کد خبر: 193194                      تاريخ انتشار: 1403/02/23 - 11:33
پای صحبت یک بانوی جهادگر:
شمع امید کودکان محروم و نیازمند سرزمینمان باشیم
 
یک بانوی جهادگر اهوازی گفت : تنها آرزویم این است که هیچ کودکی شب را گرسنه سر بر بالین نگذارد و دغدغه ای جز درس خواندن نداشته باشد .
 
از خوزستان، بدریه امیدی معلم جهادگر منطقه ملاشیه اهواز در دیار عروس زاگرس، استان ایلام زیبا متولد شد. در حال حاضر 52 سال دارد و در دامان شیرزنی پرورش یافت که از آفتاب مهربان تر و از باران بخشنده تر بوده است. پدرش را در اوایل کودکی از دست داده و از وجود پر مهرش برای تمام عمر محروم بوده اما مادرش با عشق و محبت بی مثال خود، همیشه وجودش را گرم نگه می داشته و به خواهر و برادرانش نیز حس آرامش می داده است.
آنچه در ادمه می آید گفتگوی صمیمانه ما با این بانوی مجاهد است که تمام قد حامی کودکان محروم این سرزمین بوده و هست.
- چه شد که وارد عرصه تدریس شدید؟
از سال 1372 با معلم یاری، آموزش هایم را در روستاهای دورافتاده شهرستان دهلران شروع کردم و به دلیل شوق و علاقه خاصی که به تدریس و شغل مقدس و شریف معلمی داشتم در سال 1357 به نهضت سوادآموزی شهرستان دهلران راه پیدا کردم و مجددا فعالیتم را در عشایر از سر گرفتم. 24 سال سابقه تدریس و مدیریت دارم و در حال حاضر مدیر دبستان نجمه یک در منطقه محروم ملاشیه هستم.

- از سختی های کار در عشایر برای ما بگویید؟
به دلیل نبود امکانات لازم در برخی از این مناطق، به ناچار روزانه 16 کیلومتر مسیر رفت و برگشت را پیاده می رفتم و حتی مجبور می شدم که در همان جا بیتوته کنم که بعد از ازدواج و مهاجرت به اهواز ، ادامه همکاری هایم را باز هم با نهضت سوادآموزی ادامه دادم و در مناطق محرومی از جمله ملاشیه، شهرک اهواز، عین دو، کریشان و ام طمیردر پایه تحصیلی اول تا پنجم ابتدایی تدریس کردم. پس از گذشت 8 سال به استخدام سازمان آموزش و پرورش ناحیه یک درآمدم و همچنان از بدو ورود، فعالیت در مناطق محروم و روستایی و حواشی شهر را انتخاب کردم .
فقر، بیکاری، بیماری، طلاق والدین و اعتیاد به مواد مخدر در برخی از خانواده های دانش آموزانم را با پوست و گوشتم احساس می کردم و از اعماق وجودم حسرت می کشیدم. در درون خودم حس مادرانه ای را داشتم که از مادرم وام گرفته بودم . همیشه معتقد بوده و هستم که معلمی تنها یک شغل نیست بلکه معلمی یعنی مادری کردن و شاید حتی شناخت بهتر نیازمندی های یک کودک و تلاش برای شکوفا کردن استعدادهای او نسبت به مادر واقعی اش.

_ چرا تدریس در مقطع ابتدایی را انتخاب کردید؟
همیشه انرژی و جنب و جوشی را در خودم احساس می کردم که آن را با سرگرمی و بازی با بچه ها تخلیه می کردم . به نظر من کودک آینه تمام نمای الطاف الهی است و برای همین هم تدریس در مقطع ابتدایی را انتخاب کردم . اگر یک بار دیگر به سالهای قبل برگردم مجددا همان رشته آموزش ابتدایی را با عشق صدچندان انتخاب می کنم تا به کودکان این مرز و بوم خدمتی کرده باشم. می دانستم که یک دست صدا ندارد و کار باید به شکل گروهی و جهادی اداره شود. برای همین تصمیم گرفتم وارد گروه های جهادی شوم و مشکلات دانش آموزان را مطرح کنم و به لطف خدا و با حمایت همه جانبه همسرم و دوستانم توانستم کمک های خیرخواهانه خیرین را به دست دنش آموزان بی بضاعت و بی سرپرست برسانم.

- از وضعیت مدرسه نجمه برایمان بگویید؟
مدرسه ای که الان مدیر آن هستم یکی از پرتراکم ترین جمعیت های دانش آموزی را دارد. هزار و 200 دانش آموزی که اکثرشان یا بی بضاعت هستند یا سرپرستی ندارند و مشکل اعتیاد ، بیماری و بیکاری پدر در برخی از این خانواده ها به وضوح دیده می شود که بدون مساعدت مسئولین و خیرین امکان حمایت از این بچه ها برای ما مقدور نیست.


انتهای پیام/*