نگاهی ژرف و تاریخی به حجاب (1)
حجاب؛ مسئله ای از دیروز تا فردا
دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند. کتاب "زن در آینه تاریخ" پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می نویسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود و به این دلایل، عقیده عده ای که می گویند مذهب موجد حجاب می باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار موثر بوده است.
1398/04/16 - 11:24
تاریخ و ساعت خبر:
34158
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - معصومه کوشکستانی: بارها و بارها در خصو حجاب مطالبی به قلم رانده شده یا بحث هایی شنیده شده که تا مدتی بر سر زبان ها بوده اما پس لختی به دست فراموشی سپرده می شود. از این سربند تکرار و تکرار بازگویی مطلب در خصوص این امر الهی نه فقط از حیث حیاتی بودن بلکه جزو اوجب واجبات محسوب می شود. هر چند به دلیل مطول بودن این مهم، فضا کم، مطلب طویل و حوصله خواننده خداقل است اما به صرف موجود در این نگارش، تا حد ممکن با استناد به قراین، به آن خواهیم پرداخت.
همگی می دانند که حجاب یک تکه لباس یا پارچه آویزان است که برای پوشاندن بخشی از سر و صورت، یا پوشاندن برخی از اشیاء دارای اهمیت استفاده میشود. این موضوع بهطور خاص در مورد زنان و اشیاء مقدس به کار میرود. اما این تنها بخشی از رویکرد به این مسئله است چرا که حجاب شرعی بر دو نوع حجاب ظاهری و حجاب باطنی در زنان و مردان تاکید دارد، که در دین مبین اسلام همانطور که بر حجاب ظاهری تأکید شده، بر حجاب باطنی نیز تأکید فراوانی شده که در این مقال تنها به نوع نخست و در باره بانوان خواهیم پرداخت.
نخستین نمونه ثبت شده از حجاب برای زنان در کتاب مقدس پیدایش، فصل ۲۴، آیه ۶۵ است که ربکا در اولین دیدار با حضرت اسحاق خود را با حجاب میپوشاند. اما در نمونه ایرانی آن، می توان به متون قانونی آشوری در قرن ۱۳ قبل از میلاد، که استفاده از آن به زنان نجیب محدود میشد و روسپیان و زنان معمولی از انجام منع شده بودند، اشاره کرد.
هم چنین آیاتی در قرآن و احادیثی از ائمه (ع) مبنی بر وجوب و اهمیت این مهم سخن رانده شده است و واژه حجاب، 7 بار در قرآن کریم در معنای مانع و حائل به کار رفته است. در آیه ۵۳ سوره احزاب نیز، به مردان دستور داده شده با همسران پیامبر از پشت پرده (مِنْ وَراءِ حجابٍ) سخن بگویند.
از منظر فقهی نیز، حکم حجاب در بخش نماز و نکاح مطرح شده است. این حکم از دیدگاه فق ها ازاحکام ضروری دین اسلام است که در باور مسلمانان، ایجاد امنیت روانی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه را به همراه دارد. ناگفته نماند واژه حجاب که امروزه در زبان عامه مردم و متون فقهی، به معنای پوشش شرعی زنان در برابر مردان غیرمحرم به کار می رود، مورد وثاق فقهای همه مذاهب اسلامی است اما حدود و اندازه آن مورد بحث و گفتگوی فقهاست. چنان که برخی محققان مانند محمدمهدی شمس الدین، کاربرد حجاب به معنای پوشش را غیردقیق دانسته و معتقد است حجاب به معنایی که در قرآن آمده، یعنی دور ماندن از چشم نامحرمان، از احکام خاص همسران پیامبر بوده و بر دیگر زنان مسلمان، تنها پوشاندن بدن واجب است که در متون فقهی، سِتر خوانده میشود. در برابر، برخی فقهای امامی و اهل سنّت پوشانیدن همه بدن، حتی چهره و دستها، را برای زنان واجب دانستهاند.
گام های نخست پوشش کشورهای اسلامی
بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور کامل از بین نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنان شان دارای پوشش مناسب نبوده ویا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند.
دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند. کتاب "زن در آینه تاریخ" پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می نویسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود و به این دلایل، عقیده عده ای که می گویند مذهب موجد حجاب می باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار موثر بوده است.
در طول همه اعصار و در بسیاری از تمدن ها سطوح مختلفی از پوشش در شکلهای گوناگون وجود داشتهاست. در منابعی مانند تاریخ ویل دورانت، تاریخ اسلام پطروشفسکی، تاریخ اجتماعی ایران تألیف مرتضی راوندی و حتی منابع قدیمیتر مانند تاریخ یونان و دنیا اثر هرودوت که پیش از میلاد مسیح نوشته شدهاست. گزارشها حاکی از این است که زنان و مردان هنگام حضور در جامعه دارای اندکی از پوشش بودهاند. حجاب در این معنا تأسیس شده توسط اسلام نیست، اما درباره حدود آن همواره تفاوتهایی وجود داشته است و معتقدند که حجاب مو جزو سنتهای عربی و اسلامی نبوده و برای اشراف مورد استفاده قرار می گرفته که پس از حمله اعراب و آشنا شدن آنان با سنت، این رویه به سرزمین هایشان نیز انتقال یافت.
پیش از اسلام با وجود مفاسد اخلاقی که در بسیاری از اعراب رایج بود، به سبب شرایط جغرافیایی و آب و هوایی، مرد و زن باید پوششی برای سر خود میداشتند. مردان چفیه داشتند و زنان روسری بلند. اما وقتی اسلام ظهور کرد، تا مدتی وضعیت به همین گونه بود یعنی وقتی مرد و زن بیرون میآمدند سرهای آنها پوشیده بود تا این که بعد از هجرت پیامبر اسلام (ص) به مدینه و تاسیس دولت اسلامی، به سبب مزاحمتی که برای یک بانوی مسلمان جوان رخ داد، آیه حجاب نازل شد و بر مبنای آن، زنها که روسری بر سر داشتهاند اما تا پیش از این مانند چفیه مردها آن را به پشت سرخود میافکندند، موظف شدند که جز گردی صورت خود، بقیه سر و گردن خود را بپوشانند و به این ترتیب حجاب به عنوان یکی از احکام قطعی خداوند برای بانوان جاری و ساری شد.
امه سلمه همسر رسول خدا در این خصوص در کتب تاریخی بیان کرده است: من خدمت رسول خدا صلوات الله علیه بودم. میمونه زوجه دیگر رسول خدا هم حاضر بود. ابن ام مکتوم دائی زاده حضرت خدیجه وارد شد. رسول خدا فرمود: بروید و پشت پرده بنشینید. ما گفتیم: یا رسولالله! مگر این مرد نابینا نیست؟ رسول خدا گفت: او نابیناست ولی شما که نابینا نیستید.
لیلا احمد، استاد مطالعات زنان و مذاهب دردانشگاه هاروارد میگوید: ... پذیرفتن روسری از سوی زنان مسلمان نیز نتیجه فرایند مشابهی از استحاله نامحسوس در ارزشهای سنتی مردمان سرزمینهای فتح شده بود. ظاهراً روسری در جامعه ساسانی مورد استفاده بوده و جداسازی جنسیتی و استفاده از روسری در خاور میانه مسیحی و ناحیه مدیترانه در زمان ظهور اسلام کاملاً چشمگیر بوده است. در زمان حیات محمد (ص)، آن هم تنها در اواخر عمرش، همسران او تنها زنان مسلمانی بودند که به روسری نیاز داشتند. پس از مرگ او و در پی فتح سرزمینهای همسایهای که در آنها زنان طبقات بالای جامعه روسری به سر میگذاشتند، در فرایند استحالهای که هیچکس تاکنون با جزئیات از آن اطمینان نیافته، روسری به لباس رایجی در میان زنان مسلمان طبقات بالای جامعه تبدیل شد.
