یادداشت / محدثه رفیعی بسیجی ناحیه جماران تهران بزرگ |
برسی نقش خانواده و مادران در انتقال و حفظ ارزش های فرهنگی |
|
بانوان ما، علاوه بر کارکردها و وظایف مربوط خودشان، وظیفۀ انسان سازی و تربیت فرزندان و مردان جامعه را هم برعهده دارند. از دامن زن، انسانها رشد پیدا میکنند. سرنوشت چندین انسان بر دوش او سپرده شدهاست. اگر در این راه خللی پیش آید او مسئول و معاقب است؛ بنابراین، بار عظیم به دوش کشیدن مسئولیتهای فرهنگی هم برعهده اش است. ازاین رو، میتوانیم بگوییم مخاطبان اصلی سخنانی که در رابطه با خطر ظهور و بروز فرهنگ استعماری و تلاش جهت رواج فرهنگ اصیل در خانه و جامعه ایراد میشود، زنان و مادران هستند. |
|
تهران بزرگ : فرهنگ مهم ترین عنصر یک جامعه است که اصلاح یا افساد یک جامعه کاملا به آن بستگی دارد .در سادهترین تعریف میتوانیم فرهنگ را پدیدهای چندلایه، کثیرالاضلاع، درهمتنیده، قاعده مند، یکپارچه، متشکل از مجموعۀ دیدگاهها، بینشها، عقاید، باورها، ارزشها، گرایشها، کنشها، نگرشها، آداب، سنتها، هویتها، نمادها، نشانهها، تربیتی، آموزشی، حقوقی، سیاسی و مدیریتی که دلالت بر سبک زندگی، پوشش، گویش و تغذیه دارد، بنامیم.امام درمورد اهمیت و تأثیری که یک فرهنگ در جامعه ایجاد میکند، میگوید: «راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است. اصلاح باید از فرهنگ شروع شود. دست استعمار در فرهنگ ما کارهای بزرگ میکند. نمی گذارد جوانهای ما مستقل بار بیایند. نمی گذارد در دانشگاه جوانهای ما درست رشد کنند. اینها را از بچگی یکطوری پرورش میدهند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز. اگر فرهنگ درست شود، یک مملکت اصلاح میشود.در این راستا باید بیان کرد که زنان در طول تاریخ گاه مورد احترام و ارزش بوده و گاهی مورد ظلم و بی مهری قرار گرفته اند اسلام بت جاهلانه مردگرایی را شکسته و ضمن احترام کامل به خصوصیات و عواطف و احساسات زنان، راه رشد و تعالی آنان را در تمامی عرصه ها گشوده است. در عین حال مهم ترین نقش را برای ایجاد فرهنگی مناسب یا نامناسب زنان دارند .
در واقع فرهنگ مبدأ همۀ خوشبختی ها و بدبختی های ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوان هایی که تربیت میشوند به این تربیت های فرهنگ ناصالح، اینها در آینده فساد ایجاد میکنند. فرهنگ استعماری، جوان استعماری تحویل مملکت میدهد. فرهنگی که با نقشۀ دیگران درست میشود و اجانب برای ما نقشه کشی میکنند و با صورت فرهنگ میخواهند تحویل جامعۀ ما بدهند، این فرهنگ استعماری است. این فرهنگ از همۀ چیزها بدتر است. یکی از عرصههای حضور اجتماعی که بانوان وظیفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند، تلاش در عرصۀ فرهنگ بهمعنای وسیع کلمه است. حضرت امام، بارها بر این مهم که طبعاً بخش عمدهای از حیات اجتماعی را دربرمیگیرد، اشاره کرده اند. زنان ازنظر آماری حدود نیمی از جامعه را دربر میگیرند، اما اگر بخواهیم به این نیمه به دید نقش محور و تربیتی توجه کنیم، باید دیدی فراتر از نگاه آماری داشته باشیم. زنان مربیهای اصلی جامعه اند. سعادت به دست زنها ست. پس درنتیجه مبدأ همۀ سعادتها که همان فرهنگ است، هم به دست زنان است. امام به این موضوع اشارۀ صریحی دارند: «مرحله اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همۀ سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادت ها باید باشد»
