سنگ صبورم ، حجاب و عفاف!
رعایت حجاب و عفاف، خواسته مشترک همه شهدا از عموم بانوان
میترسم از روزی که منکرات بر تخت بنشینند و معروفات مهجور شوند، بر لشکر قابیلیان افزوده گردد و این همت مسئولین را میطلبد که در برابر این پس لرزهها سد عظیمی بسازند و قانون پایداری برای این معضل را به اجرا درآورند. چنان بر دهان بدخواهان وطن بزند که نتوانند واژه « زن_زندگی_آزادی» را بر زبانشان جاری کنند.
1402/05/21 - 09:00
تاریخ و ساعت خبر:
152397
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - از فارس : آیا وصیت شهدا را فراموش کردید که گفتند « خواهرم حجاب تو کوبندهتر از خون من است؟ »
«باید دست جوانان را گرفت.آنها در برههای از دوران آتش ،غرور و جوانی به سر می برند.باید در کلاس انسانیت درس پخته شدن را به آنها آموزش داد تا مبادا با فرش قرمز دشمن به سوی خانه عنکبوتی او قدم بردارند و ترک دین کنند.»
سنگ صبورم دیر زمانی است که میخواهم با تو سخن بگویم اما هر بار بغض سنگینی چون صخره بر وجودم فشار می آوردو تاب گفتن ندارم. میخواهم شکوه کنم ،فریاد بزنم ،چرا تعداد زیادی از زنان کشورم پرده حجاب را دریدندو در رود خانه زشتی ها آبرویشان را شستند. تاریخ زمانی را در خود به یاد می آورد که زنان شرم و حیا را در حجاب میدیدند. آنها جواهر وجودشان را در صدف تقوی نگه میداشتندتا مبادا غارتگران به گوهر وجود آنها دست درازی کند. مردانشان چون دژ محکمی از این مروارید نگهداری میکردند. سنگ صبورم،سالیان متمادی دشمنان قسم خورده ایران در اتاق های فکر در پی نقشه ای بوده اند تا ایران و ایرانی را در چنگال خود خورد کنند.هشت سال جنگ برما تحمیل کردند. فتنه های زیادی با آتش شرارت بر پا نمودند. با تفرقه بین گروه ها ومذاهب، مارا به جان هم انداختند. اما هر بار مایوس تر از قبل سر افکنده شدند.گویا هرچه بیشتر دست و پا میزدند در تارهای خود تنیده میگشتند. اما اینبار انگار پاشنه پای آشیل را پیدا کردند. انگار یک نقطه برای نشانه گرفتن پیدا کردندو این هدف چیزی نبود جز خانواده. آنها با نفوذ از طریق ماهواره، رسانه، شبکه های جهانی و... جلو آمدند و تمام تلاش خود را برای متزلزل کردن خانواده ها بکار گرفتند.
حالا صدای چکمه های غرب را میشنوم که با چمدانی پر از نیرنگ و دو رنگی به در خانه ها رسیده اند و دروغ وفساد تحویل جامعه میدهند و رسید میگیرند. بذر میکارند و از ما میخواهند با بی شرفی به این گیاه سمی و خانه برانداز آب رویمان را بدهیم و ناگهان همین گیاه، درختی تنومند میشود که گناه آن برای همیشه بر سر خانوادهها سایه میافکند. میوه آن جز بیغیرتی مردان و عریانی زنانمان نیست. سنگ صبورم،میخواهم از هفت شهر عشق عبور کنم، به میدان ایران بیایم و فریاد بزنم! مردم وطن !! تبر همت را بردارید و این درخت شوم را از خانههایتان دور افکنید مبادا با وجود سایه این درخت سایه مردان محو شود و با خوردن این میوه ممنوعه چادر از سر زنان بیفتد . شما ملت ایران همان ملتی هستید که در سال ۵۷ مرد و زن با خون جوانانتان درخت انقلاب را آبیاری کردید. کودکی انقلابی را از روزی که به دنیا آمد تا حالا که۴۳ سال از عمر او میگذرد به یاد دارید.شما همان مردمی هستید که در غم مطهریها ، بهشتیها ، رجائیها ، همتها ، باکریها ، شهدا ، سلیمانیها و در راس همه اینها خمینی کبیرمان خود را نباختید. جوانانتان را به حرمها فرستادید تا در لحظه شهادت سر بر دامن عمه سادات زینب و امام حسین داشته باشند.آیا وصیت شهدا را فراموش کردید که گفتند « خواهرم حجاب تو کوبندهتر از خون من است؟ » پس چرا چادرهایتان به لباسهای کوتاه مبدل شد و اندام هایتان در برابر آنها که (فـی قُلُوبکُــم مَرضٌ)شامل حالشان است به تماشا گذاشتهاید. ما انقلاب کردیم تا مانند رژیم طاغوت کالا نباشیم و مورد داد و ستد قرار نگیریم آیا جامعه ما رو به فساد نمیرود؟
حضرت آقا فرمودند : ما با فساد مخالفیم.
