کد خبر: 150495                      تاريخ انتشار: 1404/09/18 - 09:57
اسارت زن در سینما و رسانه‌های سرمایه‌داری
 
رسانه‌های غربی، به‌ویژه هالیوود، سال‌هاست با بازنمایی‌های اغراق‌آمیز و کالایی‌ساز از زن، تصویری تحریف‌شده و سودمحور از زنِ مدرن را ترویج می‌کنند؛ تصویری که نه‌تنها با هویت حقیقی زن فاصله دارد، بلکه او را در چرخه‌ای از مصرف‌گرایی، بی‌هویتی و اسارت به نام آزادی قرار می‌دهد. این در حالی است که نگاه اسلامی –چنان‌که رهبر انقلاب بر آن تأکید کرده‌اند– زن را دارای کرامت، استقلال و نقش‌آفرینی عمیق اجتماعی می‌داند و رسالت رسانه اسلامی را در بازسازی این حقیقت اصیل تعریف می‌کند.
 
آرش فهیم - از زمان که رسانه‌های جمعی، جوامع انسانی را تسخیر کردند ، سینما به یک هنر و سرگرمی پرمخاطب تبدیل شد و جعبه جادویی تلویزیون، محرم اسرار اوقات فراغت گشت، همه ابعاد زندگی ما تحت تأثیر این ابزارهای نوین قرار گرفت. اما نظام لیبرال سرمایه‌داری غرب، همواره نگاهی راهبردی و سوداگر به رسانه‌های مدرن داشت. طوری که علاوه بر تلاش‌ برای تجارت و سود اقتصادی از طریق هنر و رسانه های تصویری و جدید، این ابزارها را برای اهداف سیاسی، ایدئولوژیک و نظامی نیز به کار گرفتند. طوری که می‌توان به جرئت گفت، سینما درکنار تسلیحات نظامی، عامل القای قدرت و سلطه آمریکا بر جهان بوده است. هنر هفتم و رسانه‌هایی چون تلویزیون در جهان سرمایه‌داری، سعی در بازنمایی تصویر و تصور خاصی از زنان داشته‌اند. تصویری که ضامن پیش‌برد اهداف ایدئولوژیک و اقتصادی غرب بوده است.
هویت‌زدایی از زن برای تبدل شدن به ابزار و کالا
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی که 12 آذر سال 1404 در دیدار گروهی از بانوان داشتند به صراحت فرمودند: «زن در اسلام، استقلال، توانایی، هویت و امکان پیشرفت دارد اما نگاه سرمایه‌داری، تبعیت و هضم شدن هویتی زن در مرد و عدم رعایت شرافت و حرمت زن است و زن را وسیله مادی و ابزار هوسرانی و خوشگذرانی می‌داند که باندهای خلافکار که اخیراً در آمریکا سر و صدای زیادی به پا کرده‌اند نتیجه این نوع نگاه است.»
رسانه‌ها، تبلیغات، صنعت سریال‌سازی و سینمای غرب -به ویژه هالیوود- که بازوی قدرتمند این نظام فکری است، این تنزل را در سطوح مختلف محتوایی خود، نهادینه کرده است:
کالایی‌سازی زن: این فرایند، ستون فقرات نگاه تخریبی سرمایه‌داری است. بدن زن، احساسات، حتی موفقیت‌های او، ابتدا به عنوان یک کالای جذاب برای فروش محصولات (از اتومبیل تا خمیردندان) و سپس به عنوان محتوای جذاب برای فروش فیلم و سریال به کار گرفته می‌شود. در این نوع بازنمایی، ارزش یک زن نه در اندیشه، تعهد، نقش او در ساختن جامعه و خانواده، بلکه در جذابیت ظاهری و جنسی او خلاصه می‌شود.
استانداردهای زیبایی غیرواقعی و سودمحور: رسانه‌های غربی با خلق الگوهای زیبایی غیرواقعی و دست‌نیافتنی، نه‌تنها زنان را به یک مسابقه بی‌پایان برای "کامل بودن" می‌کشانند، بلکه با ترویج جراحی‌های زیبایی و مصرف افراطی محصولات مد، سودهای هنگفتی را به جیب شرکت‌های بزرگ زیبایی و مد می‌ریزند. در این میان، کرامت و سلامت روانی زنان قربانی می‌شود و این اجبار به زیبایی، در فیلم‌ها و سریال‌ها به عنوان یک ارزش و شرط موفقیت، تبلیغ می‌شود.