حجاب در ایران، از باستان تاکنون
تحقیقات نشان می دهد حجاب زنان ایرانی در دوران باستان،یعنی قبل از ورود اسلام به ایران، در جهان منحصر به فرد بوده است. تا جایی که ویل دورانت، تاریخ نگار مشهور اتریشی معتقد است مبدع حجاب در جهان، ایرانیان هستند. از طرفی نقش برجسته های این دوره نشان می دهد زن ها در اجتماع از لباس های تنگ و بدن نما استفاده نمی کردند.
با تفاسیر بیان شده و به گواه تاریخ، به خوبی مشخص شد که حجاب از دیرباز در بین ایرانیان رواج داشته و زنان ایرانی در زمان مادها و پس از آن پوشش کاملی داشتند که شامل پیراهن بلند چین دار، شلوار، چادر و شنلی روی لباسها بوده است وبر اساس تحقیقاتی که باستان شناسان آلمانی در لوح های گلی دوره آشوریان پیش از حضور آریایی ها انجام داده اند، اذعان داشته اند زنان آزاده آشوری حدود هزار و 200 سال قبل از میلاد مسیح هنگام حضور در اجتماع، پوشش و حجاب داشتند ولی زنان روسپی و برده ها از پوشش منع می شدند تا شناخته شوند. لباس های گشاد نشانهی بزرگی و تمدن، و لباس های تنگ نوعی توهین و بیتمدنی محسوب میشده است.
در متن روایات حمید آشاواهیشتان که یک متن حقوقی زرتشتی قرن دهم میلادی است، زنان چادر به همراه سربند و واشماگ که تمثال روسری بوده می پوشیده اند. در کتاب پهلوی به نام "مداین یوشت فریان" به سندیت نگارش های تاریخی که مربوط به قرن ششم است در اوستا میخوانیم که هوفریا، خواهر یویشت، یک زردشتی تورانی همسر آخت که از مخالفین آیین جدید زردشتی بود هنگام بازپرسی یک چادر بر سرکرده بود. هم چنین وجود حجاب در بین زنان زردشتی قرن اول میلادی که سر و صورتشان را بهطور کامل میپوشانند و صورت را باقی میگذاشتند در یک اثر مرمری که از پالمیرا بدست آمده، دیده میشود.
در کتاب "پوشاک باستانی ایرانیان" نوشته جلیل ضیاءپور درباره پوشش مادها آمده، اصلی که باید در نظر داشت این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل با پوشاک مردان یکسان است و مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می شوند.
در زمان هخامنشیان با حضور آریایی ها و در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوش دار از خانه بیرون نمیآمدند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمیشود. در متون پهلوی واژه چادر حداقل در دو مورد ذکر شده است. ملکهها هم به وسیله پرده از مردم پنهان بودهاند. هم چنین ویل دورانت در این باره بیان داشته، غالب پارسیان برهنه بودن حتی قسمتی از بدن-شان را بیشرمی میدانند و همیشه بلند لباس میپوشند.
در دوره اشکانیان نیز، قاعده عمومی بر جدا بودن زن ها از مردها بود، زیرا اندرونیِ نجبایِ اشکانی از بیرونی مجزا بوده و زنان اشکانی از شلوارهای چیندار و پیراهنهای دراپهدار و بلند استفاده می کردند. هم چنین در پوشش سر و استفاده از چادر همانند زنان هخامنشی بودند و کلاه عمامهوار آنان تقریباً بیشتر موهای آن ها را می پوشانید و بلندی لباس ها بقدری بود که مانع دیدن کفش ها می گردید.
در دوره ساسانی ایرانیان و پیش از ورود اسلام، پیرو آیین زرتشت بودند. در کتاب خرده اوستا آمده است: پوشش زن باید بگونه ای باشد که حتی یک تار موی او نیز آشکار نگردد. چادر و شنل از عناصر مهم پوشش زنان ساسانی بوده که در اسناد بر سر ملکه آذرمیدخت، دختر خسرو پرویز که مدتی هم در ایران پادشاهی می کرد، دیده می شود.
