|
تاثیر بیماری صعب العلاج بر روابط زوجین در حقوق جمهوری اسلامی ایران |
|
یکی از مهمترین آثاری که ابتلا به بیماری های صعب العلاج بر روابط زوجین دارد، ایجاد حق فسخ نکاح برای طرفین به علت بیماری می باشد. قانون مدنی به تبعیت از فقه امامیه و در مواد 1121 ، 1122 و 1123 به بیماری هایی که موجب ایجاد حق فسخ برای زوجین می شود، اشاره دارد. |
|
آذربایجان شرقی : بی شک عقد نکاح یکی از مهمترین عقودی است که هر زن و مردی در دوران حیات خود با آن سر و کار دارد و به لحاظ قانونی و حقوقی آثار و تعهدات مهم و بعضا تکالیف خاص برای هریک از زوجین را به همراه دارد.
به جهت اهمیت فراوان این عقد و از سوی دیگر چون خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است، حفظ و تثبیت آن همواره مورد حمایت قانون و قانونگذار بوده و موارد انحلال و فسخ پیش بینی شده برای این عقد در قانون ایران محدود و بعضا با احکام خاصی روبرو است. با این وجود و به جهت حمایت و جلوگیری از ورود ضرر و زیان مادی و معنوی فاحش به یکی از زوجین، در پاره ای موارد نادر قانون اجازه فسخ و انحلال عقد ازدواج را به زوجین داده است. از جمله این موارد وجود عیوب و بیماری هایی است که درمان آنها مشکل و گاها غیر ممکن می باشد، مبنای فسخ، در این موارد جلوگیری از ورود زیان به همسری است که ناخواسته طرف قراردادی واقع شده است که طرف دیگر به دلیل وجود بیماری توان انجام وظایف همسری را نخواهد داشت و ادامه زندگی و عدم انحلال در این موارد موجب زیان او خواهد بود.
کلیات
شاید خالی از لطف نباشد که قبل از شروع بحث، نگاهی اجمالی به دو مقوله طلاق و فسخ نکاح داشته باشیم. فسخ و طلاق هر دو موجب انحلال ازدواج و از بین برنده رابطه ی زناشویی می باشند، در واقع فسخ یا طلاق به رابطه زناشویی از تاریخ وقوع فسخ یا طلاق خاتمه می دهند. همچنین فسخ و انفساخ ازدواج باید همچون طلاق به ثبت برسد و عدم ثبت آن همانند طلاق، مجازات کیفری برای فرد خاطی به همراه دارد. با این وجود فسخ نکاح و طلاق در مواردی با هم متفاوتند از جمله اینکه:
الف) فسخ نکاح دارای تشریفات طلاق از قبیل صدور گواهی عدم امکان سازش و اجرای صیغه طلاق در حضور دو شاهد عادل نیست و به هر لفظ و یا عملی که دلالت بر آن نماید واقع می شود.
ب) صحت طلاق بستگی به شرایطی دارد مانند اینکه زن باید هنگام طلاق در طُهر غیر مواقعه باشد اما برای فسخ نکاح چنین شرایطی لازم نیست.
ج) در بعضی مواردِ طلاق واقع شود زن نصف مهر را می گیرد و اگر مهریه تعیین نشده باشد زن مستحق مهر المتعه است. در حالی که اگر نکاح قبل از نزدیکی فسخ شود، زن حق مهر ندارد مگر در صورت عنن که نصف مهر را می گیرد.
ه) هرگاه طلاق سه مرتبه متوالی واقع شود موجب حرمت زوجین می شود در حالی که فسخ نکاح هیچ حرمتی ایجاد نمی کند.
حق فسخ نکاح برای زوجین
یکی از مهمترین آثاری که ابتلا به بیماری های صعب العلاج بر روابط زوجین دارد، ایجاد حق فسخ نکاح برای طرفین به علت بیماری می باشد. قانون مدنی به تبعیت از فقه امامیه و در مواد 1121 ، 1122 و 1123 به بیماری هایی که موجب ایجاد حق فسخ برای زوجین می شود، اشاره دارد.
به استناد ماده 1121 قانون مدنی : جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از اینکه مستمر و ادواری باشد، برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد می کند. فلذا جنون از جمله بیماری های است که به صورت مشترک هم برای زن و هم برای مرد حق فسخ ایجاد می کند. ماده مطروحه بیان می دارد که جنون زن یا مرد، چه دائمی باشه چه دوره ای، از موجبات فسخ می باشد. البته در این مورد باید توجه داشت که جنون زوج چه قبل از نکاح و چه بعد از آن، اگر حادث شود از موارد ایجاد فسخ برای زوجه می باشد. ( ماده 1125) اما جنون زن زمانی موجب حق فسخ برای زوج می باشد که در حال عقد وجود داشته باشد و زوج نیز از آن آگاه نباشد. بنابراین در صورتی که بعد از عقد زوجه مجنون شود حق فسخی برای مرد وجود ندارد و باید نفقه زن را تامین و از او نگهداری کند و در صورتی که به جهت شرایط زن عرصه بر مرد تنگ شود، می تواند از طریق طلاق عقد ازدواج را منحل نماید.
علاوه بر جنون که از جمله بیماری هایی است که به صورت مشترک هم برای زن و هم برای مرد حق فسخ ایجاد می کند، بیماری های مختلفی ذیل مواد متعدد در قانون ذکر شده که مختص یکی از زوجین است و برای همسر دیگر حق فسخ ایجاد می کند.
به استناد ماده 1122 قانون مدنی : عیوب ذیل در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
1. خصاء ( اَخته کردن آدمی یا حیوان که به ناتوانی او در بارور کردن می انجامد.)
