کد خبر: 198996                      تاريخ انتشار: 1403/07/21 - 09:21
یادداشت اختصاصی «زنان نیوز»/
پاندمی خود تحقیری چرا و چگونه؟
 
من معتقدم بسیاری از ایرانی هایی که پناهنده شده اند، خوب می دانند که در چه مخمصه ای گرفتار شده اند، اما نمی توانند واقعیت را بگویند.
 
از البرز؛ علی ارجمند عین الدین، مدرس حوزه و دانشگاه طی یادداشتی نوشت: اخیرا در اخبار خواندیم که چند نفر از تکوندوکاران جوان از کشور مهاجرت‌ کردند؛ واقعیت تلخی است اما باید بپذیریم که امروزه آرزوی بسیاری از جوانان مهاجرت و گزینه اول آنها، کشورهای غربی است، واقعا چرا؟
چون غرب توانسته به مدد جادوی رسانه هایی مانند، سینما، خبرگزاری های بین المللی، شبکه های معاند، کنترل اینستاگرام، روایت بزک شده مهاجرین مرعوب و روشنفکران مفلوک از غرب، حمایت از فیلم های سینمایی سیاه و بولد کردن کارگردانان آنها در قالب جوایزی مثل کن و نخل طلایی و سانسور شدید اخبار منفی خود، در جنگ روایت ها، خود را باغ سبز تعریف کند، از یک طرف در کشور ما اخبار منفی مخابره شده ۲۷۰ برابر کشورهای دیگر است، از سوی دیگر با حمایت از آثار سینمایی افراد معلوم الحالی مانند اصغر فرهادی اولا؛ دولتمردان کشورهایی مثل آمريکا، فرانسه و انگلیس به مردم خود القا می کنند که ببینید مردم کشورهای دیگر در چه فقر و مصیبتی زندگی می کنند، پس قدر نظام سرمایه داری، دولتمردان خود و زندگی در غرب را بدانید و به دنبال اعتراض و تغییر نباشید، ثانیا؛ چون رشد جمعیت در غالب کشورهای غربی منفی است و در نتیجه غرب نیاز به نیروی انسانی مهاجر دارد در نتیجه با جنگ روایت ها، نخبگان علمی، سرمایه های اقتصادی و نیروی کار ارزان کشورها را به سوی خود سوق می دهد.
واقعا چرا کسی نمی گوید که چند درصد از ایرانی های مهاجر که در ایران خانه های خود را فروخته و به غرب مهاجرت کرده اند در آنجا صاحب خانه هستند؟
چرا کسی سوال نمی کند چند درصد نخبگان علمی و تحصیل‌کردگان دانشگاه که از ایران رفته اند، در رشته تحصیلی و تخصصی خود مشغول به کار هستند؟!
جالب است بدانید ۸۹٪ درصد آنهایی که رفته اند، سرمایه ای که دارند را از ایران برده اند و فقط ۱۱٪ از سرمایه هایی که دارند در خارج از کشور به دست آورده اند!
واقعا چگونه می‌توان با اجاره ۳۰۰۰ دلاری و مالیات ۴۰ درصدی و هزینه های جاری سنگین آب و برق و گاز و شارژ و غیره صاحب خانه و سرمایه شد!
این است که طرف تمام سرمایه خود را برده، اگر در ایران خودش شاغل بود، در آنجا دو شغله شده، زن و فرزندش هم به صورت طاقت فرسایی کار می کنند، با وجود این در آخر ماه توان رفتن به یک مسافرت تفریحی ساده را هم ندارند.
تا حالا دقت کرده اید که چرا بسیاری از ایرانی ها، به محض مهاجرت به خارج از کشور سلبریتی و فعال فضای مجازی می شوند؟‌
چون آنها چشم به پول ایرانی های داخل کشور دارند، چون ۹۰ درصد از درآمد آنها در کشوری مثل کانادا در قالب مشاغلی مثل صرافی، مشاور حقوقی مهاجرت، کاریابی،کسب بورس تحصیلی و... از پولهای ارسالی از ایران تامین می شود!
او نمی تواند به شما بگوید که با مدرک ارشد دستشویی می شوید، در آسایشگاه سالمندان پوشاک عوض می کند، در رستوران ظرف می شورد، چون اگر بگوید تو مهاجرت نمی کنی و او بابت کمیسیون مهاجرت شما ۲۰۰ دلار از دست می دهد.
من معتقدم بسیاری از ایرانی هایی که پناهنده شده اند، خوب می دانند که در چه مخمصه ای گرفتار شده اند، اما نمی توانند واقعیت را بگویند، نمی توانند بگویند که در آنجا رفاه که هیچ، از نظر قانونی حتی اختیار دختران نوجوان و زنان خود را هم ندارند! بنابراین امیدوارند که روزی این نظام ساقط شود تا بتوانند دوباره به کشور برگردند، برخی از آنها حتی امید به ساقط شدن نظام هم ندارند، همین که اپوزیسیون خارج از کشور چند وعده غذای گرم و پول اتوبوس آنها را هم بدهند، حاضر به همکاری شده و در تظاهرات علیه نظام اسلامی شرکت می کنند، عده ای هم که کمی بن مایه علمی دارند با حضور در برنامه شبکه هایی مثل بی بی سی و گرفتن چند صد یورو یا دلار، هر آنچه که تهیه کننده برنامه بگوید قرقره می کنند!
من صدا و سیما، ارشاد و ارگان های فرهنگی رسمی را در جنگ روایت ها مقصر می دانم، با این که سازمان عریض و طویل صدا و سیما در بسیاری از کشورها شعبه دارد ولی بجای معرفی واقعیت کشورهای جهان، عمده خبرنگارانش در خارج از کشور به دنبال مسائل کم ارزش و بی ارزش دیگر هستند...
از سوی دیگر دولت ها یکی پس از دیگری آمدند و رفتند، ولی تیم رسانه ای آنها عرضه القای بسیاری از واقعیات ساده را نداشتند، آنها نتوانستند به مردم بگویند که در کشور ما تقریبا تمام روستاهای ما همزمان برق و گاز دارند و مشابه این خدمت رسانی در هیچ کشوری از جهان وجود ندارد (مردم کشور ژاپن هنوز از چراغ های نفتی علاالدین استفاده می کنند و در امارات از کپسول گاز)‌!
نتوانستند به مردم بگوید فیش برق خانگی فقط حدود ۱۰ درصد هزینه تمام شده آن است، (اغلب نیروگاه های ما حرارتی است و دولت بابت گازی که از خوزستان استخراج و تا نیروگاه های تمام شهرهای کشور منتقل می کند ریالی دریافت نمی کند) و همین است داستان آب، آرد، بنزین، دارو و غیره و غیره !
انتهای خبر/*