|
نگاهی به زندگی امام سجاد(ع) با استناد به ادعیه های ایشان |
|
اگر تلاشهای امام سجاد(ع) نبود، شهادت امام حسین(ع) ضایع شده بود و آثار آن نمیماند. سهم امام چهارم، سهم عظیمی است. در زندگی امام چهارم، چند رشته کار وجود دارد که یکی از آنها، همین رشته اخلاق است. یعنی تربیت و تهذیب اخلاق جامعه اسلامی. |
|
تهران - امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (ع) معروف به سجاد و زین العابدین، چهارمین امام شیعیان است. آن حضرت در شهر مدینه و در خانه امامت و ولایت به دنیا آمد. او زمانی در مدینه دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد گرانقدرش؛ امام علی بن ابیطالب (ع) بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و خلافت چند ماهه عموی بزرگوارش؛ امام حسن (ع) را درک کرد. او تا سال 61 هجری قمری که نهضت عاشورای حسینی در کربلا به وقوع پیوست، تحت ولایت و تربیت پدر بزرگوار خود امام حسین (ع) قرار داشت. امام سجاد (ع) در عاشورای سال 61 هجری قمری در کربلا حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت.او پس از شهادت پدر عزیزش امام حسین (ع)، مسئولیت زمامداری شیعیان را از جانب خدا بر عهده گرفت. وی از روزی که به امامت منصوب شد تا روزی که به شهادت رسید، با زمامدارانی ظالم و بی رحم معاصر بود.
چرا به امام زین العابدین علیهالسلام سجاد گفته میشود؟
امام باقر علیهالسلام فرمودند:
ان أبي علي بن الحسين علیهالسلام ما ذکر الله عزوجل نعمة الا سجد، و لا قراء آية من کتاب الله عزوجل فيها سجود الا سجد و لا دفع الله عزوجل عنه سوء يخشاه أو کيد کائد الا سجد و لا فرغ من صلاة مفروضة الا سجد، و لا وفق لاصلاح بين اثنين الا سجد و کان أثر السجود في جميع مواضع سجوده، فسمي السجاد لذلک
----------------
◽️پدرم علي بن الحسين علیهالسلام هيچ گاه نعمتي را ياد نمیکرد جز اينکه سجده شکر انجام میداد،
◽️و آيهاي از کتاب خدا را نمیخواند که داراي سجده بود مگر اينکه سجده میکرد،
◽️و هرگاه خداوند، مکر حيلهگري يا خطري را از او برطرف میکرد سجده شکر بجا میآورد.
◽️و هر وقت از نماز فارغ میشد سجده میکرد.
◽️و زماني که موفق میشد بين دو نفر اصلاح کند سجده میکرد.
◽️و طوري بود که اثر سجده در تمام اعضای هفتگانه سجده او نمايان بود از اين جهت او سجّاد ناميده شد.
امام سجاد در کلام رهبری
آن بزرگوار، تقریباً سیوچهار سال بعد از حادثه کربلا، در محیط اسلامی آن روز زندگی کرد و این زندگی، از همه جهت یکی از زندگیهای پر از درس است که ای کاش کسانیکه از کیفیّات عالی این زندگی آگاهی دارند، آن را برای مردم، برای مسلمین و حتّی برای غیرمسلمانان تشریح میکردند، تا معلوم میشد که چگونه چهارمین امام بزرگوارِ ما، بعد از حادثه عاشورا که ضربه عظیمی بر پیکر اسلام ناب و راستین بود، توانست یک تنه بایستد و مانع از ویران شدن بنای دین شود.
اگر تلاشهای امام سجاد (ع) نبود، شهادت امام حسین( ع) ضایع شده بود و آثار آن نمیماند. سهم امام چهارم، سهم عظیمی است. در زندگی امام چهارم، چند رشته کار وجود دارد که یکی از آنها، همین رشته اخلاق است. یعنی تربیت و تهذیب اخلاق جامعه اسلامی.
