|
نظام جمهوری اسلامی معترض مصلح می خواهد |
|
یکی از برکات انقلاب تربیت انسانهای حساس نسبت به عدالت، سادهزیستی و عدم فساد و رانت و ..است، اما جمهوری اسلامی فقط معترض نمیخواهد بلکه نسل «معترض مصلح» میخواهد، نسلی که برای خود سهمی در اصلاح مسائل قائل باشد، حال آنکه دشمن به دنبال تربیت نسل معترض غرغرویِ تنبل است. |
|
ایرانیان در حالی به انتهای سال ۱۴۰۲ نزدیک میشوند که هنوز بار اتفاقات سال ۱۴۰۱ را به دوش میکشند. در تحلیل اتفاقات سال ۱۴۰۱ برخی تلویحا به دو گروه طرفدار نظام و معترض به نظام اشاره کردند و چنان از «مردم هم نظام را دوست دارند و هم معترض هستند» صحبت کردهاند که گویی این دو با هم قابل جمع نیستند، غافل از اینکه یکی از دستآوردهای نظام تربیت انسان معترض است!
مشکلات و مسائل چیزی است که در همه نظامات و کشورها وجود دارد آنچه در بسیاری از کشورها وجود ندارد، مردمی حساس به این مسائل است. یعنی وجود افرادی «غیرخنثی، فعال و حساس» که به خاطر فساد و رانت، رگ گردنشان باد کند و به خاطر تعرض به زن غیرتی شوند و به خاطر بیعدالتی، فقر و... آتش به جانشان بیافتد. قطعا تربیت انسانهای حساس و غیرخنثی از برکات جمهوری اسلامی است. قبل از انقلاب قاطبه مردم نسبت به فساد دستگاه حاکم حساسیتی نداشتند و گاهی، بعضی حتی نمیتوانستند حاکمِ بدون فساد را تصور کنند. آنها دچار تبعیض شدید، فاصله طبقاتی و فقر و فساد و استعمار بودند، اما جز چند مورد استثنایی نسبت به اوضاع حساس نبودند و انسانهایی بدون کنشگری بودند. نهتنها در گذشته خودمان، بلکه در بسیاری از کشورهای به اصطلاح توسعه یافتهیِ دنیا، شاهد مردمی هستیم که بعد سالها اختلاف طبقاتی و حاکمیت اقلیت ثروتمندِ قدرتمند، فقط در دهههای اخیر به حرکات اعتراضی دستزدهاند. برخی از آنها اشرافیگری و تجملگرایی را نه عیب میبینند نه به آن اعتراض میکنند. استعمارِ کشورهای پیشرفته را فراموش کرده، به زندگی حداقلی راضی هستند. در چند سال اخیر و در برخی کشورها است که اعتراضهای جسته و گریختهای را نسبت به نظام سرمایهداری، تبعیض و بیاخلاقی و فساد مشاهده میکنیم. در حالیکه در جمهوری اسلامی شاهد رویش انسانهای حساس و معترض هستیم.
پس یکی از برکات انقلاب تربیت انسانهای حساس نسبت به عدالت، سادهزیستی و عدم فساد و رانت و ..است، اما جمهوری اسلامی فقط معترض نمیخواهد بلکه نسل «معترض مصلح» میخواهد، نسلی که برای خود سهمی در اصلاح مسائل قائل باشد، و در مقابل، دشمن دنبال تربیت نسل معترض غرغرویِ تنبل است. شاید بتوان گفت بخشی از ثمرهی این تربیت در حوادث سال ۱۴۰۱ دیده شد. معترض نقنقو دنبال اصلاح نیست، توهم دارد با توئیتزنی و اینستاگرامنشینی و با چهرهی روشنفکری گرفتن و مدام بر طبل مشکلات کوفتن، میتواند ابراز وجود کند. این افراد به راحتی مورد سوءاستفاده اغتشاشگران و آشوبگران قرار میگیرند. (واژههایی که برخی از داخلیها اصرار دارند از آن استفاده نکنند، همانطور که ابا داشتند از واژه دشمن استفاده کنند. آنها با پاککردن این کلمه از تحلیل حوادث سال گذشته سعیکردند اتفاقات را فقط اعتراض جابزنند و برای نظام، در برخود با اغتشاشگران، هزینهسازی کنند.)