مروری بر تصویر زن در چند محصول هالیوودی
هالیوود و به‌طور کلی، سینمای وابسته به سرمایه‌داری، زن را در دو قطب افراطی و مخرب تصویر می‌کند:
اول: زن اغواگر که مروج «هوسرانی» است؛ این تصویرسازی بیشتر در آثار عامه‌پسند، اکشن و جاسوسی اتفاق افتاده است.
شاید شایع‌ترین و مخرب‌ترین تصویر، نمایش زن به عنوان عنصری است که وظیفه اصلی‌اش سرگرم‌کردن و خوشگذرانی مردان و ایجاد کشش‌های بی‌پایان جسمانی است.در ژانرهای پرفروش مانند اکشن، ابرقهرمانی و جاسوسی (نظیر مجموعه جیمز باند یا فیلم‌های بزرگ کمیک بوکی)، زن به عنصری با کارکرد اولیه جنسی تنزل داده می‌شود. در این آثار، غالباً زن در نقش‌های "معشوقه‌های مقطعی" یا شخصیت‌هایی با پوشش‌های غیرمنطقی و هایپر-سکسوالیته نمایش داده می‌شود. برای مثال، کاراکترهای زن در بسیاری از فیلم‌های "ترنسفورمرز" (Transformers) یا فیلم‌های ابرقهرمانی، لباس‌هایی می‌پوشند که بیشتر روی اندام و جذابیت جنسی آن‌ها تمرکز دارد تا توانایی‌های مبارزاتی یا نقش محتوایی آن‌ها. این نگاه، زن را از یک فاعل دارای اراده به یک ابزار و کالای جنسی تبدیل می‌کند. این نمایش مستقیماً با نقد رهبری مبنی بر نگاه سرمایه‌داری که زن را "وسیله مادی و ابزار هوسرانی و خوشگذرانی" می‌داند، همسو است.
دوم: زن جداشده از نهاد خانواده که در این نگاه معمولا تقابل ساختگی موفقیت شغلی با نقش مادری به تصویر کشیده می‌شود. رسانه سرمایه‌داری، یک دوگانگی ساختگی میان موفقیت شغلی زن و نقش او در خانواده ایجاد می‌کند.
در بسیاری از فیلم‌هایی با محوریت زنان مدیر مثل فیلم «شیطان پرادا می‌پوشد» قهرمان زن برای رسیدن به قله‌های شغلی، ناچار است از زندگی خانوادگی، تعهدات عاطفی و حتی سلامت روانی خود بگذرد. مادرانی که مجبورند برای «پیشرفت» فرزندان خود را رها کنند، یا زنان موفقی که «زندگی» خود را قربانی «کار» کرده‌اند، به عنوان الگو معرفی می‌شوند. این نوع محتوا، نقش‌های کلیدی زن در "خانه‌داری، همسرداری و فرزندپروری" را به حاشیه می‌راند و به طور غیرمستقیم، به "تخریب بنای خانواده" یاری می‌رساند. زن موفق، زنی است که قیدهای خانواده را پاره کرده و به فردی مطلقاً مستقل (و اغلب تنها) تبدیل شده است.
اسارت به نام آزادی
رهبر انقلاب در بخشی از بیانات اخیر در دیدار بانوان، فریبکاری غرب را اینگونه توصیف می‌کنند که: "سرمایه‌داری غرب با فریبکاری، اسم این حجم عظیم از کارهای خلاف را «آزادی» می‌گذارد و برای رواج آن حتی در کشور ما نیز از این عنوان استفاده می‌کنند در حالی‌که این آزادی نیست بلکه اسارت است."
در این زمینه هم اصلی‌ترین کار را رسانه و سینما، در توجیه این اسارت ایفا می‌کنند. به طور مثال، در حوزه موسیقی و تبلیغات (مانند بسیاری از موزیک‌ویدئوهای پاپ و هیپ‌هاپ غربی یا برندهای لوکس)، مفهوم «قدرت زنانه» (Female Empowerment) اغلب با مفاهیمی چون آزادی جنسی مطلق، مصرف‌گرایی و برهنگی معادل‌سازی می‌شود. اینجاست که فریب بزرگ رخ می‌دهد: به زن القا می‌شود که «آزاد» است تا تن و بدن خود را به نمایش بگذارد و هرگونه قید اخلاقی را بشکند؛ در حالی که او عملاً تبدیل به عنصری برای تولید سود و تحریک بازار (از پوشاک تا پلتفرم‌های رسانه‌ای) شده است. این آزادی دروغین، زن را از "حرمت و کرامت" که اسلام اولین حق او می‌داند، دور کرده و او را به یک مهره مصرفی در بازی قدرت و ثروت تبدیل می‌کند.
