کد خبر: 199201 تاريخ انتشار: 1403/07/25 - 11:11
یادداشت؛
زنان، نوابغی کاردان در تاریخ ایران
زنان تاثیرگذار تاریخ ایران از بانوان فرمانروای باستانی تا زنان خانهدار معاصر، نوابغی کاردان هستند که با تدبیر از همه بحرانها عبور میکنند.
استان تهران : همه ما تا حدودی با زنان مهم و تاثیرگذار تاریخ ایران آشنا هستیم. از بانوان فرمانروای باستانی تا زنان خانهدار معاصر، همه آنها نابغههایی کاردان و کارگشا هستند که هر کدام به گونهای تاریخ را تحت تاثیر خود قرار دادند.
از زمان خلقت بشر، زنان جفت مردان شدند تا در مواقع حساس و مشکلات شدید روحی و فکری، حامی مردان شوند و تکیهگاهی بزرگ برای آنها باشند. باید گفت بدون موجودی به اسم زن، خلقت انسان نا تمام میماند، زیرا مردان توانایی به دوش کشیدن همه زندگی را ندارند.
از همان ابتدا، زنان سعی در اثبات تواناییهای خود به تمام جوامع بشری داشتند. در تاریخ ایران باستان نیز آنها فرمانروایانی کاردان و مسلط هستند که مبارز میطلبیدند، جنگ میکردند و فتوحات بزرگی را برای کشورشان به ارمغان میآوردند. در کنار تمام جنگاوری هایشان دانشمندانی دانا و هوشمند بودند که از مطالعات و دانش اندوزیشان لحظه ای غفلت نمیکردند.
این در حالی بود که جای دیگری از تاریخ، زنان و دختران موجودی پوچ در جامعه تلقی میشدند که به دنیا آمدن آنها را ظهور نحسی میدانستند و بعد از تولدشان زنده به گور شدن در انتظارشان بود. جاهلیت، زن را تهی و خالی از عقل و شعور میدید و تمام تلاشش را برای ریشه کن کردن او میکرد.
از زمان ظهور ادیان الهی به ویژه اسلام زنان و دختران ارزش بسیاری پیدا کردند و حرمت آنان در تمام مراحل زندگیشان حفظ شد. مانند مردان حق حیات داشتند و در تمام امور اجتماع مشارکت میکردند.
اسلام ناب محمدی زن را در همه امورات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... مشارکت میداد. به گونهای که حامی مالی پیامبر اسلام (ص) همسرشان حضرت خدیجه سلام الله علیها بود. این بانوی ارزشمند، تاجری بهنام بود که مسیر تبلیغ اسلام را برای حضرت محمد (ص) هموار کرد. در واقع میتوان گفت دین اسلام به زنان اجازه داد تا چندین نقش مهم داشته باشند و علاوه بر حفظ بنیان خانواده برای خودشان جایگاه و مقام علمی، سیاسی،اقتصادی و ... تعریف کنند.
پس از روی کار آمدن پهلویها نگاه جنسیت زده به زنان ظهور کرد و آنها تبدیل به ابزاری برای هوسرانی مردان شدند. به گونهای که لباسهایی برهنه و نیمه برهنه به تن میکردند و در خیابانها عفت خود را آتش میزدند. حکومت ضد زن پهلوی ارزشی برای زنان قائل نبود و آنها را ابزاری برای تکمیل کردن مراسمهای عیش و نوش خود میدید. پهلویها از زنان برای تبلیغات در سینما، تلویزیون و مجلات استفاده میکردند که اینکار خدشه بزرگی به شخصیت آنها وارد کرده بود.
پس از سرنگونی حکومت سرشار از خفت پهلوی که هیچ دستاورد علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای زنان نداشت، انقلاب اسلامی ایران تعریف جدیدی از زن و مقام زن به تمام دنیا ارائه داد. به طوری که یک زن محافظ رهبر کشورش میشود. یک زن تبدیل به یک چریک نظامی میشود و دیگری مدرسه تاسیس میکند. انقلاب به گونهای به زنان ارزش داد که گویی قبل از آن، زن هیچ ارزشی نداشت. آنها نه تنها در پیروزی انقلاب نقش بزرگی ایفا کردند، بلکه در تثبیت نظام جمهوری اسلامی و تداوم آن در صف اول بودند و با حضور در صحنههای گوناگون توطئههای دشمنان را نقش بر آب کردند.
میتوان گفت بانوان نابغههایی بودند که برای حمایت از انقلاب اسلامی از مردان پیشی گرفتند، زیرا علاوه بر ایجاد آرامش در خانههایشان و همچنین تربیت فرزندانی خوب، در جامعه و در راه هدف خود نیز بسیجیوار جهاد میکردند. آنها علاوه بر رشد همسر و فرزندان، خودشان را نیز ارتقاء میدادند، زیرا معتقد بودند که یک زن باید در تمام زمینهها رشد کند. این نشاندهنده تفکر انقلاب اسلامی است که در ذهنهای آنان ریشه دوانده است.
بعد از دوران انقلاب در مواجهه با جنگ تحمیلی، باز هم زنان پا به پای مردان و حتی بیشتر از آنها برای دفاع از این آب و خاک تلاش کردند. در پشت جبهه ارزاق و پوشاک برای مردان بستهبندی کردند و در میدان نبرد برای زخمهایشان مرهمی کارساز و آرامبخش میساختند.
اگر زنان نبودند مردان ذره ای توان مقاومت در برابر دشمنان را نداشتند. تنها حامی مردان، زنانی بودند که با تمام وجود به مقاومت در برابر دشمن ایمان داشتند، چرا که الگویشان حضرت زینب (س) بود. زنی که با تمام دلشکستگیها، غربت خانوادهاش را در مقابل ظالمین عصر خود فریاد زد و اجازه نداد که جنایات وحشیانه آنها به گوش مردم نرسد.
انقلاب اسلامی ریشه در عاشورا دارد و زنان این انقلاب به بانویی گره خوردهاند که اسطوره مقاومت، صبر و ایستادگی است. بانویی نابغه و باذکاوت که لحظهای از هوشیاریاش در مقابل دشمنان کاسته نشد تا چهره پلید و ظالم آنها را به عالمیان ثابت کند.
در جامعه امروز و حال حاضر انقلاب اسلامی، زنان چه خانهدار و چه شاغل هر کدام به نوعی نبوغ خود را شکوفا کردند و در مسیر پیشرفت خود به وسیله مقابله با چالشها و ارائه عملکردی مختص به شرایطشان قدم برداشتند. چالشهایی که توانست قدرت ایستادگی در برابر مشکلات زنان ایرانی را افزایش داده و آنها را در جهت اهداف بزرگشان پرورش دهد. زنانی که از ابتدا فرزندان دلسوز و مهربان خانواده بودند به خواهرانی حمایتگر تبدیل شدند و با انتخاب سخت شریک زندگی خود مانند همسرانی مشاور و مادرانی همه فن حریف شدند. اگر این نشانه نبوغ نیست پس نشانه چیست؟
رشد جسمی، فکری، روحی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی همزمان فرزندان دختر ما، آنها را تبدیل به نابغههایی کاردان کرده است که مانند مدیرانی مدبر از تمام بحرانها به خوبی عبور کرده و برای حل آن روشهای مختلفی را پیاده سازی میکنند.
نوسینده - پریسا کسائی
انتهای پیام/