خبرگزاری زنان ایران |
زینب پاشا اسطوره بصیرت و مقاومت زن ایرانی |
|
تبریز- در روزگاری که زن ایرانی،منفعل در اندیشه های متحجرانه در پستوی زندگی نقش کمرنگ در تاریخ داشت وبرای فقروتبعیض ،به جز مردان یکی یارای اعتراض ومقاومت نداشت وشاه مالک جان ومال مردم بود همه ایالت ها بویژه در آذربایجان که ولیعهد نشین شده بود زنی ازتبریز زینب پاشا که اسطوره بصیرت و مقاومت شداز خطه آذربایجان بپا می خیزد. |
|
به گزارش خبرگزاری زنان ایران ازآذربایجان شرقی،لیدا رنجبر خراسانی در طی یادداشتی نوشت: زنی مقتدر ،باسوادوسیاستمداربنام زینب پاشا که همسو با فرامین دین اسلام که هرگز خواستار انزوای زن در جامعه نبود ونیست .با حفظ کرامت وشرافت وعفاف در عرصه ی اجتماعی حضور پیداکرد،زنی که بر خلاف سنت غلط که هم رای اسلام واقعی نبود روبند نمی زداما با حجاب وشرافت واقعی در مقابل ظلم وستم حاکمان ایستاد.زینب پاشا پیشتاز بیداری زن ستم دیده است که با بصیرت وشجاعت به موقع خود وبا اقتدار به ظلم وبی عدالتی اعتراض می کرد ،زمانی که مردان درگیریا در جنگ بودند وفتح وفتوحات غایت آمالشان بودو بایدبه علت شرایط اجتماعی وسیاسی ،زبان اعتراض نداشتند.
زینب پاشا به صورت خود جوش به همراه چهل تن از زنان آزادیخواه وعدالتخواه تبریزی وبا پشتیبانی میرزاجواد آقا مجتهد تبریزی به پا خواستند وبا اسلحه سرد وگرم به آنچه که نامش بی عدالتی بود معترض شدند.
از سرآمدترین مبارزات نتیجه بخش زینب پاشا،اعتراض وقیام علیه واگذاری امتیاز تنباکو به دولت استعماری انگلیس به مدت 50 سال بودکه مبارزه راتالغوقرارداد ادامه داد ودر نهایت قحطی وگرانی نان با گشودن انبار آرد وگندم محتکران به این بی عدالتی ساختگی پایان داد.
زینب پاشا ،زنی باسوادوتنومندوصاحب اراده ی آهنین وبا بصیرت بود که درسال 1209در یکی از محلات قدیمی تبریز بنام عمو زین الدین در خانواده ای تهیدست اما عدالتخواه به دنیا آمد،در زمانه ای که تحصیلات دختران بنابر نگاه سنتی کاری مکروه ومقبول ومورد ارزش جامعه نبود پدرش شیخ مسلمان که دهقانی بی نوا بود باتمام شرایط سخت مالی ونگاه ناپسند وفرودستانه جامعه به زنان ،دخترش را برای تحصیل به مکتب خانه فرستاد وبه او روح راستین اسلام واقعی که زن مسلمان برمدار اخلاق وعدالت و کرامت انسانی همانند مردان باید در جامعه حضورداشته باشدرا آموخته بود.زنی چنین دلاور و به تمام معنا مسلمان که مانند زنان صدر اسلام که هم در بعد تربیت وپرورش فرزندان وهمراهی ومقاومت در جنگ مستقیم وغیر مستقیم یاری گر پیامبر بودندواز هجرت تا بیعت های مختلف همواره در جامعه نقش وحضوری عینی داشتند ،ظلم وعدالتی راکه در حق مردم
می شد تاب نیاورد ودر میانه شصت سالگی،به یاری مردم آمد.
وقتی خبرانتشار انعقادقراردادواگذاری امتیاز تنباکوبه دولت استعمار انگلستان دراواخر حکومت ناصرالدین شاه دست به دست وگوش به گوش پخش شد،مردم بی نوا وکشاورز که زندگی خود را در آستانه ویرانی می دیدند در پی فتوای شیخ جواد مجتهد تبریزی که پیروی از میرزای شیرازی بود شورش کردند ودر اعتراض به این قرار داد که موجب بی عدالتی وفقر بیشتر مردم می شد .بازارهارا بستند وبه چند مرکز دولتی حمله کردند تا مخالفت خودشان را اعلام کنند اما خبری به نفع مردم نیامد وسربازان وفراشان ولیعهد به دنبال شنیدن خبر تعطیلی بازار تبریز،به سرعت در شهر تبریزمستقر شدند وضمن سرکوب ومتفرق کردن مردم ،بازاریان را با زور وتهدید ووعده و وعید مجبور کردند که
مغازه هایشان را باز کند
زینب پاشا که از بصیرت مرداران آهنین برخوردار بود و هنگامه راهنگام قیام ومبارزه
می داشت برای اولین بار در تاریخ قیام های ایران،باگردهمایی و بسیج کردن چهل تن از زنان مبارزوعدالتخواه ،بازار تبریز رفتند وبا اسلحه گرم وسرد ضمن درگیری با ماموران،بازاریان را مجبور به تعطیلی دوباره مغازه ها کردند خبر قیام زینب پاشا ،اسطوره مقاومت به تهران وشهرستان ها رسید ودامنه اعتراضات بالا گرفت،زنان در حرمسرای ناصری قلیان هارا شکستند وسر رشته کار از دست ناصرالدین شاه بیرون آمد ومجبور شد قرارداد را لغو کند چه بسا اگر قیام زینب پاشا نبود،تا سالها وسالها ،قشر کشاورز وتهدیدست جامعه از این قراردادننگین که خرج مسافرت های ناصرالدین شاه به اروپا می شد رنج ها وظلم های بسیار می دیدند.زینب پاشا با آنکه در میانسالی بود اما پرواز امید وانگیزه هزاران زن تبریزی آذربایجانی وایرانی را به قیام علیه فلسفه وفسادوبی عدالتی فراخواند،او پس از لغو قرار داد با وجود تهدید وارعاب فراشان ولیعهد ،دست از فعالیت درراه مبارزه با ظلم برنمی داشت ودر مقابل هر ظلم وبی عدالتی که در شهر رخ می داد قد علم می کرد وتا سال قحطی تبریز،با قیام نان در کنار مردم بود.بعد از لغو قراردادرژی به یک قحطی وگرسنگی ساختگی،با بالا رفتن قیمت نان در تبریز وآذربایجان اوج گرفت وجان پیرو جوان وبویژه طبقه فرودست وفقیر جامعه را تهدید کرد زینب پاشا که همیشه با تیز بینی وبصیرت ،سرچشمه مشکلات را پیدا می کرد متوجه شده بود که این گرانی نان وقحطی آردوگندم ساختگی است وانبارداران آرد وگندم را احتکار کرده اندوگندم داران یانمی فروشند یابه قیمتی گزاف می فروشند که مردم عادی توانایی خرید آن را ندارند.
