کد خبر: 178814                      تاريخ انتشار: 1402/10/20 - 09:26
گفتگو با بانوی تراز انقلاب اسلامی؛
در شهادت فرزندم دو رکعت نماز شکر خواندم/ شهادت بهای انقلابی بودن و ماندن است
 
مادر سردار شهید حاج علی قوچانی گفت: حاج علی، معلم مکتب انقلاب و ولایتمداری برایم بود و ریشه های مذهبی بودنش از همان دوران کودکی زیر سقف منزلمان نمود پیدا کرد.
 
از اصفهان؛ وقتی رزق را از سفره ای بخواهی که صاحبش اهل بیت علیه السلام باشد؛ روز آخر هفته گرامی داشت مقام زن می شود آخرین زمان مصاحبه با مادری که مدرس معرفت و صبوری نام گرفت. موضوعات خبری این هفته هر کدام عنوانی با نام مادرانه داشت و همه تبحر یک خبرنگار و تلاشش این است که سوژه خبری جدیدی را بر صفحه خبری درج کند ولی گاهی یک نگاه کافیست که مسیر را به سمت و سوی نفسی هدایت کند که حق باشد و صدها جوان را در معبر الهی حرکت دهد.
قراری با مادر معلولان اصفهانی گذاشتم تا بتوانم در این گزارش کم ترین سهم را در نقش مادری وی داشته باشم ولی در بزنگاه مصاحبه، مادر، دستگیر فرزند بیمارش شد و موضوع ما بکلی تغییر کرد. قطعا همه شما شنیده اید که در ناامیدی بسی امید است ولی لمس این دو کلمه زمانی تحقق می یابد که با چشم دل به زیبایی هرچه تمام تر درک کرده باشید و برای من حضور در منزل مادر شهید همان امید نام گرفت.
روز سه شنبه 19 دیماه 1402 به دعوت دوستان بسیجی راهی منزلی در همین حوالی و در کوچه پس کوچه های محله قدیمی اصفهان شدیم، در محله از هر عابری سراغ منزل حاجیه خانم نجفی را می پرسیدی با مکث کوتاهی مواجه می شدیم ولی پس از اینکه نام مادر را به پسر گره می زدی و او را به مادر سردار شهید قوچانی خطاب می کردی، به سرعت دست به سمت منزل ایشان هدایت می شد و گاها ما را تا درب منزلشان همراهی می کردند؛ آنجا بود که فهمیدم چقدر فرزند و نام بلندش می تواند؛ جهت را تغییر دهد.

منزل مادر شهید حاج علی قوچانی با عشق خدایی عجین شده بود و با ورودم به طبقه پایین منزلشان که پس از شهادت فرزند، موزه ایثار و شهادت سردار قوچانی با روایت گری مادر بود، حال و هوای خوبی نصیب من شد.
فروغ نجفی مادر سردار شهید حاج علی قوچانی به گرمی از ما استقبال کرد و صدای کتری چایی اش، رسم مهمان نوازی را به خوبی به ما انتقال می داد. میهمانان را به سمت صندلی های کناری اتاق که سراسر با عکس شهدا تزیین شده بود، راهنمایی کرد و خودش بر صندلی سفید تکیه داد و نگاهش را با لبخند زیبای مادری اش به سمت ما هدایت کرد و این نگاه، ریسمان صمیمت را در گفتگوی یک ساعته ما به خوبی به وجود آورد.
خانم نجفی از ازدواجش با حاج آقا قوچانی سخن گفت و به سرعت به مادرانه هایش با حاج علی پرداخت؛ اینجا بود که فهمیدم زن تراز انقلاب اسلامی؛ خود را نخواهد دید بلکه تمام وجودش بر مصداق ولایتمداری، انقلابی بودن و تقوای فرزند شهیدش در حرکت است ولی ما به خوبی در این مصاحبه فهمیدیم که اگر دامان پاک مادرانه حاجیه خانم نجفی و تربیت اسلامی وی نبود، کودکی به نام علی پای سفره حلال پدر جوانی رشید 22 ساله انقلابی، این چنین بر تارک اصفهان نمی درخشید.

