کد خبر: 210135                      تاريخ انتشار: 1403/08/26 - 13:19
از میز کتاب تا کافه کتاب! /تجربه ای موفق در تشویق نوجوانان به کتابخوانی
 
آنجه می خوانید روایتی از فعالیت های فرهنگی گروه جهادی دختران حیدری است که ربابه قمی فعال فرهنگی آن را روایت کرده است .
 
مطالعه کردن و خواندن کتاب‌های گوناگون، از رمان و داستان‌ها گرفته تا کتاب‌های تاریخی و علمی، بسیار لذت‌بخش است و می‌تواند دانش ما را بیشتر کند. پژوهشگران می‌گویند کتاب‌خواندن را می‌توان به فعالیتی مثل غذاخوردن تشبیه کرد. دلایلِ بسیاری وجود دارد که کتاب‌خواندن را در برنامه‌ی هر روز خود قرار دهیم زیرا همان‌قدر که جسمِ ما برای سالم ماندن به ورزش و تحرک احتیاج دارد، مغز ما هم نیاز دارد که به‌کار گرفته شود و ورزش کند تا سالم بماند. کتاب‌ خواندن فعالیتی است که باعث می‌شود مغز ما انسانها بهتر کار کند.
بدلیل اهمیت بحث کتابخوانی و مطالعه مخصوصا در زندگی دختران نوجوان به شهرستان چالوس استان مازندران و به سراغ یکی از افراد با تجربه در زمینه تشویق نوجوانان به کتابخوانی رفتیم تا تجربه موفق ایشان در این زمینه را ثبت کنیم.

سلام و عرض ادب؛ ربابه قمی هستم، متولد سال 1361دارای تحصیلات حوزوی. بنده 12 سال کار فرهنگی و تربیتی کودک و نوجوان را به صورت جهادی در سطح شهرستان و مدارس انجام میدهم.
خروجی این کار، تشکیل گروه جهادی دختران حیدری بود که پنج سال به صورت ویژه در سطح شهر فعال است و به خصوص در مساجد و مدارس کار فرهنگی تربیتی انجام میدهد.
به واسطه‌ی این کار فرهنگی تربیتی و ارتباط با نوجوانان همیشه یک خلایی احساس می‌کردیم؛ اینکه نوجوان‌ها مطالعه کتاب ندارند. دختران نوجوان ما با همفکری به این نتیجه رسیدند که به صورت خودجوش، میز کتاب سیار راه اندازی کنند، میز کتاب خیلی کوچک از کتاب‌هایی که در خانه داشتند!
میز کتاب را در مسجدی گذاشتیم، به واسطه‌ی این کار، مشاهده کردم که مادران هم خیلی اهل کتاب و مطالعه‌اند حتی می‌دیدم مادرها تشنه‌اند و تشنه‌تر و طلب کتاب‌های زیادتر میکردند.
و این، شروع کار کتاب و کتابخوانی ما شد.
ما در سطح شهر نیز فعالیت خود را گسترش دادیم؛ به اسم کتابخانه شهید مصطفی یا میز کتاب شهید مصطفی که شهیدمدافع حرم شهر خودمان است.

ما میز کتاب ها را گسترش دادیم. دسته جمعی در سطح شهر، ساحل، پارک، مصلی و برنامه‌های مذهبی میرفتیم
و بدین ترتیب یک میز کتاب کوچک ما تبدیل به کتابخانه شهید مصطفی شد. ما به واسطه توریستی بودن شهر چالوس، برای کافه کتاب برنامه ریزی و مطالبه کردیم. از طرفی ما هنوز میز کتاب سیارمان را داریم، میز کتاب ما در مدارس تبدیل به کیف کتاب شد. به دختران تیم دختران حیدری کیف کتاب دادیم، یعنی درکیف خود کتاب بگذارند و به دوستان خود معرفی کنند تا مطالعه و ترویج کتاب گسترش یابد.
کم کم وقتی بچه های ما قوی شدند، یک دورهمی کلاس شهید گذاشتیم مثلا کتاب شهدا را که می‌خوانیم، اسم کلاس را به نام همان شهید نامگذاری میکنیم؛ مثلا کلاس شهید زینب کمایی، کلاس شهید رسول خلیلی؛ وقتی کتاب را به اتمام میرسانیم سعی میکنیم مباحثه و نکته برداری کنیم.
دختران بزرگتر ما که دانشجو یا پشت کنکوری هستند،کتاب‌های حضرت آقا را زیاد مطالعه میکنند، مثل کتاب طرح کلی اندیشه امام و...
این برنامه‌ها را طبق روال برنامه‌های خودشان پیش رفتند، کتاب دغدغه‌های فرهنگی حضرت آقا، کتاب کار باید تشکیلاتی باشد، کتاب انسان 250 ساله و... اینها کتاب‌هایی هستند که بچه‌ها مطالعه کردند و از این طریق نوجوان‌های امروز ما به واسطه‌ی کتابخانه شهید مصطفی و گروه جهادی دختران حیدری سطح دانش خود را بالاتر میبرند.

خداراشکر ما چالش‌های زیادی برای مطالعه کتاب نداریم، چون دورهمی‌های ما بسیارجذاب هستد، دور همی های ما در یک مکان و ثابت نیستند، در منزل مادر شهید، فضای سبز، فضای ساحل، کافه و... دورهم جمع میشویم و بچه‌ها تشنه ی این سبک از مطالعه میشوند.‌
گاهی ما با نمایش، به مطالعه کتاب میپردازیم، مثلا کتاب من میترا نیستم را سعی کردیم با نمایش زینب خانوم مطالعه کنیم.
مثلا دریکی از جلسات کتاب من میترا نیستم، بچه‌ها را گروه‌بندی کردیم، چون زینب‌خانوم گروه سنی نوجوان بودند، درگروه‌بندی، پایه ششم تا هشتم را انتخاب کردیم و در دوره‌ی سه ماه تابستان این کار را آغاز کردیم، و برای بچه‌ها بسیار شیرین بود.
این موارد به ما انگیزه زیادی داد تا با سبک های مختلف مطالعه کنیم.
انتهای پیام/*