زینب پاشا ،که این بار به گروه چهل نفری خود،صدها نفر یار مبارز اضافه شده بود وبنابر گزارش منابع تا سه هزار نفر می رسید انبارداران ستمگررا شناسایی کردند وبه انبارآنها حمله کردند وآرد وگندم احتکارشده را از انبار بیرون آوردند وبین فقرا وروستاییان اطراف پخش کردند
از دیگر محتکران ومقتدران تبریز،نظام العلما بود که انبارغله ای داشت که از روستاییان اجناس را به قیمت ارزان می خرید وبه موقع گران می فروخت ،انبار او نیز توسط زینب پاشا وشیرزنان مبارز کشف وبین فقرا تقسیم شد .اما عطف وجرقه اصلی این قیام کشف انبار مکشوفه آرد وگندمی بود که متعلق به قایم مقام والی آذربایجان بود وتوسط زینب پاشا ویارانش مصادره شد.مردمی که همراه قیام کنندگان در خانه قایم مقام رفته بودند تا از احتکار وبالا بردن قیمت نان شکایت کنند با دستور تیر اندازی قایم مقام به خاک وخون کشیده می شوند ونزدیک به سی نفر جا نشان را در راه قیام برای بی عدالتی از دست
می دهند .
این واقعه آنچنان نشروگسترش یافت که قایم مقام از ترس جان خود به عمارت ولیعهد پناهنده شدومحتکران وبستگانش از شهر فراری شدند.زینب پاشا ویارانش بخشی از بدنه انقلاب کنندگان مشروطه بودند که با مشارکت در اعتراضات اقتصادی وبی عدالتی نقش کلیدی در باز پس گیری هویت واقعی زن مسلمان بودند.هر چند تاریخ نگاران که اغلب مردان بوده اند جایی برای نوشتن نقش آفرینی زنان مبارز در تاریخ نوین خود نگذاشته اند وبه ناچار واز روی جبری که عیان بود از قیام زینب پاشا گفته اند اما مقاومت وبصیرت زینب پاشا ،به تنهایی نهفتی ماندگار وغرور آفرین در آذربایجان و همه ی ایران شد که حتی با همرنگ کردن تاریخ نویسان هم درتارک تاریخ زنان مبارز ایران میدرخشد.
شخصیته زینب پاشا که معروف به ایل قیزی،بی بی شاه زینب،ده باشی زینب، وزینب باجی است آنچنان غرور آفرین وحماسه ساز است که ازهمان دوران های فقر و تنگ دستی و فرودستی جایگاه زنان ،با نام ویاد دلاوری های زینب پاشا ، مثلها داستان ها و اشعار حماسی ساخته اند که در میان ادبیات فولکور مردم آذربایجان جای دارد .
زنی نامدار از خته آذربایجان که تا بود چنان بود که مردم از رویدادهای پیش از زینب پاشا وپس از زینب پاشا یاد میکردند .
عمر این بانوی شجاع و آزادی خواه به هشتاد رسید و در سفری که برای زیارت به کربلا رفته بود ، در کربلا در گذشت اما نام و یاد او برای همیشه سینه به سینه ورق به ورق درجان و در دل کتاب های قهرمانان نوشته وخوانده میشود.میرزا فرخ از شاعران آن دوران در شعری 22 بیتی واقعه ی قیام های زینب پاشا را در بازار با زبان شعر بیان کرده ودر آخر اقرارکرده است که «در چنان روزی این حقیر میرزا فرخ از ترس ، از خانه بیرون نشدم »
روح و یاد وراه چنین اسطوره های مقاومت و بصیرت زن ایرانی آباد
که قوه ی محرکه ی جامعه هستند و همگام با مردان در جهاد و مبارزه با بی عدالتی و ظلم دوش به دوش مردان ، با کرامت و شرافت خود مبارزه میکنند و چه زیبا گفته است بنیان گذار انقلاب که «ما منفعت خودمان را مرهون زنان میداریم .»
_منابع
زینب پاشا زن اسطوره آذربایجان،علی کریمی
سه مبارز مشروطه ،عبدالحسین ناهیدی آذر
شیر زنی به نان زینب پاشا،علی رضا مدریان
دانشنامه جامع تبریز، حمید صبری. |