تأکید آیات قرآن بر رعایت میانه‌روی در زندگی انسان

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: مجموع آیات قرآنی، انسان را در شرایط مختلف مختلف معرفی کرده و در صدد این هستند که انسان از میانه‌روی و شرایط به دور از افراط و تفریط به سر ببرد تا متعادل باشد و میان آرمان‌ها و آرزوها و اراده، ماده و معنا، دنیا و آخرت، آسایش و آرامش و اختیار و واقعیت تناسب برقرار کند.
تأکید آیات قرآن بر رعایت میانه‌روی در زندگی انسان
1402/01/31 - 16:33
تاریخ و ساعت خبر:
147173
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - نشست «ضرورت و کیستی انسان متعادل در قرآن» امروز چهارشنبه ۳۰ فروردین‌ماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
مرتضی یوسفی‌راد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید:
در قرآن کریم، با ملاحظات چند‌گانه‌ای، انسان مورد توجه، خطاب و ارزیابی قرار گرفته است. به یک ملاحظه، به اعتبار حیثیتی که در سرشت و ماهیت انسان در فلسفه اسلامی نیز وجود دارد انسان از سرشت دوگانه مادی و معنوی، الهی و شیطانی، زمینی و آسمانی برخوردار است و به همین دلیل برخی از آیات ناظر به معرفی و بیان ابعاد این حیثیت انسان هستند. رویکردها و مطالعات انسان‌شناسانه از این نوع آیات و خطابات و برداشت‌هایی که از این آیات شده تحت عنوان انسان متعالی و متدانی تعبیر آورده‌اند؛ یعنی گویا قرآن با ارزش‌گذاری که از ماهیت سرشت انسان دارد انسان را به اعتبار و ملاحظه سرشت دوگانه‌اش متعالی و متدانی می‌داند.
غفلت از توجه به حقیقت وجودی انسان
در میان برخی آیات هم دیده شده که انسان به ملاحظه آن جایگاه وجودی که در عالم هستی دارد و غالبا تحت عنوان خلیفه الله از او یاد می‌شود در مطالعات انسان‌شناسانه توحیدی و الهی، معمولا تعبیر به انسان متعالی می‌شود. اما چیزی که در مطالعات انسان‌شناسانه کمتر مورد بحث قرار گرفته آن دسته خطاباتی است که نه به ملاحظه سرشت دوگانه انسان یعنی خیر و شر بودن و نه به لحاظ جایگاه متعالی انسان تحت عنوان جانشین انسان در زمین تعبیر می‌شود بلکه به لحاظ حقیقت وجودی وی است. در واقع می‌خواهم بابی باز کنم که تاکنون مغفول مانده است.
مبادی اولیه حقیقت وجودی انسان، حقیقتی است که انسان در قالب رفتارهای عام از خودش ظهور و بروز می‌دهد و منشأ اولیه آن، همان ماهیت سرشت دوگانه انسان است و باعث می‌شود وی دائما در افت‌و خیزهای اساسی قرار گیرد. ادعای بنده این است آنچه که محل توجه اساسی آیات قرآن است نه انسان متعالی و متدانی و نه خلیفه‌اللهی است هرچند آیاتی در این مورد داریم اما آنچه بیشترین توجه آیات قرآن به آن شده انسان متعادل و میانه‌رو است. انسان متعادل، انسانی است که بر آن صرفا، خصلت متعالی و متدانی صدق نمی‌کند اما به دلیل الهامات الهی، ظرفیت متعالی شدن را یافته است یعنی انسانی که برای دریافت خطابات قرآنی و پرهیز از شرور و تربیت نفس، به شکل صالح شده است.
شیوه معرفی انسان در قرآن
این انسان به طور مداوم در افت و خیزهای زیادی است و نیازمند دستگیری و کمک است. قرآن در این زمینه ورود پیدا کرده و بیشترین توجه خود را به همین فرآیند زندگی انسان معطوف کرده است تا به غایتی که در زندگی برای وی ترسیم شده دست پیدا کند. قرآن تلاش دارد چنین انسانی را به سمت تعادل فکری ببرد و هم قوای عاقله وی را تقویت ‌کند تا توانمند در انتخاب حق شود و همچنین با شکوفاسازی ابعاد غریزی و فطری، به کمک انسان می‌آید تا انسان برخوردار از رفتارهای متعادل شود و به سعادت برسد و جانشین خدا در زمین شود.