امام سجاد به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند.
اگر مردم آنطور پست نشده بودند، آنطور به خاک نچسبیده بودند، آنطور از آرمانها دور نشده بودند و رذایل بر آنها حاکم نمیبود، ممکن نبود حکومتها - ولو فاسد باشند؛ ولو بیدین و جائر باشند - بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعه عظیمی؛ یعنی کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمه زهرا (س) وادار کنند. مگر این شوخی است؟! یک ملت، وقتی منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود.
این را امام سجاد (ع)، در چهره جامعه اسلامی تفحّص کرد، و کمر بست به اینکه این چهره را از این زشتی پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند. لذا، دعای «مکارمالاخلاق» دعاست؛ اما درس است. «صحیفه سجادیه» دعاست؛ اما درس است. من به شما جوانان توصیه میکنم که بروید «صحیفه سجادیه» را بخوانید و در آن تدبّر کنید. خواندنِ بیتوجّه و بیتدبّر کافی نیست. با تدبّر خواهید دید که هر یک از دعاهای این «صحیفه سجادیه» و همین دعای «مکارمالاخلاق»، یک کتاب درس زندگی و درس اخلاق است.۱۳۷۲/۰۴/۲۳
صحیفه سجادیه؛ زبور آل محمد
صحیفه سجادیه دعاهای نقل شده از امام سجاد(ع)است که توسط امام باقر (ع)و برادرش حضرت زید نوشته شده است و آنچه الان در دسترس ماست شامل 54 دعا از ادعیه آن حضرت می باشد که گاهی نیز برخی ادعیه مانند دعاهای ایام هفته و مناجات خمسه عشر به عنوان ملحقات در برخی چاپ ها به آن اضافه می شود.
ابن شهر آشوب در معالم العلماء آن را به «زبور آل محمد (ص)» و «انجیل اهل بیت علیهم السلام» نام می برد، همچنین آن را «اخت القرآن» - خواهر قرآن - نیز نامیده اند.
علت نامگذاری به زبور و انجیل این است که زبور کتاب حضرت داود علیه السلام بوده و محتوای آن غالبا دعا و مناجات است و چون صحیفه نیز کتاب دعا و مناجات است، از آن به زبور آل محمد نام برده اند.
انجیل نیز کتاب حضرت عیسی علیه السلام است که موعظه ها و راهنمایی های حضرت مسیح را در بر دارد. صحیفه سجادیه نیز به علت دارا بودن مواعظ موثر در لابلای دعاها، انجیل اهل بیت نام گرفته است.
صحیفه کامله سجادیه به صحیفه کامله شهرت یافته است. علت نامیده شدن آن به «کامله» آن است که نسخه کوچکتری از این نسخه نزد زیدیه موجود است که نسخه شیعه امامیه در مقایسه با آن، بزرگتر و کامل تر است.
داستان واقعی و شنیدنی در خصوص صحیفه سجادیه
مرحوم ملا محمد تقي مجلسي (ره ) مي فرماید: « در اوایل بلوغ در پي کسب رضایت الهي بودم و همیشه به خاطر یاد او ناآرام بودم , تاآن که بین خواب و بیداري حضرت صاحب الزمان (ع ) را دیدم که در مسجد جامع قدیم اصفهان تشریف دارند. به آن حضرت سلام کردم و خواستم پاي مبارکشان راببوسم, ولي نگذاشتند. پس دست مبارک حضرت را بوسیدم و مشکلاتي که داشتم، از ایشان پرسیدم.... آنگاه عرض کردم: مولا جان، براي من امکان ندارد که همیشه به حضورتان مشرف شوم , لذا تقاضا دارم کتابي که همیشه به آن عمل کنم، عطا بفرمایید. فرمودند: "کتابي به تو عطا کردم و آن را به مولا محمد تاج داده ام، برو و آن را از او بگیر. من درهمان عالم مکاشفه آن شخص را مي شناختم."
