یادداشت /

داستان چادرم !

وقتی چادرم همراه با نسیم می‌وزد می‌شود پرچم شکوه یک زن مسلمان و به تمام جهان شایستگی و شان مرا مخابره می‌کند.شاید ندانی، ولی این چادر داستان‌های زیادی دارد که برای شما تعریف کند روزی با این چادر مادری میان کوچه‌ها زمین خورد، دختری به اسارت رفت، روزی برایش صد‌ها نفر در گوهرشاد به گلوله بسته شده اند تا از سر تو نیفتد، در این راه زینب کمایی‌ها فدایی این چادرند...
داستان چادرم !
1401/07/25 - 09:44
تاریخ و ساعت خبر:
142221
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - به گزارش خبرنگارپایگاه خبری تحلیلی طنین یاس از خراسان جنوبی، به دنبال اغتشاشات و تحرکات اخیر در کشور، زینب سبزکار دانشجوی انقلابی بیرجندی دست به قلم شده و متنی را یادداشت کرده است که در ادامه می‌خوانید:
(داستان چادرم)
چادرم را محکم می‌گیرم و از هیاهوی این شهر شلوغ رد می‌شوم، بی خیال تمام کنایه ها، به سیاهی چادرم می‌نازم، در میان همه نگاه‌های ناکام مانده، ابهتی را نظاره گر می‌شوم که چادر برایم رقم زده است، میدانی وقتی به عمق این چادر فکر میکنم، تمام وجودم غرق در شور وشعف می‌شود، مگر می‌شود تکه پارچه سیاهی همچون یک محافظ نگذارد کسی چپ نگاهت کند و با زبان بی زبانی به همه بفهماند ارزشمند بودنت را...
اصلا شنیده‌ای در ورزش‌های رزمی بالاترین کمربند مشکی است؟ چادر مشکی من برایم حکم کمربندی را دارد که به درجه قدرتم می‌افزاید، به طوری که کسی جرات نمی‌کند مزاحمم شود.
وقتی چادرم همراه با نسیم می‌وزد می‌شود پرچم شکوه یک زن مسلمان و به تمام جهان شایستگی و شان مرا مخابره می‌کند.شاید ندانی، ولی این چادر داستان‌های زیادی دارد که برای شما تعریف کند روزی با این چادر مادری میان کوچه‌ها زمین خورد، دختری به اسارت رفت، روزی برایش صد‌ها نفر در گوهرشاد به گلوله بسته شده اند تا از سر تو نیفتد، در این راه زینب کمایی‌ها فدایی این چادرند...
مگر می‌شود این چادر ارثیه سرور زنان عالم باشد و وقتی سرت میکنی بوی بهشت را استشمام نکنی؟مگر می‌شود زینب در شام با همین چادر خطبه بگوید و اسارت را اسیر کند و تو با چادرش حس آرامش نکنی؟امکان دارد برای اینکه این چادر بماند هزاران نفر خون داده باشند و با پوشیدنش احساس غرور نکنی؟
کاری ندارم که درباره ام چه فکر می‌کنند، اما وسط میدان گناه و معصیت، چادر پوشیدن شجاعت می‌خواهد که هر کسی لیاقتش را ندارد.
داستان این چادر پوشیدن رسیدن به خداست، از برخی افراد شنیده ام که می‌گویند دختر‌ها شهید نمی‌شوند، نمی‌دانند همین چادر ثمره اش شهادتی دخترانه و پوشیدنش کوبنده‌تر از خون صد شهید است.
شایان ذکر است ، تعبیر از چادر در این داستان همان رعایت حجاب اسلامی است که موجب حفظ عفت و صیانت از گوهر وجودی بانوان میکند و همانا چادر حجاب برتر است که به استفاده از آن تاکید می شود.
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
داستان چادرم !
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
حجاب و عفاف
V
آرشیو