در دل بازار شلوغ و پرهیاهوی فرش، مردی به نام اسمال زندگی میکند که با چرخ دستیاش، نه تنها بارهای سنگین را جابجا میکند، بلکه بار زندگی را نیز با شجاعت و بینیازی به دوش میکشد. او که در سایهی نام پدرش، همواره در جستجوی هویتی مستقل بوده، با لبخند و چای داغش، به دیگران یادآوری میکند که ترس، تنها مانع زندگی شاد و آزاد است. داستان اسمال، داستانی از امید و شجاعت در برابر چالشهای زندگی است.