کد خبر: 214483                      تاريخ انتشار: 1403/12/09 - 09:33
نگاهی به نقش پنهان زنان در کنار علما
زنان در سایه؛تقدیر نادیده مادران و همسران علما
 
در دل شهر مقدس قم، در کنار حرم مطهر حضرت معصومه(س) جایی وجود دارد که یادآور فداکاری‌ها و عشق‌های پنهان است. در این مکان، قبور علما و مراجع بزرگ دفن شده‌اند، اما آیا کسی به یاد همسران و مادران این بزرگواران هست؟ این نوشته به بررسی نقش نادیده زنان در زندگی علمای دین می‌پردازد و به ما یادآوری می‌کند که عشق و فداکاری مادران و همسران، چراغی است که در سایه علم و دانش می‌درخشد.
 
همین حوالی
وجيهه حیدری

در شهر مقدس قم و در کنار حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله قسمتی است که اختصاص دارد به قبور علما و مراجع عالی قدر ، هر چند که در گوشه گوشه‌ی حرم که قدم بزنی قبر منور یکی از علما را خواهی یافت ، ولی تقریبا میشود گفت در آنجا تعداد قابل توجهی از علمای معاصر دفن هستند ، و البته ساعتی را برای زیارت نسوان در نظر گرفته‌اند بسی دست نایافتی ، ساعتی که بعد از سالها زندگی در مجاورت حرم بی‌بی جان هرگز محیای زیارت به آن مکان نمیشدم. دست روزگار گذار ما را هم به زیارت علما انداخت و اولین سوالی که هنگام زیارت قبور به ذهنم تداعی شد این بود که همسران و مادران این علما کجا دفن هستند؟ آیا کسی میداند همسر آیت الله بروجردی ، اراکی ، حائری و خویی کجایند؟
کسی از سرنوشت همسر یا مادر بهجت و مصباح و مطهری خبر دارد؟
و همینطور که در میان قبور قدم میزدم صدای هیس هیس همسری را میشنیدم که کودکش را شب تا صبح در آغوش میچرخاند و آرام میکند تا همسرش از نوافل شب و بیداری بین الطلوعین جا نماند ، تا همسرش سر درس و کلاس به موقع حاضر شود ، تا همسرش نماز و منبر را درست ادا کند تا همسرش به وعظ و تبلیغش برسد...
بعد این سوال برایم مطرح شد که براستی بانوان شریفی که در کنار حضرت دفن هستند و هر کدامشان نام آوری بودند برای خودشان ، آیا کسی از محل دفنشان خبر دارد ؟
اینجا بود که یقین کردم ، خدا در دفتر مقدراتش ثبت نشده است که نام زنی بدرخشد و‌نور دهد ، خداوند تقدیر کرده است که زن وجودش جوهره‌ی چراغ‌ها باشد ، بسوزد ، جسمش خاکستر شود ، گرما بخشد و ذره ذره‌اش در وجود خانواده‌اش دمیده شود و چیزی از او باقی نماند.
انگار مقدر خدا بوده که تو مادر بشوی و پای فرزندانت بمانی ، و توفیق شیعگی آنچنان که در احادیث رجال پسند آمده را نداشتی باشی که انگشتر عقیق بر دست راستت کنی ؛ چون در روز ، دهها بار مجبوری انگشترت را در بیاوری و دستت را در آب و غذا کنی و چیزبشویی و تمیز کاری کنی و یا سجده بر تربت سید الشهداء ، شده است برایت خاطره چون هر بار نماز میخوانی کودکی مُهرت را بر دهان میگیرد و نمازت را فرو میشکند ،چه رسد به نماز ۵۱ رکعت و زیارت اربعین که چقدر برایت سخت است با این همه ضعف زنانگی و همراهی با کودکان.
باید قبول کنی ! مادرانگی‌ات را قبول کن ! جهاد از تو برداشته شد تا مادرانگی‌ات در امان بماند ، نفقه‌ات را بر گردن مردان افکندند تا تو در خانه بمانی و با خانمی‌ات برای خودت ثواب جمع کنی ، همین که در خانه بنشینی و برای اهل خانه غذای گرم بپزی و خانه را برای اهلش محل آسودگی کنی ، لحظه لحظه‌اش با لبخند رضایت ارباب همراه است. چون تو مادری‌ات را به اتمام رساندی ، مقبره علما و گلزار شهدا نور باران است.