مادر زندگی اش بر مدار حلال خدا می چرخید و در این زمینه اظهار کرد: بعد از ازدواج و به دنیا امدن علی، با همسرم تصمیم گرفتیم به شهری بیاییم که بتوانیم اصل تربیت فرزندانمان را بر تربیت دینی بنا نهیم و به این خاطر از اراک به سمت اصفهان حرکت کردیم. حاج علی در تیرماه 1342 در اراک به دنیا آمد ولی در اصفهان رشد کرد و در بهمن سال 64 در 22 سالگی و در منطقه والفجر 8 منطقه فاو برای همیشه جاودان شد.
حاجیه خانم از خصوصیات فرزند اینچنین گفت: علی از همان کودکی پای آرمان های دینی اش می ایستاد به نحوی که به خوبی میدانست موسیقی حرام و یا بیت المال چیست و در ماشین هایی که راننده، موسیقی حرام می گذاشت نمی نشست و یا در ایام عید نوروز، لباس نو بر تن نمی کرد و با گریه می گفت که ممکن است کودکی نتواند لباس جدید بپوشد و من هم نمی خواهم با لباسم، حسرت به دل کسی بگذارم. در کل پسرم در حقم استادی کرد و معلم اخلاق و زندگی من و پدرش شد.
مادر رو به ما کرد و ادامه داد: حاج علی قلبش با خدا بود و از من میخواست مادر برایم دعا کن که به کسی که خیلی دوستش دارم برسم و بعد میگفت می دانی من خدا را از همه بیشتر دوست دارم و سال 1363 در سفر به حج تمتع از حضرت زهرا سلام الله علیها خواسته بود که حتی دو متر جا روی زمین برای دفن بدنش هم نمیخواهد و عزیزدلم روح و جسمش به آسمان رفت و کل بدنش را خدا خرید.
مادر شهید قوچانی، روایتگر خوبی بود و خط قرمزش انقلاب و ولایت فقیه قلمداد می شد و نکته قابل توجه این بود که مبلغ جهاد تبیین هم به شمار می رفت به گونه ای که در شهادت فرزند، خم به ابرو نیاورده پس از خبر شهادت به سرعت وضو گرفت و نماز شکر خواند.

وی تصریح کرد: آن روز که خبر شهادت حاج علی را دادند برای بیماران شیمیایی در حال گرفتن آب هویج بودم ولی به دلیل اینکه بیماران نیاز به خدمات پشت جبهه داشتند، بعد از خواندن نماز شکر به سرعت باقی آب میوه را گرفته و برای بیمارن ارسال کردم و همه با تعجب نگاه می کردند که ایا می شود، مادر باشی و اینقدر صبورانه با خبر شهادت فرزند کنار بیایی! در جواب همه این سوالات این جمله کافی بود که سر و جانمان فدای اهل بیت علیه السلام و ولایت باشد.
حاجیه خانم نجفی، رویای صادقه شهادت فرزند را شب قبل از شهادت جوان 22 ساله اش دیده بود و در این رابطه افزود: خواب دیده بودم که در مسیری هستیم و یک صف از مادران شهدا ایستاده اند و به من گفتند که شما در صف مادران شهدا قرار بگیرید تا کربلا بروید و من گفتم که مادر شهید نیستم؛ حاج علی امد و به من تاکید که که به آنها بپیوندم. صبح که بیدار شدم گفتم حاج علی شهید می شود و خودش خبر شهادتش را به من داد.
وی خاطرنشان کرد: از حاج علی هرچه بگویم کم گفته ام ولی هدفم از اینکه این بخش از خانه را به تصاویر شهدا آراسته ام این است که بتوانم نفسم و جسمم را در راه شهدا و انقلاب به حرکت درآورم و خدا را شکر در این مسیر، هزاران دختر و پسر جوان، مخاطب روایتگری ام بوده و تعداد زیادی دختر و پسر دم بخت، منزل حاج علی را برای خطبه خوانی مراسم عقدشان انتخاب کرده اند. سادگی جوانان امروز که دست رد به تجملات زده و بر قالیچه ساده منزل حاج علی می نشینند، همه عنایت شهدا برای جذب جوانان دهه هفتادی، دهه هشتادی و انشالله دهه های آتی است.

خانم فروغ نجفی از زنان تراز انقلاب اسلامی قلمداد می شود؛ فردی که از گذشته تا حال، برای حمایت از انقلاب و ولایت حرکت کرده و نان حلال سفره همسرش و حب اهل بیت علیه السلام که در شیره جانش جریان داشت؛ توانست الگو برای نسل جوان امروزی تربیت کند و هم اکنون بدون اینکه توقعی از کسی داشته باشد؛ برای تبیین انقلاب و آرمان های اسلامی برای نسل حاضر در تلاش و تکاپوی وصف نشدنی می باشد.
پشت سنگر دفاع مقدس در دیروز و تلاش برای حرکت دادن جوانان به سمت آرمان های انقلاب و ولایت در این زمان؛ توسط مادر سردار شهید حاج علی قوچانی، چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشید. او برای همه جوانان تا توان دارد مادری می کند تا لحظه ای از خط ولایت جدا نشوند.
انتهای پیام/ زهرا شجاعی