یادداشت| |
تجربه زیستهی مقاومت در شاکله زنانه |
|
در عصر کنونی، تحقق انقلاب اسلامی بار معنایی زیستهی زنان را تعالی معنایی داده و بار معنایی " مقاومت" را نیز متحول ساخته است. بر این اساس، " مقاومت" آرمانی است که زنان نقطه عزیمت حل تهدیدها و اجرای حقیقی "مقاومت زنانه" در آن هستند. تمسک به ساحت عاطفی و مجهز بودن به قدرت نرمافزاری کنترل محیط از طریق "لینت خلق"، " عدم جزمی نگری"و " قدرت تفکر چند وجهی" نوع کنش مقاومت را در تجربه زنانه آن تغییر داده است. |
|
بشر همواره در زیسته خود نیازمند حل چالشها و کشف مسائل در ابعاد حیات فردی، اجتماعی، جنسیتی و تربیتی است که میتواند بر نحوه رفتار و سلوک زیستهاش اثر مستقیم با بارش( مثبت – منفی) داشته باشد. بشر با تجربه و براساس فطرتش دریافته است در مواجهه با بحرانهای تهدیدگر، از نیروی مقاومت به عنوان آفند بهره ببرد؛ این نیرو در میان مردان و زنان با وجوه و ماهیت متفاوتی بروز مییابد و عوامل گوناگونی مانند ( مذهب، جامعه، سیاست) بر آن اثر مستقیم دارد. بنابراین بر یک مولفهی( مقاومت) مجموعه عواملی به عنوان متغیر مستقل عامل تحقق کنش انسانی خواهد بود.
در نگرش اسلامی، بحث "مقاومت" منحصر در یک معنای اعتباری نیست؛ بلکه در تمام ساحت فردی، خانوادگی و اجتماعی گسترش عملیاتی یافته و به موازات هر یک از زن و مرد مسلمان دایره رفتاری خاصی تعریف کرده است. در این نگرش، زنان هرگز از دایره تکلیف مندی مبارزه با تهدیدها دور نبوده و متناسب با فطرت زنانه و نقش اجتماعی شان وارد محور مقاومت شدهاند.
در عصر کنونی، تحقق انقلاب اسلامی بار معنایی زیستهی زنان را تعالی معنایی داده و بار معنایی " مقاومت" را نیز متحول ساخته است. بر این اساس، " مقاومت" آرمانی است که زنان نقطه عزیمت حل تهدیدها و اجرای حقیقی "مقاومت زنانه" در آن هستند. تمسک به ساحت عاطفی و مجهز بودن به قدرت نرمافزاری کنترل محیط از طریق "لینت خلق"، " عدم جزمی نگری"و " قدرت تفکر چند وجهی" نوع کنش مقاومت را در تجربه زنانه آن تغییر داده است.
عرصه مقاومت علیه تهدید( با تمام دایره معنایی اش) در ساحت زنان به صورت تضمین ثبات و ایجاد وضعیت مقاوم در برابر فروپاشی در کنار حفاظت از خود و سایر نهادهای اجتماعی از جمله معنویت، اخلاق، دین و... نمایان میشود. دو عنصر "بسترسازی" و "روایتگری" در میدان مقاومت زنانه، شرایط استقامت عمومی اجتماعی و خلق اراده جدید جهت تحرک بیشتر را ایجاد کرده و در ساحت عمومی حضور پررنگی پیدا میکنند.
از اقتضائات " مقاومت زنانه" تجربهی استقلال کنشمند زنان در تولید و حراست از اشکال مختلف " مقاومت" است؛ چنانکه در تحولات اخیر منطقهی آسیای جنوب غربی و غزه و فلسطین، اقسام متفاوتی از "مقاومت" را در مقاومت برای حفظ آب و خاک سرزمینی، مقاومت علیه نسلکشی، مقاومت علیه قحطی در منطقه تهدید و مقاومت اقتصادی، مقاومت سیاسی در منطقه و اعلام حق مبارزه به عنوان حق حیات توسط زنان در جریان رسانهای، نمونهای از مصادیق مقاومت زنانه در تحولات اخیر است. واقعیت سنجی از وقایع تهدیدگر و بازتعریف و گسترش آن در جامعه نمونه دیگری از اشکال" مقاومت زنانه" است که فارغ از رواداری منفعلانه سیاسی، حقایق تهدید را در تاریخ تجربی و شفاهی ثبت میکند.
انتهای پیام/* |