یادداشت وارده / فاطمه حسین پور

جرات می خواست در برابر سردار بزرگ ایران ایستادگی کردن

بانوی بسیجی اهل استان خراسان جنوبی در دل نوشته ای زیبا با شهید سلیمانی صحبت کرده است ، در بخشی از دل نوشته او خطاب به سردار آمده است: سردار چگونه دل آتش زده ام را خاموش کنم؟ چگونه باور کنم خبر رفتنت را؟ تویی که از همان اول جنگیدی برای اسلام برای مردم؛ نمیدانم شاید هنوز هم خواب هستم خوابی که امیدوارم هرچه زود تر از آن بیدار شوم.سردار با تو و نامت چه تنها لرزاندیم آنقدر از تو می ترسیدند که در سیاهی شب آن هم نه از زمین بلکه از آسمان شهیدت کردند.
جرات می خواست در برابر سردار بزرگ ایران ایستادگی کردن
1400/10/14 - 10:08
تاریخ و ساعت خبر:
116725
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - دلنوشته بانوی بسیجی فاطمه حسین پور متربی حلقه صالحین شهید ابراهیم هادی شهرستان طبس در رثای سید شهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی :
بسم رب شهدا و الصدیقین
قلم در دست دارم ولی کلمه ای را پیدا نمی کنم که لایق شما باشد، آیا شما قلمی را می شناسید که با کلک خیال بتواند ایثار، از خودگذشتگی، جهادگری و بزرگی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را بر صفحه و بی جان دفتر تزریق کند؟
سردار نزدیکتان نیستم ولی میدانم آن بالا صدای من را می شنوید از دور سلامتان دارم امیدوارم سلام من را پذیرا باشید؛ سلام بر تو ای کسی که جانت را دادی تا سقف امنیت ما فرو نریزد ،قهرمان سرزمین من ایران ای بهترین بهترینان بلند شو دلمان برای لبخند های زیبایت
تنگ شده است، برای استواری هایت، برای قلب رئوف و مهربانت برای آرزو های شهادتت بلند شو ببین چه خشمی برای همیشه در دل ها قوطه ور است هم اکنون صدها هزار نفر بیدار شده اند تا ثابت کنند راه تو ادامه دارد شهادت تو پایان راه نیست.
سردار چگونه دل آتش زده ام را خاموش کنم؟ چگونه باور کنم خبر رفتنت را؟ تویی که از همان اول جنگیدی برای اسلام برای مردم؛ نمیدانم شاید هنوز هم خواب هستم خوابی که امیدوارم هرچه زود تر از آن بیدار شوم.
سردار با تو و نامت چه تنها لرزاندیم آنقدر از تو می ترسیدند که در سیاهی شب آن هم نه از زمین بلکه از آسمان شهیدت کردند.
آری جرات میخواست در برابر سردار بزرگ ایران ایستادگی کردن که دشمن بسیار حقیر و کوچک بود.
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ما اینجا دلمان خون است از پروازت به آسمان، هنوز هم باورمان نمی شود که ما را تنها گذاشته باشی هنوز با خود می گوییم دروغ است از رفتنت به آسمان شاید اشتباه می کنند آن پیکر تو نیست.
ای کاش هیچ وقت از خواب بیدار نمی شدم و این خبر را نمی شنیدم ای کاش هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد.
نمی دانم باید چند سال بگذرد تا رفتنت را باور کنم. اسطوره ایران کاری می کنیم که از آن بالا به ما مردم سرزمینت ایران افتخار کنی، تو افتخار مابودی، تاریخ باید به تو بنازد.
ای اسطوره سرزمینم ای مرد قوی، ای کسی که همیشه آرزو شهادت داشتی و به آن رسیدی.
ای کاش هم اکنون در جمع ما بودی ای کاش حداقل یکبار تو را از نزدیک می دیدم.
درست است از نزدیک ندیدمت ولی نه تنها من بلکه تمام جهانیان از اعماق وجود تو را دوست داریم تو بار رفتنت همه را غمگین ساختی.
حسین زمانه من، ای پاک ترین پاکان، مهربان ترین مهربانان؛ جسم تو در بین ما نیست اما روح و یادت تا ابد و یک روز در بین ما است.
قسم میخورم به حضرت زهرا که برای هر قطره خونت باید تقاص بدهند، قسم میخورم به حرمت حضرت زهرا(س) که برای هر قطره اشک فرزندانت باید هزینه ها بدهند، قسم به خون پاکت، به چشم های معصومت، به دست های جهادگرت ذره ای از خونت بر زمین نخواهد ماند؛خونبهای هر قطره خونت، هر دلی که در فراقت به درد آمد، هر چشمی که در سوگت به اشک نشست را باید بدهند.
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
جرات می خواست در برابر سردار بزرگ ایران ایستادگی کردن
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
فرهنگی
V
آرشیو