اما «معترض مصلح» با وجود همه اعتراضهایش به اصل و کلیت نظام پایبند است، امید دارد و به سمت اصلاح حرکت میکند. او آدم توییتری و اینستاگرامی نیست که فقط عیبها را برجسته کند و چشم بر پیشرفت و نکات مثبت ببندد و دنبالکننده جمعکند. معترض مصلح فقط مشکلات را ردیف نمیکند بلکه «نقطهزنیکرده» و برابر ظرفیت و تواناییاش در اصلاح مورد اعتراض میکوشد. اگر به نبود آب شرب در برخی مناطق اعتراض دارد به جای اغراق در پستها و جذب دنبالکننده(فالور) به بهانهیِ تشنگی مردمِ مستضعف، به سراغ مدیران میرود و از آنها مطالبه میکند و اگر مدیران جوابگو نباشند، خود بیل و کلنگ برمیدارد و در اقدامی جهادی آب شرب را به منطقه مورد نظر میرساند و اگر به خصوصیسازی فلان شرکت اعتراض دارد، تجمع کارگران را هدایت میکند، تشکلهای دانشجویی، بسیج، امام جمعه و غیره را به کار میگیرد تا مشکل را حل کند. معترض مصلح غرغرو و مجازینشین، نیست. حساس، مسئولیتپذیر و فعال و کنشگر است و هزینههای احتمالی اعتراضش را میپذیرد.
به نظر میرسد اگر معترض مصلحِ توانمند هدایت اعتراضات مردمی را بعهده بگیرد، میتوان امید داشت که اعتراضات در مسیر درست هدایت شود. در خلاءِ رهبری معترض مصلح است که اغتشاشگران فرصت سوءاستفاده از اعتراضات مردمی را پیدا میکنند و راه را بر اصلاح مسائل میبندند.
موارد گفته شده اصلاحات و کنشگری جزئی است. اما کشور به اصلاحات کلان احتیاج دارد، مثل اصلاح قوانین یا اصلاح برخی ساختارها یا نحوه اجرا، که بیشتر در اختیار مجلس و دولت هست. در این موارد معترض مصلح با «برگه رای» راه را برای اصلاح امور کلان میگشاید. انتخابات یک مسیر عاقلانه، قانونی، موثر و مقتدرانه برای اصلاح امور کشور است. همانقدر که معترض نقنقو با شک به صندوق رای نگاه میکند و گاه از آن دوری میجوید، معترض مصلح به آن به عنوان یک فرصت نگاه میکند و برای آن مشتاق است. او اعتراض خود را نه با آتشزدن اموال مردم، شکستن شیشه و آسیب به اموال عمومی بلکه با برگه رای نشان می دهد. انتخابات فرصت جدی برای اصلاح در اموری زیربنایی و کلان است که فقط چهارسال یکبار رخ مینماید. معترض مصلح هوشیار این فرصت را از دست نمیدهد و معترض نقنقو تحت تاثیر دشمن با نقابِ دلسوز، از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده، فرصت مشارکت در حل مسائل کشور را از دست داده و برخلاف مدعایش، عنصری خنثی و حتی منفی برای کشور میشود، که بدون آنکه بداند، دشمن برای پیشبرد اهدافش روی او حساب میکند. برای مُصلح انتخابات فقط رای به یک فرد نیست، «نه» به وضع کنونی و «آری» به تغییر در مسیر رشد و صلاح است.
نویسنده: محدثه زندی
انتهای پیام /* |