|
به یاد مادر شهیدان ابراهیمی |
|
رویای صادقه ای که مرحوم عفت سلطانی همسر و مادر سه شهید دفاع مقدس دید/ وقتی حاج حسن ابراهیمی صورت ملکوتی همسرش را به او نشان داد! |
|
|
|
عفت سلطانی، مادر شهیدان ابراهیمی در آخرین دیدارش می‌‌گفت: حاج حسن را در خواب دیدم، با زنی زیبا به دیدنم آمده بود، از وی پرسیدم که او کیست، گفت او صورتی از ملکوت توست و با دست به سمت بالا اشاره کرد و گفت جایگاه تو آنجاست. |
|
|
تهران: حسن ابراهیمی همسر خانم سلطانی، که جوانمردی از دیار دامغان بود . این خانواده متدین دارای ۵ فرزند پسر و یک فرزند دختر بودند.
حاج حسن که در نیروی هوایی ارتش خدمت می‌کرد، با گرفتن مرخصی، در کسوت یک بسیجی مخلص و متواضع به همراه پسرش مجید عازم جبهه شد.
مجید در عملیات آزادسازی خرمشهر دهم اردیبهشت ۶۱ به شهادت رسید. در عملیات کربلا ی۵ ، وحید پسر دیگر، نیز به شهادت رسید.
حدود ۵۰ روز از شهادت وحید نگذشته بود که، حسن ابراهیمی ورکیانی (پدر)، در عملیات کربلای ۸ (در حالیکه سعی داشت ماشین آتش گرفته حمل مهمات را خاموش کند، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
حمید فرزند بزرگ بود که در کردستان، اولین و سخت ترین مرحله مجروحیتش شروع شد. گلوله ای بر سرش اصابت نمود و نیمی از صورت و فک و قسمت انتهایی جمجمه اش را متلاشی کرد. شدت جراحات به حدی بود که او را سه روز در میان جنازه شهدا گذاشته بودند.
و سرانجام پس از ۳۵ سال تحمل جراحات جانبازی در ۲۸ آبان ۹۹ به برادران و پدر شهیدش پیوست.
دو پسر دیگر، یعنی محسن و سعید، عهده دار مسئولیت خانواده می‌شوند و مغازه آهنگری پدر را راه اندازی می‌کنند.
محسن، در سال ۷۸ بر اثر تصادف به دیدار حق می‌شتابد و بار دیگر این مادر صبور، داغدار می‌شود.و اما سعید پسر کوچک خانواده و زهرا آخرین فرزند این مادر بودن که به ایشان خدمت می‌کردند.
عفت سلطانی، مادر شهیدان ابراهیمی در آخرین دیدارش می‌‌گفت: حاج حسن را در خواب دیدم، با زنی زیبا به دیدنم آمده بود، از وی پرسیدم که او کیست، گفت او صورتی از ملکوت توست و با دست به سمت بالا اشاره کرد و گفت جایگاه تو آنجاست.
وی در سالهای آخر زندگی به دلیل بیماری، درد و رنج زیادی را متحمل شده بود، اما همیشه با روی گشاده و لبی خندان پذیرای میهمانانش بود.
انتهای پیام/* |