خبرگزاری زنان ایران

WOMEN NEWS AGENCY

امروز: يکشنبه، 21 ارديبهشت 1404

چند رسانه ای
فیلم عکس اینفوگرافی کاریکاتور صدا
استان ها
تهران بزرگ اصفهان آذربایجان شرقی آذربایجان غربی اردبیل البرز ایلام بوشهر تهران چهارمحال و بختیاری خراسان جنوبی خراسان شمالی خراسان رضوی خوزستان زنجان سمنان سیستان و بلوچستان فارس قزوین قم کردستان کرمان کرمانشاه کهگیلویه و بویر احمد گلستان گیلان لرستان مازندران هرمزگان همدان یزد مرکزی
سبک زندگی
مهارتهای زندگی کارآفرینی و تولید ملی خانه و خانه داری مد و زیبایی آشپزی و تغذیه فناوری اطلاعات
سیاسی
امام (ره) و رهبری زنان و سیاست سیاست داخلی بین الملل جبهه مقاومت
اجتماعی
زن و خانواده حجاب و عفاف حقوق و قضایی بهداشت و سلامت طبیعت و گردشگری تشکل ها اخبار روز ورزش بانوان محیط زیست آسیب های اجتماعی کودک و نوجوان
فرهنگی
ادبیات و نشر هنر و رسانه حماسه و مقاومت دین و اندیشه مناسبت ها الگوی سوم
صفحه اصلی

سفرنامه اربعین/قسمت دوم؛

زیارت میوه قلب امام رضا علیه السلام در کاظمین روایت پر احساس بهشت برین

در مسیر سفر به کربلا، کاظمین دومین مقصد ما بود که جوازش را از سلطان خراسان گرفته و مرادش را از باب الجواد اخذ کردیم.

نسخه چاپی

1402/06/12 - 10:29

تاریخ و ساعت خبر:

173275

کد خبر:

به گزارش خبرگزاری زنان ایران - به گزارش زنان نیوز از کربلا؛ پس از اذنی که از سامرا گرفتیم ناگهان تیم زیارتی را در ماشین سواری که از عشاق امام کاظم علیه السلام بود، مشاهده کردیم، سواری ما را در فاصله کمتر از چهار ساعت از سامرا به کاظمین رساند و پس از رسیدن به کاظمین با سیاره المجانی حرم مطهر، به سمت باب امیرالمومنین حرکت کردیم.
این حرکت روایت رسیدن به ابن الرضا بود، عطر حرم که توسط خدام خواهر، امامین کاظمین به چادر زنان پاشیده می شد، جسم را در این مکان و روحمان را به مشهدالرضا روانه کرد.
عشق به اهل بیت در مردم موج میزد، مرد و زن، پیر و جوان و کودکان درون کالسکه ها موج میزد، امواج اربعین پر ازمعرفت بود و این را در نگاه کودکان و پیران به خوبی احساس می کردم.
از زوج جوانی که برای مرتبه اول پا به مشایه می‌گذاشتند، از حس و حالشان پرسیدم و نرگس که احساس قربت را در کاظمین با تمام وجودش لمس کرده بود، این گونه عنوان کرد: امامین ما در سامرا و کاظمین چنان قربتی داشتند که روحم را در صحن و سرای آنها جا گذاشتم و با جسم ناتوانم جا پای قدم های نازنین بانوجانمان حضرت زینب خواهم گذاشت.
مهدی از پزشکان جوانی بود که همسفر ما از سامرا به کاظمین شد و اوج احساس را در نگاهش می‌توانست مشاهده کرد و آن زمانی بود که نگاه خیره اش را به گلدسته های حرم و پهنای خیس صورتش را در شور و شعور باب الحوائج ازدریچه دوربین موبایلم مشاهده کردم.
پزشک جوان در پاسخ به سوالم که از احساستان روایت کنید، تبسم کوتاهی کرد و افزود: اینکه حضورمان را در این مکان ثبت کنیم به یک طرف و اینکه ثواب این زیارت را حفظ کنیم به طرف دیگر است، زیارتم را دست امام زمان عجل الله تعالی فرجه می سپارم تا برایم در لحظات آینده حفظ کند.
قدم به حریم گذاشتم و در بین صدها زمزمه با باب الحوائج، صدای خسته دلانی را می‌شنیدم که امام جواد را به پدرشان قسم میدادند و امام کاظم را به فرزندشان امام رضا میخواندند، اینجا عطر و بوی مشهد بیش از اماکن متبرکه دیگر در عتبات عالیات مشاهده می شد.
زیارت سه ساعته ما در کاظمین تمام شد و راهی خانه پدری، نجف اشرف شدیم تا اذن پیاده روی را از حضرت امیر المومنین علیه السلام اخذ کنیم.
راهمان تا اربعین سرشار از خاطرات و روایت های بسیار است، قدم قدم تا .......
انتهای پیام/ زهرا شجاعی

لینک کوتاه: http://zanannews.ir/173275

بازگشت به ابتدای صفحه