در زدم وقتي در را باز کردند، مشاهده کردم حضرت ولي عصر امام زمان عجل اللّه در یکي از اتاق هاي آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اي را مشاهده کردم که پارچه اي سفید بروي آن کشیده بودند، وقتي من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من می گردي....
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - یکي از علماء بزرگ (مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستاني پدر آیة الله سید علي سیستاني ومرحوم سید محمود مجتهد سیستاني ) در مشهد مقدس براي آنکه به محضر امام زمان عجل اللّه شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدي از مساجد شهر آغاز می کند ایشان فرمودند: در یکي از جمعه هاي آخرین ، ناگهان شعاع نوري را مشاهده کردم که از خانه ي نزدیک آن مسجدي که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم می تابید، حال عجیبي به من دست داد، از جاي برخاستم و بدنبال آن نور به در آن خانه رفتم ، خانه کوچک و فقیرانه اي بود، از درون خانه نور عجیبي می تابید.
در زدم وقتي در را باز کردند، مشاهده کردم حضرت ولي عصر امام زمان عجل اللّه در یکي از اتاق هاي آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اي را مشاهده کردم که پارچه اي سفید بروي آن کشیده بودند، وقتي من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من می گردي و رنج ها را متحمّل می شوي ؟ مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من دنبال شما بیایم !
بعد فرمودند: این بانوئي است که در دوره بي حجابي (رضا خان پهلوي ) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند!
گوهر صدف، ص ۴۸
انتهای پیام/*