|
۳۷ سال جستجو برای یافتن مادر؛ از اسارت تا تفحص |
|
زندگی «فاطمه اسدی»، نخستین زن شهیده تفحص شده کشور پس از ۳۷ سال، داستانی است که در دل کوههای کردستان به خاک و خون کشیده شده و همچنان در ذهن مردم این سرزمین زنده است. |
|
کردستان: زندگی «فاطمه اسدی»، نخستین زن شهیده تفحص شده کشور پس از ۳۷ سال، داستانی است که در دل کوههای کردستان به خاک و خون کشیده شده و همچنان در ذهن مردم این سرزمین زنده است.
این زن جوان، مادری مهربان و همسری وفادار بود که در دوران انقلاب اسلامی و در شرایطی که منطقه کردستان از هر سو مورد حملات دشمنان داخلی و خارجی قرار داشت، جان خود را فدای آرمانهای انقلاب و خانوادهاش کرد.
کردستان همواره به عنوان سرزمین مجاهدتها و فداکاریها شناخته شده است، در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر حملات رژیم بعث عراق، گروهکهای ضدانقلاب نیز مردم این دیار را با آزار و اذیتهای فراوان مواجه کرده و جانهای بیگناه را بیرحمانه میگرفتند.
در چنین شرایطی، فاطمه اسدی، در جوانی و در دل کوههای سر به فلک کشیده این سرزمین، جان خود را فدای آرمانهای بزرگتر از زندگی کرد.
کشور محمودی، تنها فرزند شهیده فاطمه اسدی داستان تلخ و در عین حال شجاعانه مادرش را روایت کرد، او از روزهای سخت کودکی خود گفت، زمانی که از حضور مادر و پدر محروم بود و در سایه نبود آنان، روزهای بینشانی را سپری میکرد.
او همچنین از ۳۷ سال جستوجو برای یافتن مادرش سخن گفت تا اینکه در نهایت در سال ۱۴۰۰، پیکر مادرش تفحص و شایستگیهای ناپیدای او برای مردم ایران آشکار شد.
کشور محمودی در خصوص پیشینه خانوادهاش گفت: پدرم اهل حسینآباد سنندج بود و مادرم از روستای کلیایی در کرمانشاه میآمد و پس از ازدواج، در روستای باقرآباد در مسیر سنندج به دیواندره زندگی میکردیم. من در سال ۱۳۶۱ به دنیا آمدم و برادرم بهاالدین از من کوچکتر بود.
اما در سال ۱۳۶۳، فاطمه اسدی در شرایطی دشوار و پرمخاطره گرفتار شد. در این سال، هنگامی که او تنها ۲۳ سال داشت، گروهکهای ضدانقلاب پدرش را اسیر کرده و فاطمه برای آزادی او به دل خطر رفت.
کشور محمودی با اشکهایی در چشمانش ادامه داد: مادرم پس از اینکه متوجه اسارت پدرم شد، به دل کوهها رفت تا پدرم را آزاد کند و او با همه سختیها، ۲۰۰ هزار تومان پول درخواست شده برای آزادی پدرم را جمعآوری کرده و به دست آنها رساند، اما باز هم پدرم را آزاد نکردند لذا مادرم با اعتراض به این بیعدالتی، خود نیز دستگیر و پس از یک ماه اسارت، در کوههای بهاروند، در نزدیکی روستای نرگسله، به شهادت رسید.
این فرزند شهیده همچنین افزود: هنگامی که مادرم شهید شد، برادرم بهاالدین تنها شش ماه داشت و در گهواره به دلیل گرسنگی و بیتوجهی، جان خود را از دست داد. من در آن زمان سه ساله بودم و بعد از شهادت مادرم، نزد پدربزرگم زندگی کردم تا پدرم پس از سه سال اسارت از چنگال گروهکها آزاد شد.
اما پدر فاطمه اسدی، پس از آزادی از اسارت و بازگشت به خانه، از شهادت همسرش بیخبر بود. وضعیت منطقه هنوز از وجود گروهکهای ضدانقلاب پاکسازی نشده بود و این خانواده به سختی میتوانستند برای یافتن جسد مادر به جستوجو بپردازند.
کشور محمودی در ادامه گفت: مادرم زنی شجاع و بیباک بود. او هیچگاه از سختیها نمیترسید و همیشه با ارادهای قوی به پیش میرفت. دوستان مادرم، از جمله زهرا خانم، میگویند که او هیچگاه از تاریکی نمیترسید و وقتی به دنبال پدرم میرفت، تنها برای آزادی او، شب را به روز تبدیل میکرد.
پس از گذشت ۳۷ سال از شهادت فاطمه اسدی، در نهایت در سال ۱۴۰۰، پیکر او تفحص شد. این اتفاق که همچون یک بمب خبری در جامعه منتشر شد، در شهرهای تهران، مشهد، قم و سنندج با استقبال گرم مردم روبهرو شد.
مردم این دیار دیگر تنها فاطمه اسدی را به عنوان یک مادر نمیشناختند، بلکه او نماد مقاومت و مظلومیت کسانی بود که در دل کوهها جان خود را فدای آزادی و آرمانهای انقلاب کرده بودند.
کشور محمودی در پایان خاطرنشان کرد: ۳۷ سال زندگی با هزاران سوال بیپاسخ گذشت. هیچگاه نمیدانستم که مادرم زنده است یا مرده. بسیاری از مردم میگفتند شاید او به گروهک دموکرات پیوسته باشد، اما همیشه به خودم میگفتم که یک مادر هرگز فرزندانش را رها نمیکند. وقتی خبر تفحص مادرم را شنیدم، برایم همچون ریختن آب بر روی آتش بود. دیگر دیگر هیچ شکی نداشتم.
این زن دلیر کردستانی که با فداکاری خود تاریخ را رقم زد، اکنون به نمادی از مظلومیت و شجاعت در دل کوههای کردستان تبدیل شده است.
انتهای پیام/* |