بانوان ما، علاوه بر کارکردها و وظایف مربوط خودشان، وظیفۀ انسان سازی و تربیت فرزندان و مردان جامعه را هم برعهده دارند. از دامن زن، انسانها رشد پیدا میکنند. سرنوشت چندین انسان بر دوش او سپرده شدهاست. اگر در این راه خللی پیش آید او مسئول و معاقب است؛ بنابراین، بار عظیم به دوش کشیدن مسئولیتهای فرهنگی هم برعهده اش است. ازاین رو، میتوانیم بگوییم مخاطبان اصلی سخنانی که در رابطه با خطر ظهور و بروز فرهنگ استعماری و تلاش جهت رواج فرهنگ اصیل در خانه و جامعه ایراد میشود، زنان و مادران هستند. امامخمینی زن را صاحب تواناییها و استعدادهای فراوانی در حوزۀ فرهنگ و اجتماع میداند که اگر به خوبی شناسایی و بهکار گرفته شود، تأثیر به سزایی در تحولات جامعه از خود به جای خواهد گذاشت
در دوره پهلوی زنان از حداقل حقوق اجتماعی و سیاسی محروم بودند. و بعد از انقلاب رایحۀ خوش هویت، استقلال فرهنگی و خودباوری به مشام بانوان رسید. و میتوانند در عرصههای مهم اجتماعی، سیاسی، دفاعی و اقتصادی حضوری پرشور و فعال داشته باشند. یکی از بارزترین عرصههای حضور اجتماعی زنان که پس از انقلاب شکل نوین و شایستهای به خود گرفت، عرصۀ فرهنگی بود.
یکی از مواردی که زنان میتوانند با توجه به آن احیاگر فرهنگ باشند، توجه به حجاب است. زن باید با حفظ حجاب و تبلیغ آن قاصد امنیت روانی در جامعه باشد .ازجمله موارد دیگر فرهنگی مسئلۀ دوری از مصرف گرایی و اشرافیت است. از آنجاکه بخش مهم زندگی و ادارۀ امور زندگی با بانوان است، آنان میتوانند بهترین نقش را در مدیریت زندگی و جلوگیری از اشرافی گری ایفا کنند. امام در بخشی از بیاناتشان به این مهم اشاره میکنند: «با زندگانی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای انسانی اسلامی را حفظ کرد. جوانان ایران و زنان و مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتی بار آمده بودند، هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتی مقابله کنند.
زنان برای ترویج فرهنگ ایرانیـاسلامی باید نخستین قدمها را در خانه هایشان بردارند. امام خانواده را اولین و مهمترین جایگاه فرهنگی تربیتی بشر و محل بروز و ظهور عواطف انسانی و رکن عمدۀ جامعه به حساب میآورند و از زنان میخواهند که برای حفظ فرهنگ اسلام، تربیت را از محیط خانه هایشان شروع کنند.
غیر از محیط خانه، عرصۀ علم آموزی هم میتواند بستر مناسبی برای احیا و نجات فرهنگِ تحریف یافته باشد.
یکی دیگر از گستره هایی که زنان میتوانند ازطریق آن به ترویج الگوی ایرانیـاسلامی بپردازند، حوزۀ اقتصادی است. رفتارهای اقتصادی، مبتنی بر فرهنگ اند. این که فرهنگ مصرف گرایی یا علاقه به خرید کالای خارجی و لوکس در کشور توسط مردم بهخصوص زنان که مصرف کنندۀ اصلی این نوع کالا هستند، کاهش یابد، بر پویایی اقتصاد و جلوگیری از فرهنگ مصرف گرای غرب تأثیر ویژهای خواهد گذاشت. زنان جامعۀ ما باید دقت داشته باشند که برای حفظ فرهنگ اصیلمان از خرید کالاهای ضدفرهنگی خودداری کنند.
نهایتا اینکه فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی ایران کشوری اسلامی با اکثریت شیعه است و تنها کشوری در جهان است که تلاش میکند تا حکومتی برپایۀ دین و آموزههای اصیل دینی بسازد تا بتواند توفیق جهانی سازی اسلام را به دست آورد؛ بنابراین، طبیعی است که بسیاری از کشورهای سلطه گر برای رسیدن به اهدافشان فرهنگ اصیل ایرانیـاسلامی را نشانه بروند و در این راه از هیچ کوششی برای رسیدن به اهدافشان دریغ نخواهند کرد. این مسئله اهمیت مبارزۀ امروز زنان را در عرصۀ نبرد فرهنگی به روشنی نشان میدهد |