ترویج بی‌بندوباری به نام سبک زندگی نیز یکی از محورهای اصلی رسانه‌های غربی است. این رسانه‌ها و به ویژه سینما و سریال‌های پرجاذبه، نهاد خانواده را با ترویج روزافزون بی‌بندوباری جنسی و ازدواج سفید یا روابط آزاد، تضعیف می‌کنند و اسم این حجم عظیم از انحرافات را "آزادی" می‌گذارند. در حالی که پیامدهای این فرهنگ، طبق بیانات رهبری، "ایجاد آسیب‌هایی همچون کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی و باندهای شکار دختران جوان" است.
رسالت رسانه اسلامی چیست؟
مواردی که ذکر شدند، فقط محدود به رسانه‌های غربی و صنعت سینما و سریال‌سازی سرمایه‌داری نیست. در ایران نیز به رغم رویکرد درخشان حضور انسانی و اخلاقی زن در جلوی دوربین و همچنین در رسانه‌ها طی سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، رفته رفته از اواسط دهه 70 با نفوذ و رسوخ دیدگاه‌های لیبرالی، استفاده ابزاری و کالایی از زن در سینما، تبلیغات تجاری و همچنین برخی از سریال‌ها و برنامه های تلویزیون گسترش یافت. زنان اغواگر، دخترهای یاغی و گریزان از خانواده، زنان به ظاهر روشنفکری که موفقیت را در پشت کردن به خانواده تصور می‌کنند و ... در خیلی از محصولات سینمایی و سریال‌های نمایش خانگی خودنمایی کردند. در مقابل، تصویر زن الگو و تراز، در آثار نمایشی و سینمایی ما به شدت کاهش یافته است. این وضعیت در داخل کشور نیز، نتیجه دیدگاه‌ها و ساختارهای سرمایه‌محور است.
در تقابل با این مسئله فرهنگی، نظام رسانه‌ای ما، به قول رهبر انقلاب، "باید نگاه عمیق و کارسازِ اسلام در داخل و مجامع جهانی مطرح و بزرگ شود." جمهوری اسلامی نشان داد که محدودیت‌هایی مانند حجاب، نه‌تنها "مانع پیشرفت" نیست، بلکه ضامن حفظ شأن و تمرکز زن بر روی نقش‌آفرینی‌های فکری، علمی، پژوهشی، سیاسی و اجتماعی است.
رسانه‌ها و سینمای ما وظیفه دارند، زن را نه یک کالا، بلکه یک «گُل» (چنانکه در روایت نبوی آمده است) و یک مدیر و رئیس خانه و در عین حال، یک فعال اجتماعی موفق نمایش دهند.
الگوسازی از زنان مؤمن و موفق تاریخ مانند حضرت مریم و آسیه، و همچنین زنان برجسته معاصر ایران در عرصه‌های علمی (دانشمندان)، ورزشی و اجتماعی، بهترین راه مبارزه با نگاه تخریبی هالیوود و سینمای سرمایه‌داری است. این زنان، منطق غلط غرب را باطل کردند و نشان دادند که زن مسلمان و مقیّد به پوشش اسلامی می‌تواند در همه عرصه‌ها، بیشتر از دیگران حرکت و نقش‌آفرینی کند.
رسانه‌های داخلی می‌توانند از تکرار و برجسته کردن حرف‌های غلط غربی‌ها بپرهیزند و با تبیین دقیق نگاه اسلام، که بر عدالت، امنیت، حرمت، کرامت و محبت همسر به عنوان حقوق اصلی زن تأکید دارد، پرچم "پیشرفت زن مسلمان و مقید به پوشش اسلامی" را در جهان برافرازند. این، همان راهی است که می‌تواند زنان بسیاری در دنیا را متوجه حقیقت دین کند و هویت والا و شایسته زن را از چنگال سودپرستی و هوسرانی سرمایه‌داری نجات بخشد.
انتهای پیام/*