|
مادران شهدا، سرمایه های جاودان ایثار، مقاومت و شهادت |
|
مادران شهدای گمنام، مادرانی هستندکه شکیبایی و مقاومت را بهخوبی فراگرفتند، دنیا در مقابل صبر و استقامتشان زانو زده و حضورشان را در قلههای پرشکوه صبر به نظاره نشستند. سرمایههای جاودان فرهنگ ایثار و شهادت، نعمتهای گرانبهایی که حق زیادی بر گردن ما دارند و می بینیم که با آن چشم انتظاری که دارند یکی پس از دیگری آسمانی میشوند. |
|
سیستان و بلوچستان، فاطمه بندانی طلبه و فعال اجتماعی در یادداشتی در وصف مادران شهداء گمنام نوشت: زیباترین کلمه برلب های بشریت کلمه (مادر)و زیبا ترین آوا، آوای (مادرم) است.این کلمه آکنده از عشق و امید است،کلمه شیرین و مهر انگیز که از اعماق قلب بر می خیزد و زیبائی خاصی دارد و همه چیز یک فرزند مادر و همه چیز یک مادر فرزند اوست . و ما چقدر خوشبختیم که سایه پر مهر انسانی والا مقام به نام مادربالای سرمان استو دستان گرمش در دستانمان،نگاه آرامش بخشش همیشه منتظرمان است و قلب سرشار از عشقش برای ما میتپد و باید گفت که فرزندان با وجود مادر بی نهایت خوشبختند. و از طرفی مادر هم هر روز با بزرگ شدن فرزندش و کسب موفقیت ها ،شاد و شادتر می شود، اما وای از روزی که مادر ی چشم انتظار شود گویی تمام وجودش هر روز آب می شود آری مادران شهدا گمنام اینگونه هستند مادران شهدا موجودات بیهمتایی هستند که تاریخ جز در دوران پربرکت زندگی اهل بیت علیه السلام، کوچکترین نمونه از آنها را سراغ ندارد و این سخاوت فراتر ازچیزی است که آن را مهر مادری مینامند و البته این مادران بدون تردید با تأسی از عزیزانی چون حضرت زینب (س) و حضرت ام البنین(س) در این راه پر مرارت قدم گذاشتند .
جایگاه رفیع مادران شهدا را زمانی بهتر درک میکنیم که مقام معظم رهبری در خصوص شأن و جایگاه آنان می فرمایند: (سلام و درود خدای توانا و مهربان بر دلهای صبور و پرظرفیت مادرانی که پس از هجرت جگر گوشهگان دلبندشان، به نشانهای از پیکر پاک آنان دل بستند و به آن نیز دست نیافتند؛ و با این همه، با شکیبایی و صبوری خود، نقشی بینظیر و استثنائی از خود بر جای نهادند. پاداش این صبر بزرگ، روشنی چشم آنان به مژدهی رحمت الهی خواهد بود انشاءالله).
مادران شهدای گمنام، مادرانی هستندکه شکیبایی و مقاومت را بهخوبی فراگرفتند، دنیا در مقابل صبر و استقامتشان زانو زده و حضورشان را در قلههای پرشکوه صبر به نظاره نشستند. سرمایههای جاودان فرهنگ ایثار و شهادت، نعمتهای گرانبهایی که حق زیادی بر گردن ما دارند و می بینیم که با آن چشم انتظاری که دارند یکی پس از دیگری آسمانی میشوند.
نوشتن از مقام مادران شهدا بسیار سخت است ،دست و دل آدم به لرزه میافتد تا نام مادران شهدا به میان میآید. همان مادرانی که تمام و کمال راه و رسم مادری را به جا آوردند و با فداکاری آنها هیچ جایی برای، اما و اگر در ایفای این نقش پر مسئولیت نماند و چه بسا بیشتر از آنچه که واژه مادر را معنا میکرد، از جان و دل مایه گذاشتند.هیچ کس حال مادران شهدای گمنام را نمیفهمد، مادر هر شب را به فکر فرزند بیدار میماند تا شاید صبح خبری از فرزندش برسد و هیچ خبری غیر از برگشت فرزندش او را خوشحال نمی کند زیرا داغی که بر دلش نشسته جز با آمدن فرزند دلبندش از بین نخواهد رفت.
حکایت فراق و بیخبری مادران شهدا، روایت نانوشته و ناخواندهای است، وقتی سالها چشم انتظار باشی و هر بار با آمدن یک شهید فکر کنی فرزند توست اما فرزندت نباشد، سالها گوش به زنگ خانه برای آمدن خبری از پیکر فرزند خود باشی اما دریع از به صدا در آمدن زنگ خانه وورسیدن خبر فرزندت. چه سخت است مادر باشی و خودت را قانع کنی برای دیدار فرزندت، حتی تکهای از پیکر او. مادری که روزی برای بقای اسلام با آرزوی شهادت، فرزنددلبندش را راهی جبهه حق علیه باطل می کرد، فکر نمیکرد، این آخرین دیدار او با جگر گوشه اش باشد
اما او سالها چشم به انتظار یوسف خود نشسته تا شاید خبری از یوسف گم گشته اش به او برسد و دیدگانش روشن شود
به قلم : فاطمه بندانی |