روایتی از غرب طبیعت و کسالت انسان
در کوچه‌های تاریک و سرد آن زمان، نور چراغ‌قوه‌ها مانند تیری دل سیاه شب را می‌شکافت. متل‌ها و قصه‌ها، گاهی هم گورانی که آوای اصیل هوره بود، محافل را رونق می‌بخشید. با چای هیزمی و گردوهای پرچرب یا انارهای آبدار که برای نگهداری بهتر، با قسمتی از شاخه شکسته به تیرهای چوبی سقف خانه آویزان کرده بودند، از میهمانان پذیرایی می‌شد.