خبرگزاری زنان ایران

به گزارش خبرگزاری زنان ایران - روز جانباز که می شود فضای ایران اسلامی به سمت و سویی می رود که گویی تجلی قهرمان ها و فداکاری های حضرت عباس علیه السلام را مردم در بین رزمندگان دفاع مقدس، مدافعان حرم ، مدافعان وطن، آمران به معروف و نهی از منکر به نظاره می نشینند و چهارمین روز از شعبان را به نام حضرت ابوالفضل علیه السلام فرصتی برای تکریم فرزندان غیور و جانبازان سرافراز قرار می دهند .
صحبت از جانباز و سختی های زندگی برخی از آنها به ویژه جانبازان شیمیایی ، اعصاب و روان، قطع نخاعی و جانبازان بالای 60 درصد می شود ، گویی بانوانی سرو قامت در بلندای زیباترین نوع پرستاری از همسران ، فرزندان و عزیزان شان در ذهن متجلی می شوند. بانوانی که اگر نبود همت بلند آنها قطعا زندگی برای برخی از قهرمانان وطن سخت تر از سخت می شد .
جمشید حیدری یک جانباز شیمیایی یکی از خیل عزیز جانبازانی است که در سردشت سلامتی خود را برای وطن، اسلام و ناموس، ایثار کرده است . وی در گفت و گو با ز نان نیوز گفت: زندگی و به این سن رسیدن خودم را به معنای واقعی کلمه مدیون همسرم هستم، چراکه نه‌تنها برای من شریک زندگی است، بلکه در همه لحظه‌هایی که رنج می‌کشم، مشکل تنفسی یا عارضه‌ای دیگری دارم، برای التیام درد من هر کاری بتواند انجام می‌دهد.
وی با بیان اینکه 64 سال دارم و در همه سال‌های بعد از بمباران لحظه لحظه زندگی من لبریز از درد و رنج بوده است، اضافه کرد: در حالی که من به عنوان یک انسان همواره رنج می‌کشم، مسلم است که هوا و خاک سردشت نیز همچنان آلوده است و هرگونه کار کشاورزی در این منطقه غیرممکن است.
این جانباز دفاع مقدس با بیان اینکه 64 بهار از عمرش گذشته است، صاحب سه فرزند بوده و هر سه فرزندش تحصیلکرده هستند و خودش نیز دیپلم دارد، ادامه داد: خوشبختانه فرزندانم سالم هستند و رشد اجتماعی خوبی داشته‌اند، چون گرچه من در بستر بیماری بوده‌ام، ولی همسرم به تربیت و تحصیل آنها توجه داشته است.
این جانباز شیمایی 70 درصد با بیان اینکه علاوه بر خودش، مادر و برادر، زن برادر و دو فرزند آنها نیز جانباز شده‌اند، اضافه کرد: مادرم جانباز 50 درصد و برادرم جانباز 70 درصد بود، که چند سال قبل دعوت حق را لبیک گفتند، اما خوشبختانه همسر و فرزندانم کاملا سالم هستند و در همه این سال‌ها پشتیبان من بودند.
وی ادامه داد: در روز بمباران 22 ساله و نامزد بودم، برای برگزاری مراسم عروسی برنامه‌ریزی می‌کردم، تا دو روز بعد جشن ازدواج را برگزار کنم، ولی بمباران باعث شد که عروسی‌ام یک سال و نیم به تاخیر بیفتد.
حیدری با بیان اینکه، دشمن بعثی در آن روز شوم، سه نقطه از شهر منطقه هتل پوری، میدان سرچشمه و هلال احمر را آماج حملات خود قرار داد، اضافه کرد: همیشه در زمان بمباران به زیرزمین می‌رفتیم، آن روز نیز از نوع بمب اطلاع نداشتیم و طبق عادت در زیرزمین‌ها پناه گرفتیم، حال آنکه اگر به ارتفاعات می‌رفتیم، کمتر آسیب می‌دیدیم.
وی ضمن اشاره به اینکه در آن روز بلافاصله رزمندگان اسلام از جای جای کشورمان به یاری ما شتافتند و مقدمات برای اعزام ما به تهران، تبریز و سایر شهرستان‌ها فراهم شد، اضافه کرد: یک ماه در تهران بستری بودم، بعد هم به سایر شهرستان‌ها اعزام شدم، ولی تا مدتی نمی‌توانستم به سردشت برگردم.
این جانباز شیمیایی امکانات درمانی سردشت را کافی و قابل قبول ارزیابی کرد و گفت: خوشبختانه آزمایش‌های موردنیاز، دارو و ... در دسترس قرار دارد.
وی با بیان اینکه، 17 سال است که برای سلامتی روحی و جسمی پیاده‌روی می‌کنم، اضافه کرد: روزانه 4 تا 7 ساعت پیاده‌روی می‌‌کنم، ولی مواقعی که هوا بارندگی و طوفانی است، مدت کمتر می‌شود.
وی با بیان اینکه در روز 7 تیر به یاد شهدای بمباران شیمیایی سردشت از شهرستان بانه حرکت کرده و تا سردشت را پیاده طی می‌کنم، که 60 کیلومتر است، اضافه کرد: سال گذشته به همین مناسبت از مهاباد تا سردشت پیاده‌روی کردم.
حیدری با بیان اینکه هم‌اکنون در مغازه لوازم یدکی مشغول به کار هستم، اضافه کرد: وضعیت جسمانی که دارم، اجازه کار زیاد نمی‌دهد، ولی با این همه تلاش خودم را می‌کنم.
حیدری بر لزوم تلاش برای ارتقای سطح آگاهی در جامعه و کسب شناخت نسبت به دشمن تاکید کرد و بیان داشت: دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با تمام توام علیه کشور ما حرکت می‌کنند پس باید بسیار آگاهانه رو به جلو گام برداریم تا مغلوب تبلیغات مخرب دشمن نشویم.
انتهای پیام/*