استاد روح الله فتاحي؛
نشاط اجتماعي در گرو صميميت تک تک اعضاي خانواده رقم ميخورد
بحث شادي و نشاط در خانواده را که مطرح مي کنيم مي بينيم يکي از مولفه ها در داخل خانواده اين است که خانواده اي شادي و نشاط زيادي دارد که سلامت روان افراد و قدرت بروز احساساتشان قوي مي باشد و معمولا خانواده هايي را مي بينيم که افرادي که داخل اين خانواده ها زندگي مي کنند احساسات قوي دارند و قدرت ابراز احساساتشان قوي مي باشد، در واقع مي بينيم که اين خانواده ها شاداب هستند و نشاط در آن ها قوي هست.
1402/03/31 - 09:35
تاریخ و ساعت خبر:
149875
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - يکي از مهم ترين مهارت هايي که يک فرد در زندگي اش مي تواند داشته باشد داشتن احساسات قوي و توان برقراري ارتباط مي باشد، آن هم ارتباط موثر، توان برقراري ارتباط موثر با اطرافيان يکي از مهم ترين مهارتهاي زندگي است. کسي که قادر نيست ارتباط خوبي با ديگران بگيرد نه تنها از لذت زندگي خود محروم و بي بهره است بلکه ديگران را هم از خودش گريزان مي کند. يعني ديگران از وجود اين آدم خسته مي شوند، همين نشان مي دهد که احساسات قوي داشتن و برقراي ارتباط موثر يک نياز روحي و رواني مي باشد مخصوصا در داخل خانواده که وجود احساسات قوي از افراد خانواده و برقراري ارتباط موثر داخل خانواده به شدت مهم تر مي باشد. اهميت اين موضوع در ارتباطات اجتماعي يک چيز هست ولي اهميتش در خانواده صد برابر، به شدت مهم خواهد بود. کسي مي تواند ارتباط اجتماعي موثر داشته باشد که احساسات خوبي داشته باشد يعني ابراز احساساتش قوي باشد گاهي وقت ها ما انسان هايي داريم که به آن ها انسان هاي معلول گفته مي شود، افسرده و بي انگيزه که اين ها اصلا نمي توانند احساسات قوي را براي ديگران حاکم کنند، در اجتماع مخصوصا افرادي که معلول و افسرده و بي انگيزه هستند ارتباط خوبي در خانواده نميتوانند برقرار کنند.
-معمولا اين افراد ويژگي هايي دارند که يا سرزنشگر يا اتهام زن و يا حسابگر مي باشند، اين ها خيلي زياد حسابگري مي کنند و به شدت منطقي هستند، سرد و آرام بدون احساسات رفتار مي کنند و يا افرادي که سازشگر هستند هميشه موافق و داراي تصميم هستند. به اين افراد گيج و حواس پرت هم گفته مي شود، دقت و تمرکز ندارند، توجهي به آدم ها ي اطراف خود ندارند، اين افراد، افرادي افسرده و بي انگيزه هستند اين ها در جامعه که هيچ، مخصوصا در خانواده ارتباط موثر نمي توانند بگيرند، وقتي مي گوييم ابراز احساسات قوي و برقراري ارتباط موثر، در خانواده خيلي مهم مي باشد يعني اثر مهمي که بهداشت روان بر روي احساسات و ابراز احساسات بهداشت و روان مي گذارد، اعضاي خانواده را شاداب مي کند، مخصوصا بحث شادي و نشاط در خانواده را که مطرح مي کنيم مي بينيم يکي از مولفه ها در داخل خانواده اين است که خانواده اي شادي و نشاط زيادي دارد که سلامت روان افراد و قدرت بروز احساساتشان قوي مي باشد و معمولا خانواده هايي را مي بينيم که افرادي که داخل اين خانواده ها زندگي مي کنند احساسات قوي دارند و قدرت ابراز احساساتشان قوي مي باشد، در واقع مي بينيم که اين خانواده ها شاداب هستند و نشاط در آن ها قوي هست.
-همين مساله باعث بروز صميميت مي باشد. همه چيز خانواده ها ارتباط زن و شوهرها، ارتباط والد و فرزندي در گرو همين صميميت يا عدم صميميت در داخل خانواده مي باشد خب صميميت از کجا مي آيد؟ از تک به تک افراد خانواده به وجود مي آيد مخصوصا خانواده، والدين، زن و شوهر، اگر دو نفر بخواهند شاد باشند بايد چه مولفه هايي داشته باشند؟ احساسات قوي، وقتي احساسات قوي داشته باشند قدرت برقراري ابراز احساسات و قدرت برقراري ارتباط خانواده افزايش پيدا مي کند. قطعا وقتي در داخل خانواده اي اين ويژگي ها وجود داشته باشد شخصيت افراد داخل خانواده خوب و هر روز بهتر مي شود ، حتي مي توانند بچه هاي با شخصيتي رشد دهند، اعتماد به نفس داخل خانوده خوب است اعتماد به نفس آقا، خانم و بچه ها يادگيري در داخل خانواده را افزايش مي دهد، جاهايي که صميميت و ابراز احساسات وجود ندارد به مغز هم آسيب وارد مي شود ، مغز انسان هر چه تحت تاثير فشارهاي رواني قرار گيرد قدرت يادگيري کم مي شود.