لازم به ذکر است اسلام دینی کامل و شامل همه ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دنیوی و مادی و معنوی انسان است و به همین دلیل یک دین متعادل است. در آیه شریفه هم از اسلام و مسلمانان با عنوان امت وسط یاد شده است. حتی گفته شده اسلام نسبت به تمام ادیان گذشته متعادل‌تر است. بنده قرآن را هم به عنوان یک متن زندگی اعم از زندگی فردی و اجتماعی و متنی برای تعالی انسان تا میل به رستگاری معرفی می‌کنم تا انسان بتواند در افت ‌و خیزهای دنیوی به نحو مطلوب عبور کند. البته قرآن در جاهایی همین انسان را حریص، خونریز و کافر مورد خطاب خود قرار داده است ولی توانمندی وی را تا جایی معرفی کرده که می‌تواند تسخیرکننده جهان باشد و مسجود فرشتگان هم قرار بگیرد.
جایگاه میانه‌روی در قرآن
انسان در جاهای مختلفی توصیه به انجام خیرات و نیکی‌ها می‌شود یعنی انسانی محل توجه قرآن است که در خوف و رجای مستمر قرار دارد و بخش زیادی از آیات قرآنی توجه به این حالت انسانی دارند. بخش زیادی از آیات قرآن نیز توجه به حالت غنا و فقر انسانی و شرایط بخل و سخاوت هستند. در مجموع آیات قرآنی، انسان را در شرایط مختلف معرفی کرده در صدد این هستند که انسان از میانه‌روی و شرایط به دور از افراط و تفریط به سر ببرد تا در حالاتی که عرض کردم متعادل باشد و میان آرمان‌ها و آرزوها و اراده، ماده و معنا، دنیا و آخرت، آسایش و آرامش، و اختیار و واقعیت تناسب برقرار کند.
اگر بخواهم به برخی از آیات قرآن در این موارد اشاره کنم باید بگویم که در آیه ۲ سوره مائده انسان را به تعاون در خیر و نیکی دعوت می‌کند و می‌فرماید: «وَتَعَاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَالتَّقْوَيٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ و باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید نه بر گناه و ستمکاری. و از خدا بترسید که عقاب خدا سخت است» در سوره لقمان آیه ۱۹ نیز حالت میانه‌روی مورد تأکید قرار می‌دهد و فرموده است: «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِکَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ ۚ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ؛ و در رفتارت میانه روی اختیار کن و سخن آرام گو (نه با فریاد بلند) که زشت‌ترین صداها صوت الاغ است». امیرالمؤمنین(ع) نیز بارها فرموده‌اند در امور مختلف زندگی، میانه‌روی را رعایت کنید. در سوره اسراء نیز تأکید شده که دست بسته نباشید بلکه در امور خیر شرکت و بخشی از مال خود را به خیرات اختصاص دهید چون انسان با انجام خیرات تبدیل به انسان متعادل می‌شود. تمام این موارد، موید بحث بنده است که بخش اعظم آیات قرآنی ناظر به تأکید همین خصلت در انسان یعنی میانه‌روی و تعادل است.
نقطه شروع تعادل
همچنین شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این نشست سخنرانی کرد که گزیده آن را می‌خوانید:
به نظر می‌رسد خاستگاه بحث، فلسفه سیاسی است و اگر هم فلسفه سیاسی نباشد طبیعتاً فلسفی است و از این منظر به بحث ورود شد. نکته دیگر اینکه تصورم این است که آقای دکتر یوسفی‌راد، تصوری عام از خصوصیت انسان داشتند اما اگر تمایزات نگاه‌های فلسفی اسلامی مورد توجه قرار می‌گرفت به تکمیل بحث کمک می‌کرد. مطلب دیگر در مورد خود چیستی تعادل و تعریف آن است که لازم است در این مقاله مورد توجه قرار می‌گرفت. باز تصورم این است که طبیعتاً در اینجا خوب بود که با نگاه ارسطویی، تعادل را ترسیم کنیم.
به نظرم تعادل از خود فرد شروع می‌شود و به اجتماع می‌‌رسد و عرصه‌های کلی زندگی انسان را شامل می‌شود. از این منظر است که وقتی بحث تعادل در قرآن را مطرح می‌کنیم می‌توانیم این سؤالات را هم مطرح کنیم که چه تمایز و اشتراکاتی با بحث‌های اعتدال مدنی دارد که خود آقای دکتر یوسفی‌راد قبلا آن را مطرح کرده‌اند. قرآن کتاب هدایت و تربیت است اما آیا این هدایت و تربیت می‌‌تواند عینیت بخش تعادل در قرآن باشد. این هم به نظر می‌رسد لازم است در چنین مباحث و مقالاتی مورد توجه قرار گیرد.
بحث بسیار مهم دیگر این است که بر فرض پذیرفتیم تعادل خوب است اما این تعادل بر اساس آموزه‌های قرآنی چگونه تحقق پیدا می‌کند و آیا به لحاظ تاریخی تاکنون تحقق پیدا کرده است. البته این بحثی دامنه‌دار است و نیاز به گفت‌وگوها و نشست‌های بیشتری دارد.
ایکنا
انتهای پیام

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
دین،قرآن،فرهنگ اسلامی
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
فرهنگی
V
آرشیو