کد خبر: 193931                      تاريخ انتشار: 1403/03/09 - 11:54
یک بانوی امدادگر دوران دفاع مقدس:
پیشرفت ها و اقتدار کشورمان مدیون هشت سال دفاع مقدس است
 
یک بانوی امدادگر دوران دفاع مقدس عنوان کرد: افتخارات و امکانات کشورمان از جمله دستیابی به فناوری ساخت موشک و اینکه در سطح بین الملل در مقابل دنیا حرفی برای گفتن داریم مدیون نبردی است که به ما فهماند چه کمبودهایی داریم و باید برای سازندگی کشور دست به کار شویم.
 
گیتی مخدوم از بانوان امدادگر دوران دفاع مقدس در شهر دزفول است. در زمان شروع جنگ هجده ساله بود، به سخنرانی های امام خمینی(ره) با دقت گوش می داد و خود را برای جنگ آماده کرده بود.
وی در خصوص علت مقاومت و ماندن در شهر گفت: هم من و همشهریانم برای اینکه نمی خواستیم حس وابستگی به کسی داشته باشیم، ذهنمان را برای مقابله با ابرقدرتها آماده کردیم و برای همین هر کسی با توجه به سن و سالی که داشت، در دوره های رزمی و امدادرسانی شرکت می کرد.
این بانوی امدادگر ادامه داد: نه تنها من بلکه خیلی از جوانها و نوجوان ها با شروع جنگ احساس می کردیم که تنها وظیفه ما این است که باید هر کاری از دستمان بر می آید برای نجات شهرمان انجام دهیم.
_حس می کردیم خداوند توان و نیروی مضاعفی به ما داده
در محله ما شهید محمد بهاءالدین، مسجد محله را برای برگزاری دوره های مختلف امداد آماده کرده بود و من هم وظیفه دار آموزش امداد به خانم ها بودم.

حدود یک هفته بعد از شروع آموزش ها، اولین موشک به دزفول اصابت کرد. در همان زمان تنها یک بهیار، دو پزشک و یک داروساز در بهداری ۵۸۰ مشغول به امدادرسانی بودند که با افزایش شمار مجروحین و شهدا به بیمارستان ۵۸۰ نیروی زمینی ارتش تغییر نام داد برای همین از همان ابتدای شروع جنگ به درخواست شهید بهاءالدین به همراه حدود ۲۰ خانم برای کمک رسانی به بهداری اعزام شدیم.
به دو دسته ۱۰ نفره تقسیم شدیم و ۲۴ ساعته و بی وقفه به پرستاری و مداوای رزمندگان مشغول بودیم .
فشار روحی و جسمی سنگینی روی ما بود. گاهی شبها نمی خوابیدیم و زمانی برای استراحت نداشتیم اما عشق و علاقه به وطن و دیدن ذوق و شوق نوجوان های ۱۳ ساله ای که برای رفتن به جبهه و فدا کردن جانشان در راه کشور خودشان را به آب و آتش می زدند، تاب و تحملمان را می افزود.
با وجودی که تعداد نیروی کمکی جوابگوی حجم بالای مجروحین و مراجعین نداشت اما انگار خداوند توان و نیرویی مضاعف به من داده بود. در بین صحبتهایی که با امدادگران داشتم متوجه شدم که آنها هم چنین احساسی دارند و روحیه مقاوم خود را موهبتی از جانب پروردگار می دانند.
من و دیگر خواهران دزفول علاوه بر پرستاری و امداد، سبزی پاک می کردیم ، کلوچه و مربا می پختیم و ظروفی که از جبهه می رسید را می شستیم و لباس گرم برای رزمندگان می بافتیم.
_بعد از قبول قطعنامه پایان جنگ، منافقین پیشروی کردند
با قبول قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق همه فکر می کردند که جنگ تمام شد اما مبارزه با منافقین همچنان ادامه داشت و با اجرای عملیات های آنها عده ای از جوانانمان از میان ما پر کشیدند.
به گزارش خبرگزاری زنان نیوز، شهر دزفول در ۳۱ شهریور‌ ماه سال ۵۹ مورد حمله هوایی عراقی‌ها قرار گرفت و در زمان جنگ بیش از ۱۶۰ بار به آن حمله موشکی شد. این حملات به‌قدری زیاد بود که اعراب نام «بلد الصواریخ» به معنی شهر موشک‌ها را به آن دادند. دزفول جزو اهداف اصلی حملات موشکی عراق شناخته می‌شد.مردم دزفول با وجود موشکباران شدید اما همچنان مقاومت می‌‌کردند و نمازجمعه دزفول هر هفته با حضور مردم و رزمندگان اقامه می‌شد. پایداری و مقاومت دزفول در جنگ ۸ساله منجر به شهادت دو هزار و ۶۰۰ تن از هموطنانمان شد. یکی از مهم‌ترین اهداف رژیم بعث عراق از بمباران و موشکباران شهرها به‌ویژه شهر دزفول این بود که با از بین بردن زیرساخت‌های اقتصادی و ناامن کردن شهرها، به مردم ایران بگوید که از مقاومت دست بردارید.
انتهای پیام/*