|
پدر واژه زیبایی که هنوز با حسرت می نویسم، می خوانم، می گویم و اشک می ریزم |
|
در روزهای یک شصتمین سالگرد شهدای قیام ۱۵خرداد را گرامی داشته ایم، گفت وگویی با هرا اقلیمی فرزند یکی از شهدای ۱۵خرداد انجام داده ایم ، زهرا خانم گفت: پدر واژه زیبایی که هنوز باحسرت می نویسم، می خوانم، می گویم واشک می ریزم . به اسمشان که برام یادآور نام برادر مولا امام حسین(ع)،حضرت ابوالفضل(ع) است به شهادتشان افتخار می کنم و از خدا سپاسگزارم که من را از صلب چنین پدری خلق کرد. |
|
از قم در شصتمین سالگرد قیام خونین ۱۵خرداد به گفت و گو با بانوی زینبی نشستیم که قبل از تولد، پدر و در جوانی برادرش تقدیم انقلاب شدند.
*سلام لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.
زهرا اقلیمی هستم فرزند شهید عباس اقلیمی از شهدای قیام خونین ۱۵ خرداد سال۴۲
*لطفا ما را با پدر بزرگوارتان بیشتر آشنا کنید.
پدرم عباس اقلیمی فرزند علی اکبر، کارگر کوره پزخانه بودند البته در کنار برادر بزرگترشان که حکم پدر را داشت. متولد سال۱۳۱۸ و شهادت شان ۱۵خرداد سال۱۳۴۲
*شما چندساله بودید که ایشان به شهادت رسیدند و آیا خاطره ای از ایشان دارید؟
حقیر کمترین سعادت دیدار پدر را نداشتم و مادرم مرا شش ماهه باردار بودند.
*بین اطرافیان پدر شما به چه خصوصیاتی معروف بودند؟
ایشان به گفته خانواده مادری من فردی متواضع ومظلوم وبسیارمهربان وخانواده دوست ومقید به شرعیات بوده.
* گویا شما خواهر بزرگوار شهید هم هستید. برادر شما در زمان شهادت پدر چند سال داشتند و چقدر در روحیه شهادت طلبی ایشون موثر بودند؟
پدرم نام پدرشان علی اکبر را برای برادرم ونام مادرشان روبرای من انتخاب کردند.این سعادت را نصیبم کردندکه از نام خانم وحضرت مادر فاطمه زهرا سهم داشته باشم.به قول وگفته بزرگترها برادرم کپی برابر اصل پدر بودند.
*از۱۵ خرداد های زندگی تان برای ما بفرمایید.
تا۷سالگی اصلا نميدانستم که پدرم کیست وپدربزرگم(پدرمادرم)که کنار آنها بزرگ میشدیم فکرمیکردم که پدرم هستند.وچون مادرجوانی داشتم پدرپیر دوست نداشتم خود داستان خاصی است که شنیدنی است. درزمان طاغوت حق مراسم نداشتیم.
ازبعداز پيروزی انقلاب هرسال درمنزل برای پدر مراسم میگیرم اما بهترین و پرخاطره ترین مراسم وقتی بود که تمام تلاش وهزینه ها رو انجام دادیم وسحر خبر رحلت امام خمینی(ه)رادادند و آن مراسم که اولین مراسم شلوغ وکامل پدربود دقیقا شد مثل اولین روز شهادتشان وفراموش نشدنی البته خاطرات دیگری هم هستند که در مجالی دیگر خواهم گفت.
*در آخر در خدمت شما هستیم، شما بفرمایید.
پدر واژه زیبایی که هنوز باحسرت مینویسم، میخوانم، میگویم واشک میریزم .
به اسمشان که برام یادآور نام برادر مولا امام حسین علیه السلام، حضرت ابوالفضل العباس است، به عشق شان که خود امام حسین علیه السلام بود وبه شهادتشان افتخار می کنم وازخدا سپاسگزارم که من را ازصلب چنین پدری خلق کرد.
انتهای پیام/* |