هم چنین در سنگ نگاره طاق بستان که قرن سوم میلادی ساخته شده، تصویر آناهیتا الهه آب دیده می شود که دارای لباس های پوشیده و نزدیک به پوشش دوره اشکانیان است. پس از ورود اسلام به ایران، تنها تغییری که در پوشش زنان ایرانی ایجاد شد این بود که روسری هایشان را که تا پیش از آن، در قسمت جلوی بدن باز بوده از قسمت زیر گلو با سنجاق یا گیره می بستند به طوری که دیگر گریبان شان پیدا نباشد. در واقع اسلام، به هیچ وجه حجاب اجباری برای زنان نگذاشت فقط آن را تکمیل کرد و برخلاف عقیده بسیاری، اسلام بوجود آورنده حجاب در ایران نیست. ژوزف کنت گوبینو، تاریخ نگار فرانسوی می گوید: شکل حجابی که در ایران است بیش از آنکه مستند به اسلام باشد به ایران قبل از اسلام مستند است.
در منابع اسلامی نقلی تاریخی پیرامون حجاب زنان ایرانی دوره ساسانی نیز این حجاب آورده شده و روایت است، هنگامی که 3 تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی را برای یکی از امرای اسلامی آوردند، شاهزادگان ایرانی با پوشش و نقاب در برابرش ایستاند تا حدی که او دستور داد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آن ها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. اما دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت بر سینه نماینده آن امیر زدند و آنان را از خود دور ساختند. در نهایت امیر خشمناک شد و تصمیم به آزار آنان با تازیانه گرفت که شاهزادگان ایرانی گریستند. حضرت علی (ع) به او، فرمودند: در رفتارت مدارا کن؛ با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان) کرد.
این روند از ابتدای اسلام تا پیش از صفویان نیز وجود داشت. در عصر ایرانی- ترکی یعنی حکومت های غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان، نیز زنان تمام سر را می پوشاندند و معمولا پیشانی، چانه و دهان را نیز پنهان می کردند و روی این مقنعه و روی پیشانی، نواری بسته می شد.
از دوره صفویه کم کم حضور جهانگردان در ایران زیاد شد که در سفرنامه های خود توصیفات جالبی از زنان ایرانی دارند که طبق شواهد در آن دوره نیز زنان دارای حجاب بودند. کلودانه، جهانگرد و فیلسوف فرانسوی در این باره می گوید: زنان ایرانی، بیش از تمام کشورهای مشرق زمین مقید به حجاب اند. آن ها دوست ندارند حتی چشمان خود را به کسی نشان دهند. یاکوب ادوارد دیگر جهانگرد و طبیب آلمانی است که در خصوص زنان ایرانی می گوید: هنگام صحبت کردن با زنان چادری از طرز تکلم آن ها می توان به مقام بلندشان پی برد. آنان در خروج از منزل آزادی بسیاری دارند و علیرغم جدا و مستور بودنشان، به همه ی امور اعمال نفوذ دارند.
هم چنین در متون کلاسیک فارسی موارد فراوانی ذکر شده است که زنان از طبقات مختلف و دورههای تاریخی متفاوت یا چادر پوشیدهاند یا نوع دیگری از روسری. به عنوان مثال وقتی صحبت شیرین با پادشاه جدید و پسرخوانده اش سیرویا به پایان میرسد، شیرین چادرش را برمیدارد تا نشان دهد این زیبایی بی مانند وی بود که شاه فقید خسرو پرویز را شیفته کرد.
مهدی قلی هدایت معروف به مخبرالسلطنه نخست وزیر ناصرالملک، در یک سده و نیم پیش درباره حجاب در ایران نوشته است: ... چارد رسم ایرانیان بود و ریشه در فرهنگ گذشته ایران داشت... در شاهنامه در سه جا ذکر چادر شدهاست و درگذشته، چادر حفاظ و فخر نجبا بود و ما که مدعی تجدد دوره پهلوانی و باستانی هستیم، در تخت جمشید یا نقشهای بیستون، صورت زن، نیست.
ادامه دارد...
بازگشت به ابتدای صفحه