2. عنن به شرط اینکه او یکبار عمل زناشویی را انجام نداده باشد. باید توجه داشت که حتی اگر عنن بعد از عقد برای زوج حادث شود باز هم برای زوجه حق فسخ ایجاد می کند.
3. مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد.
همچنین به موجب ماده 1123 قانون مدنی عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد است:
الف) قَرن ( استخوان زائدی است در آلت تناسلی که مانع نزدیکی می گردد.)
ب) جذام ( خوره)
ج) برص ( پیسی)
د) افضا ( یکی شدن دو مجرای بول و حیض)
ه) زمین گیری
ی) نابینایی از هر دو چشم .
شاید این سوال پیش آید که چنانچه موجبات فسخ نکاح پیش از اعمال آن از بین برود و به عنوان مثال زنی که دارای عیب قرن است به واسطه عمل جراحی سالم شود، آیا زوج همچنان می تواند از حق فسخ خود استفاده نماید یا این حق ساقط می شود؟ از آنجا که این حق برای جلوگیری از ضرر است، لیکن در صورت رفع بیماری قبل از اعمال حق فسخ، چون ضرر منتفی می شود و از طرفی هم مصلحت خانواده اقتضا دارد که حتی الامکان از انحلال نکاح جلوگیری شود، فلذا می توان گفت که حق فسخ در این موارد ساقط می شود.
حق طلاق برای زوجین
براساس قانون ایران، حق طلاق اصولا با مرد است و مرد هر زمان که تصمیم بگیرد می تواند اقدام به طلاق دادن زوجه نماید و الزامی ندارد جهت خاصی اعم از موجه و غیر موجه برای طلاق دادن زوجه داشته باشد و به صرف پرداخت حقوق مالی زن، می تواند وی را از طریق قانونی طلاق بدهد.
اما زوجه در صورتی می تواند درخواست طلاق از شوهر خود را نماید که ادامه ی زندگی مشترک موجبات عسر و حرج وی را فراهم نماید. مصادیق عسر و حرج در سیستم اجرایی قوانین جلوه روشنی ندارد ولی با این وجود مصادیق ثابتی از آن در تبصره ماده 1130 قانون مدنی ذکر شده است. ماده 1130 قانون مدنی بیان می دارد: در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. از جمله مواردی که موجب عسر و حرج است، ابتلا زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری همانند بیماری های مقاربتی که زندگی مشترک را مختل نماید. بنابراین اگر بیماری مرد موجب ایجاد اختلال در زندگی مشترک شود، زوجه با استناد به آن می تواند تقاضای طلاق کند.
همان طور که بیان شد، از مهم ترین آثار بیماری های صعب العلاج ایجاد حق فسخ برای طرفین می باشد. در فقه امامیه و به تبع آن در حقوق ما، قانونگذار به تعدادی از بیماری ها اشاره کرده که برای زن یا مرد حق فسخ ایجاد می کند. این در حالی است که امروزه با افزایش روز افزون ارتباطات بین انسانها، بیماری هایی به مراتب خطرناک تر و لاعلاج تر از آنچه در قانون آمده است وجود دارد که زندگی مشترک زوجین را با مشکل مواجه نموده است. از آنجایی که مبنای فسخ نکاح در قانون قاعده فقهی لاضرر می باشد فلذا در مواردی که یکی از زوجین به بیماری جدیدی غیر از آنچه که در قانون آمده است، مبتلا شود و این بیماری در حدی باشد که سبب ضرر و زیان طرف مقابل شود، همسر دیگر می تواند با استناد به قاعده مذکور عقد ازدواج را فسخ کند ولی باید به این نکته توجه کرد که چون حق فسخ ایجاد شده به خاطر ضرر و زیان طرف زیان دیده است، در صورتی که بیماری قابلیت درمان پیدا کند، حق فسخ هم از بین می رود.
دومین اثری که بیماری صعب العلاج بر روابط زوجین دارد، طلاق است. در حقوق ایران، حق طلاق در دستان مرد است و مرد میتواند به راحتی از زنی که مبتلا به بیماری است، رهایی یابد. اما بحث ما در جایی است که زوج بیمار است و بیماری او سبب ایجاد حق فسخ نکاح نمی باشد؛ در این صورت چه راهی برای رهایی زن وجود دارد؟
یکی از قواعدی که در فقه مطرح شده، قاعده لاحرج است که با توجه به آن، اگر زن در شرایطی قرار گیرد که ادامه زندگی با شوهر بیمار سبب عسر و حرج وی گردد، می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید. در یکی از بند های ماده 1130 قانون مدنی هم که به عسر و حرج و شرایط آن اشاره شده، آمده است که اگر زوج دچار یک بیماری صعب العلاج به عنوان مثال سرطان شود و موجب گردد ادامه زندگی برای زوجه، سخت و دشوار شود، زن می تواند به دادگاه خانواده مراجعه نموده و تقاضای طلاق دهد. دادگاه خانواده نیز در صورت تایید ادعای زن و محرز شدن لاعلاج بودن بیماری مرد، زوج را وادار به طلاق زوجه خواهد کرد. در چنین طلاقی، زوجه از تمام حقوق مالی خود برخوردار خواهد بود.
منابع
1. مختصر حقوق خانواده، دکتر سید حسین صفایی – دکتر اسدالله امامی – چاپ چهل و ششم – زمستان 1395
2. دوره مقدماتی حقوق خانواده، دکتر ناصر کاتوزیان – چاپ هفتم 1375
3. حقوق خانواده، دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی – 1355
4. الفقه علی مذاهب الخمسه، محمدجاد مغنیه – چاپ هفتم
نویسنده - نداقهرمانی - وکیل پایه یک دادگستری آذربایجان شرقی
انتهای پیام/* |