یادداشت |
از فداکاری تا شجاعت؛ درسهای زندگی از حضرت ابوالفضل(ع) |
|
در دنیای پرهیاهوی امروز، سبک زندگی اهلبیت(ع) میتواند چراغ راهی برای سعادت و آرامش باشد. حضرت ابوالفضل العباس(ع) فرزند رشید حضرت علی(ع)، یکی از الگوهای برجسته در این مسیر است. |
|
از استان مرکزی شهرستان ساوه؛ زهرا مدنی
مدیر حوزه علمیه فاطمه زهرا سلام الله علیها ساوه نوشت: سبک زندگی به معنای شیوۀ زندگی خاص یک فرد، گروه یا جامعه است. هر جامعهای با توجه به مبانی مکتب خود یعنی نگاه آن مکتب به هستی، خدا و انسان، مقررات شهروندی خاصی را وضع میکند و الگو و سبک زندگی معینی را در این حوزه معرفی میکند.
اسلام همانگونه که برای تنظیم ارتباط فرد با خدا، احکام و دستورالعملهایی دارد، دربارۀ نحوۀ زندگی در شهر نیز الگوی خاصی ارائه کرده است که هر فرد مسلمان در مناسبات و رفتارهای اجتماعی ملزم به رعایت آنها است. در مجموع، چهار نوع ارتباط و رابطه متصور است: رابطۀ با خود و رابطۀ با خدا که از آن با عنوان اخلاق فردی یاد میشود؛ و رابطۀ با مردم و رابطۀ با اشیا که اخلاق اجتماعی نامیده میشود.
اهلبیت و خاندان رسالت(ع) از نمونه هایی هستند که لازم است گفتار و کردار آنان سرلوحۀ زندگی ما قرار گیرد و سرمشقی باشد برای سبک زندگی ما. از انسانهای بزرگ و وارستهای که زندگانی آنها، چراغ راه ما خواهد بود، حضرت ابوالفضل عباس(ع)، فرزند فداکار حضرت علی(ع) است. زندگانی این بزرگمرد و تأسی به وی، از آن جهت حائز اهمیت است که مقارن شده است با جریان عبرتانگیز قیام امام حسین(ع) در کربلا.
فداکاریها و رشادتهای حضرت عباس در دفاع از حریم ولایت، زبانزد خاص و عام است. پرداختن به زندگانی ایشان و بیان جزئیات آن در این مطلب تکرار مکرّرات بوده و فایدۀ چندانی ندارد زیرا در مقاتل و کتابهای سیره، مفصل بحث شده است. هدف در اینجا ذکر برخی فضایل و ویژگیهای رفتاری حضرت ابوالفضل(ع) است تا مسلمانان از آنها بهعنوان خمیرمایۀ سبک زندگی خویش استفاده کرده و در زندگانی بهکار برند. در این مقاله چهار ویژگی از ویژگیهای حضرت ابوالفضل بیان شده است:
ایثار و فداکاری؛ بصیرت و استواری در ایمان؛ مقدم کردن آخرت بر دنیا؛ شجاعت و دلیری.
۱. ایثار و فداکاری
از چهار رابطۀ گفته شده، ایثار و فداکاری در حوزۀ ارتباط با مردم است. فداکاری مراحل مختلفی دارد، مانند فداکاری در اموال، وقت و زمان، جان و....