از در مسجد خارج شدم و به سمت دار بطیخ (محله اي در اصفهان ) رفتم وقتي به آن جا رسیدم مولا محمد تاج مرا دید و گفت: حضرت صاحب الامر(عج ) تورافرستاده اند؟ گفتم: آري. او از بغل خود کتاب کهنه اي بیرون آورد, آن را باز کردم وبوسیدم و بر چشم خود گذاشتم و برگشتم و متوجه حضرت ولي عصر (ع ) شدم. ودر همین وقت به حال طبیعي برگشتم و دیدم کتاب در دست من نیست .
به خاطر ازدست دادن کتاب، تا طلوع فجر مشغول تضرع و گریه و ناله بودم. بعد از نماز وتعقیب، به دلم افتاده بود که مولا محمد تاج، همان شیخ بهایي است و این که حضرت او را تاج نامیدند به خاطر معروفیت او در میان علما است، لذا به سراغ ایشان رفتم. ساعتي نشستم تا از کار مقابله فارغ شد. ظاهرا مشغول بحث و صحبت راجع به سندصحیفه سجادیه بودند، اما من متوجه این مطلب نبوده و گریه مي کردم. نزد شیخ رفتم و خواب خود را به او گفتم و به خاطر از دست دادن کتاب گریه مي کردم. شیخ فرمود: "به تو بشارت مي دهم؛ زیرا به علوم الهي و معارف یقیني خواهي رسید."
گرچه شیخ این مطلب را فرمود، اما قلب من آرام نشد. با حالت گریه و تفکر خارج شدم تا آن که به دلم افتاد به آن سمتي که در خواب دیده بودم، بروم .
به آن جا رفتم، وقتي به محله دار بطیخ که آنرا در خواب دیده بودم، رسیدم. مرد صالحي را که اسمش آقا حسن تاج بود، دیدم همین که او رادیدم سلام کردم. گفت: "فلاني، کتابهایي وقفي نزد من هست هر کس از طلاب که آنها را مي گیرد به شروط وقف عمل نمي کند، ولي تو عمل مي کني. بیا و به این کتابها نگاهي بینداز و هرکدام را احتیاج داري، بردار." با او به کتابخانه اش رفتم و اولین کتابي که ایشان به من داد، کتابي بود که در خواب دیده بودم، یعني کتاب "صحیفه سجادیه" .
شروع به گریه و ناله کردم و گفتم : همین براي من کافي است. ونمي دانم خواب را براي او گفتم یا نه...
و به برکت حضرت حجت (ع )، صحیفه کامله سجادیه در شهرها مخصوصا اصفهان مثل آفتاب ظاهر شد ودر هر خانه اي از آن استفاده مي شود، و خیلي از مردم صالح، واهل دعا و حتي بسیاري از ایشان، مستجاب الدعوه شدند. و اینها همه آثار معجزاتي از حضرت صاحب الامر (ع) است و آنچه خداي متعال از برکات صحیفه سجادیه به من عنایت فرمود، نمي توانم به شمار آورم .
صحیفه سجادیه؛ حلقه مفقوده امروزه بشر
امروزه بشر علی رغم پیشرفت های گوناگون علمی نتوانسته است آن گمشده همیشگی خودش(آرامش) را به دست بیاورد.
اگر حتی پای در خیابان بگذاریم متوجه میشویم که همه در حال شکایت از مشکلات هستند.
موردی که با ورود انواع رسانه ها بر زندگی بشر بر این روحیه ناامیدی دامن زده و بار کلمات منفی که مدام در اطرافمان گفته میشود را بیشتر میکند.
چیزی که روانشناسان بر آن توصیه دارند حذف کلمات منفی و شکرگزاری کردن هست.
روش هایی که در آن با نام شکرگزاری یا معجزه سپاس مردم را دعوت به مواردی مانند قانون جذب و... می کنند.
انتهای پیام/* |
|