در فرمایشات ایشان تفکر کنید.
البته خدا را شاکرم که در بین عده قلیلی که ناآگاهانه دست یاری به سوی دشمن دراز کردهاند زنان و مردان انقلابی کشورم خاک کشورشان را در معرض فروش نمی گذارند. آنها دوش به دوش هم در عرصههای سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و ورزشی ایران را سربلند نگه میدارند. من اعتقاد دارم مردم وطنم در را برای بیگانگان باز نخواهد کرد. اما سنگ صبورم، از این واهمه دارم که آن عده اندک که حجاب را محدودیت میدانند نه مصونیت بر تعدادشان افزوده شود و دیگر نتوان جلوی این سیل را گرفت. میترسم از روزی که منکرات بر تخت بنشینند و معروفات مهجور شوند، بر لشکر قابیلیان افزوده گردد و این همت مسئولین را میطلبد که در برابر این پس لرزهها سد عظیمی بسازند و قانون پایداری برای این معضل را به اجرا درآورند. چنان بر دهان بدخواهان وطن بزند که نتوانند واژه « زن_زندگی_آزادی» را بر زبانشان جاری کنند. در چنین شرایطی باید دست جوانان را گرفت آنها در برههای از دوران آتش و غرور و جوانی به سر می برند.باید در کلاس انسانیت درس پخته شدن را آموزش داد تا مبادا با فرش قرمز دشمن به سوی خانه عنکبوتی او قدم بردارند و ترک دین کنند. نسل امروز دیگر نسل دیروز نیست که با یک لولو بترسد و با یک آبنبات ذوق کند و همین امر بار مسئولیت خانوادهها را سخت میکند.باید بنا به فرمایش مقام معظم رهبری جهاد تبیین را آغاز کنیم تا جوانانمان در کارخانه انسان سازی از فرش به عرش برسند. امروزه باید پا به پای این نسل سواد رسانهای را فرا گیریم تا مبادا گوی سبقت از ما را بربایند.
دشمن با ارابه ای پر از هدایای ظاهر فریب به سوی ما در حرکت است و معامله می کند.
سارا و دارا میگیرد و باربی تحویل می دهد.
چادر می گیرد،لباس بدن نما تحویل می دهد.
غیرت می گیرد،هرزگی تحویل می دهد.
ما باید تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم ،ببینیم در کجای این صف ایستاده ایم.
سنگ صبورم،میدانم ایران من پایگاه ظهور است.پس باید زن و مرد،کوچک و بزرگ،عضو این پایگاه باشیم و آماده شویم تا روزی برسد که منجی بشریت از راه برسد.
مبادا او از راه برسد و ما هنوز وجودمان را در بازار مکاره به نمایش گذاشته باشیم ومبادا امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کرده باشیم؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
سهیلا رهگذر
انتهای پیام / *

بازگشت به ابتدای صفحه