دانشمند بزرگ اخلاق، احمد نراقی، دربارۀ فضیلت ایثار گوید:
بالاترین مراتب سخاوت، ایثار است، که عبارت است از: بخشش و جود با وجود احتیاج و ضرورت خود و این، مرتبهای است رفیع، و محلّی است عظیم. هرکسی را این رتبه حاصل نه و هر شخصی به این مرتبه واصل نیست. خلاّق عالم در مدح این طایفه میفرماید: و آنها را بر خود مقدّم میدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند.(حشر/۹)
از حضرت پیغمبر(ص) مروی است که: «هر مردی که خواهش به چیزی داشته باشد پس خود را از آن نگاه دارد و دیگری را بر خود اختیار کند، آمرزیده میشود» (ملامحسن فیض کاشانی، محجهًْالبیضاء، ج۵، ص۱۶۹) و این شیوهًْ مرضیّه، صفت جلیله، شعار منبع جود و احسان و برگزیدۀ انس و جان، پیغمبر آخرالزمان و بعداز آن طریقۀ پیشرو اهل ایمان و امیرمؤمنان و اولاد طاهرین او(ع) بوده است (احمد نراقی، معراجالسعاده، ص۴۰۹ـ۴۱۰).
الف) فداکاری در اموال
فداکاری در مال مانند بخشش مالی که حضرت علی(ع) و فاطمه(س) انجام دادند. در سورۀ انسان دربارۀ بخشش این بزرگواران چنین آمده:
آنها به نذر خود وفا میکنند و از روزی که شرّ و عذابش گسترده است میترسند و غذای(خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! (و میگویند:) ما شما را بهخاطر خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم! ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزی که عبوس و سخت است! (بهخاطر این عقیده و عمل) خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه میدارد و آنها را میپذیرد درحالیکه غرق شادی و سرورند! (انسان/ ۷ـ۱۱)
همانطوری که در آیات فوق ملاحظه میشود، از ثمرات و فواید بخشش و صدقۀ مالی که از مصادیق و نمونههای فداکاری است، در امان بودن از سختیها و گرفتاریهای در روز قیامت است.
ب) فداکاری در جان
فداکاری در جان بالاتر و برتر از فداکاری در مال است و بلکه برترین نوع فداکاری میباشد؛ زیرا شخص، برترین و بهترین داشتۀ خود را که جان و زندگانیاش است، بدون چشمداشتی میدهد. نمونه این نوع فداکاری خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر پیامبر(ص) است. در سورۀ بقره دربارۀ این واقعه چنین آمده است:
بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون علی(ع) در «لیلهًْالمبیت» بههنگام خفتن در جایگاه پیغمبر)، جان خود را بهخاطر خشنودی خدا میفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. (بقره/۲۰۷)
نزول آیه دربارۀ ایشان و فداکاری است که نسبت به پیشبرد اسلام در شب خروج پیامبر از مکه بهسوی مدینه انجام داده است.
از نمونههای عالی و درخور تأمل این نوع فداکاری، جانفشانی حضرت ابوالفضل(ع) در واقعۀ کربلا است. در آن واقعه افراد دیگری نیز از جان خویش گذشتند و به شهادت رسیدند، اما نکتهای که جانفشانی حضرت ابوالفضل را نسبت به یاران دیگر امام حسین(ع) متمایز میکند، این است که برخی از خویشاوندان مادری حضرت عباس در سپاه مخالف بودند و اماننامهای هم برای ایشان آوردند. با این حال این بزرگمرد، شهادت و اعتلای کلمۀ توحید را بر دنیا و راحتطلبی ترجیح داد. چیزی که تحمل و پذیرش آن برای بسیاری طاقتفرسا بوده و احتمالاً نمرۀ قبولی در آن بهدست نمیآورند.
امام سجاد(ع) که از نزدیک شاهد رشادتهای حضرت عباس(ع) بود، دربارۀ عموی خود عباس سخنان ارزندهای دارد و وی را چنین توصیف میفرماید:خدا عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد و خود را به سختی افکند و در راه برادرش جانبازی کرد، تا آنکه دستهایش از پیکر جدا شد. آنگاه خداوند به جای آنها دو بال به وی عنایت فرمود که در بهشت همراه فرشتگان پرواز کند.