دانش آموزان زيادي داريم که بخاطر مشکلات عاطفي مشکلات رواني زيادي در داخل خانواده پيدا مي کنند، پس اگر اين ويژگي داخل خانواده وجود داشته باشد يادگيري بچه ها بيشتر مي شود.
والدين و بچه ها، خانواده هاي با عزت نفس ،قدرت انتخاب هاي خوب و تصميم گيري مي توانند داشته باشند، قدرت تصميم گيري هم يکي از ويژگي هاي خانواده اي است که صميمت و احساسات قوي داخل آن برقرار مي باشد. اين است که بيان راحت نظرات همه ي اعضاي خانواده با هم راحت و با امنيت کامل مي باشند ،به راحتي مي توانند احساسات خود را بيان کنند، اين نشان مي دهد که احساسات قوي تاثير بسزايي دارد. آن ها مي توانند احساسات خود را بيان کنند و ارتباط موثر داشته باشند ،شرايط ايده آل را براي افراد ديگر در خانواده رقم بزنند همانطور که مي گوييم خانواده کانون تربيت است.اگر اين کانون عاطفه ، شادي و ارتباط موثر داخل خانواده وجود داشته باشد بهترين آدمها، با شخصيت ترين آدم ها با اعتماد به نفس ترين و باهوش ترين بچه ها از دل اين خانواده بيرون مي آيند. بر عکس اگر صميميت، شادي، نشاط، احاساسات وجود نداشته باشد چه اتفاقي مي افتد؟اولين و موثرترين مساله عدم تعلق به خانواده است.
همسر و بچه ها خودشان را متعلق به خانواده نمي دانند. بيان احساسات و عاطفه را به بيرون از خانواده مي برند و هر کس که علاقه داشته باشد به آن شخص ابراز علاقه مي کنند. دروغگويي يکي ديگر از آسيب هايي است که درخانواده رشد مي کند. بي اعتمادي يکي ديگر از ويژگي هايي است که در خانواده به شدت زياد است.سوظن داشتن ،شکاک بودن و بزهکاري و حق به جانب بودن ،آسيب هايي هستند که داخل خانواده هايي که صميمت وجود ندارد و احساسات و عاطفه وجود ندارد زياد است. نکته ي ديگر خانواده هايي که صميمت دارند شاد هستند و ارتباط موثر و خوبي با هم دارند، اين ها را به خانواده هاي خوشبخت مي توانيم نسبت دهيم.ويژگي هاي مثبت اين خانواده ها چيست؟يعني راهکاري براي ابراز احساسات و راهکارهاي موثر چيست؟اولين نکته همدردي و همدلي مي باشد
اگر مساله همدلي و همدردي بين زوجين و داخل خانواده ها زياد شود باعث بروز احساسات و ارتباط موثر بين افراد خانواده مي شود، شنونده خوب بودن ،کاش همه بتوانند براي همديگر شنونده هاي خوبي باشند اين مساله شنونده خوب بودن يکي از مهم ترين مولفه هاي دريافت پيام و انتقال پيام براي يکديگر مي باشند.
-خانواده بايد بتواند حرف يکديگر را بشنونند.مساله بعدي درک متقابل مي باشد ،هر يک از اعضاي خانواده بايد بتوانند خود را در جايگاه فرد قرار مقابل دهند و درکش کنند ارتباط قوي بين آن افراد مي تواند به وجود آيد.هميشه انسان ها مي گويند فقط با کفش هاي خود راه نرويد گاهي وقت ها پاي خود را در کفش ديگران کنيد و با کفش ديگران راه برويد مي بينيد که اگر جاي اون افراد بوديد کجا مي رفتيد و چيکار مي کرديد ؟به اين درک، درک متقابل مي گويند ،احساسات همديگر را بفهميم، همديگر را درک کنيم و مساله چهارم احترام هست، احترام بهترين مولفه ارتبط موثر مي باشد. ما داخل خانواده هايي که مي بينيم زن و شوهر به همديگر احترام ميگذارند بچه ها هم به ديگران احترام مي گذارند. مساله پنجم خودشناسي و داشتن آگاهي مي باشد ،يعني ما روحيات افراد داخل خانواده را بشناسيم، انتظارات افراد داخل خانه را بدانيم، انتظار همسر ،بچه ها، روحياتشان، دنياي ذهني همديگر را بدانيم چه در ذهن دارند، نقاط قوت و ضعفشان چه مي باشد.
-ماهيت هاي فردي را حتما بايد بدانيم ،ماهيت هاي بين زن و شوهر ،بچه ها، والدين و بچه ها، توانمندي يکديگر را بدانيم هر چقدر خودشناسي و آگاهي نسبت به افراد و روحيات افراد بيشتر باشد ارتباط بهتري مي توانيم برقرار کنيم و مساله آخر خودشناسي افکار منفي و مخرب داخل خانواده است اگر اين ها را بشناسيم و بدانيم در داخل خانواده چه چيزي حال ما را بد مي کند و مانع ارتباط و احاساسات است جلويش را بگيريم مثل پيش داوري ها شخصي سازي، تصميم هاي شتابزده تامين کردن به نوعي شتابزده، قضاوت هاي نا به جا اين ها همان عواملي هست که مانع ارتباط و احساسات است.

بازگشت به ابتدای صفحه