همسرم شهید مدافع حرم علی طاهری با اشاره به اینکه در اولین روز بعد از تعطیلات نوروز سال 94 وقتی به مدرسه رفتم، ساعت اول کلاس قرآن داشتم و همین که وارد شدم یکی از دانشآموزان اجازه خواست و از سر جایش بلند شد و گفت که دوستانم میگویند همسر خانم طاهری در سوریه شهید شده است.
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - چهارمحال و بختیاری : علی طاهری سرتشنیزی» شهید مدافع حرم اهل چهارمحالوبختیاری است که ۱۹ تیرماه 1347 در روستای سرتشنیز از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. این پاسدار سپاه اسلام ۲۶ بهمنماه ماه 1394 به سوریه اعزام شد و بعد از ۲ ماه جهاد و مبارزه با گروه تکفیری داعش در روز ۱۰ فروردین 1395 همزمان با ولادت حضرت زهرا(س) در حلب سوریه با اصابت گلوله به پهلو، به فیض شهادت نایل آمد.
شهید طاهری در دوران دفاع مقدس که نوجوانی بیش نبود به مدت چهار سال در جبهههای حق علیه باطل حضور داشت و در عملیاتهای بدر، خیبر، والفجر 4، والفجر 8 و والفجر 10 شرکت کرد. این شهید والامقام در سال 1373 ازدواج کرد و صاحب 2 فرزند به نامهای جواد و حمید است.
به پاس بزرگداشت شهدای مدافع حرم بهانهای شد تا به سراغ همسر شهید طاهری که معلم روستای سرتشنیز است برویم و ضمن پاسداشت زحمات این بانوی معلم، بار دیگر قصه شنیدن خبر شهادت این مجاهد خستگیناپذیر را از زبان او بشنویم.
همسر شهید علی طاهری در گفتوگو با ایکنا از چهارمحالوبختیاری با اشاره به اینکه شهید طاهری با وجود بازنشستگی اما همواره شوق خدمت و مجاهدت داشت، اظهار کرد: شرط اعزام وی به سوریه باتوجه به بازنشستگی، رضایت همسر بود که در ابتدا بنده رضایت نمیدادم اما بعد از مدتی اصرار و پافشاری سرانجام رضایت دادم و در اولین سفر به سوریه پس از ۲ ماه مبارزه و جهاد به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
وی در خصوص ماجرای پهلودرد در روزهای منتهی به شهادت، تصریح کرد: همرزمان شهید بعدها ماجرا را اینگونه شرح دادند که دو سه روز پیش از شهادت دچار پهلودرد شد و به بهداری مراجعه کرد اما بهبود حاصل نشد که با همان پهلودرد به جبهه رفت و از همان ناحیه گلوله تکتیرانداز به او اصابت کرد و پس از اعزام به بیمارستان به شهادت رسید.
همسر شهید طاهری بیان کرد: همسرم ارادت و پیوند محکمی به ساحت نورانی اهلبیت(ع) داشت و در ایام سوگواری شهادت اهلبیت(ع) بهویژه در دهه محرم در برنامههای هیئت فعال بود و اکثراً در مجالس سوگواری روستا شرکت میکردیم؛ هر سال در ایام فاطمیه نیز منزل ما محل برپایی روضه حضرت زهرا(س) بود.
وی افزود: شهید طاهری همواره به حال رفقای شهیدش در دفاع مقدس غبطه میخورد و همیشه میگفت همه دوستانم یکی پس از دیگری جلوی رویم به شهادت رسیدند اما من لیاقت شهادت نداشتم.
طاهری از دلبستگیهای عمیق خود به شهید گفت و در پاسخ به این پرسش که آیا از رضایت به اعزام همسرش به سوریه پشیمان نیست؟ گفت: بنده بسیار وابسته شهید بودم و همه کارها را با هم انجام میدادیم و تحمل فقدان ایشان در لحظه لحظه زندگی برایم بسیار دشوار و سخت است اما هیچگاه پشیمان نیستم زیرا مسیری بود که خودش دوست داشت برای دفاع از حرم آلالله برود و بهنظرم حضرت زینب(س) او را برای شهادت انتخاب کردند.
این معلم پرتلاش با اشاره به اینکه خبر شهادت همسرش را در کلاس و از دانشآموزان خود شنید، توضیح داد: در اولین روز بعد از تعطیلات نوروز که به مدرسه رفتم، ساعت اول کلاس قرآن داشتم و همین که وارد شدم یکی از دانشآموزان اجازه خواست و از سر جایش بلند شد و گفت که دوستانم میگویند همسر خانم طاهری در سوریه شهید شده است.
وی افزود: توصیف آن لحظه برایم دشوار است اما حالم دگرگون شد و از کلاس خارج شدم که همکارانم دور و برم را گرفتند در آن لحظات نمیتوانستم و نمیخواستم شهادتش را باور کنم اما کمکم که خانواده همسرم آمدند و مرا به خانه بردند و مردم برای تسلیت به خانه میآمدند و میرفتند و زمانی که از طرف سپاه آمدند و خبر شهادتش را دادند، فهمیدم که همسرم شهید شده است؛ فردای آن روز به فرودگاه برای استقبال از شهید رفتیم.
طاهری در پایان با بیان اینکه بنده شغل شریف معلمی را مرهون حمایت همسرم هستم، گفت: وقتی دیپلم گرفتم ازدواج کردیم و صاحب فرزند شدیم اما شهید طاهری دوست داشت که به دانشگاه بروم که با حمایت و پشتیبانی او باوجود داشتن فرزند، در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شدم و ادامه تحصیل دادم و بهکار مشغول شدم. اگر به اراده خودم بود به خاطر مشغله کار خانه و بچهداری ادامه تحصیل نمیدادم اما با تشویق و دلگرمی همسرم این مسیر را رفتم و افتخار خدمت در کسوت معلمی نصیبم شد.
ممنونیم از خانمطاهری بزرگوار
انتهای پیام/*