طبق این حدیث برای جانفشانی و شهادت حضرت عباس که منجر به قطع دو دست وی شد، خداوند متعال دو بال پرواز در بهشت به ایشان خواهد داد. در تاریخ اسلام، قبل از حضرت عباس، این پاداش نصیب جعفربنابیطالب شده است. جعفر مشهور به «جعفر طیّار»، پسرعموی پیامبر اکرم و برادر بزرگتر حضرت علی است. او از صحابۀ برجسته و نخستین ایمانآورندگان به رسول خدا بود و از جانب آن حضرت، سرپرستی مسلمانان مهاجر به حبشه را بر عهده داشت. جعفر طیار سرانجام در سال هشتم هجری در جنگ موته به شهادت رسید.
۲. بصیرت و استواری در ایمان
امام صادق(ع) در وصف حضرت عبّاس(ع) میفرماید:عموی ما عباس دیدهای تیزبین و ایمانی استوار داشت. همراه حسین(ع) جهاد کرد و از امتحان سرافراز بیرون شد و سرانجام به شهادت رسید.
در حدیث فوق دو ویژگی برای حضرت ابوالفضل بیان شده است: «دیدۀ تیزبین و ایمان استوار». به بیان دیگر، بصیرت و اعتقاد قلبی. این دو وصف و ویژگی، حافظ و نگهبان انسانها از گمراهی و دور شدن از طریق صواب است. بصیرت سبب میشود که در فتنهها، انسانها سالم را از معیوب و دغلکار را از منصِف تشخیص دهند و استواری در ایمان سبب میشود که انسان پایبند به انسانیت باشد و در پیچ و خمهای زندگی استوار و پایدار باقی بماند. بنابراین این دو وصف از ستونهای سبک زندگی دینی است و تمسک به آن، بسیار ارزشمند و پسندیده است.
۳. مقدم کردن آخرت بر دنیا
هر انسانی در طول زندگی، آزمایش میشود. گاهی بین دنیا و آخرت قرار میگیرد و باید فقط یکی را انتخاب کند. بسیاری از انسانها بهخاطر نقد بودن دنیا و شیرینی لذات آن، آخرت را رها میکنند. حضرت عباس(ع) در واقعۀ عاشورا مخیّر بین دنیا و آخرت شد. دنیا، اماننامۀ شمر بود برای زنده ماندن عباس و تنها گذاشتن حسین و آخرت، ایستادگی با حسین و شهادت در راهش بود. حضرت ابوالفضل عزت آخرتمداری را بر لذت دنیاگرایی ترجیح داد.
نخستین مأموریت حضرت عباس(ع) در واقعه کربلا عصر روز نهم انجام شد که به فرمان برادر به نزد دشمنان رفت و از آنان خواست که شب را به آنان مهلت دهند تا با خداوند به راز و نیاز بپردازند. در همین هنگام کزمان، غلام عبدالله بنابیمحل اماننامهای را که شمر و عبدالله ابنابیالمحل از ابنزیاد گرفته بودند برای او و برادرانش آورد. هنگامی که چشم فرزندان امالبنین به اماننامه افتاد گفتند: سلام ما را به داییمان برسان و بگو ما نیازی به امان شما نداریم، امان خدا از امانزادۀ سمیّه بهتر است.
۴. شجاعت و دلیری
ابن شهرآشوب دربارۀ شهادت آن بزرگوار گفته است: عباس سقّا، قمر بنی هاشم و پرچمدار امام حسین که از دیگر برادران [مادری] خود بزرگتر بود، برای تهیۀ آب بیرون شد. دشمن بر او حمله کرد و او نیز بر آنان حمله نمود و چنین رجز خواند:
از مرگ هراسی ندارم زیرا مرگ مایۀ کمال است تا آنکه پیکرم همانند پیکر دلیرمردان در خاک نهان شود.
جانم فدای جان پاک مصطفی، من عبّاسم و سقّا لقب دارم و هرگز در روز ستیز، با دشمن ترس و هراسی ندارم.
انتهای پیام/* |