نگرش غرب به زن، نگرشی مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل
اساساً نگرش غربی نسبت به زن، يک نگرش مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل است. کسانی که با ادبيّات اروپايی، با شعر اروپايی، با رمان و داستان و نمايشنامههای اروپايی آشنا هستند، میدانند که در چشم فرهنگ اروپايی، از دوران قرون وسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجه دوم بوده است!
1402/12/20 - 16:03
تاریخ و ساعت خبر:
191032
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - آذربایجان غربی : دکتر نوریه انصارین دکترای جامعه شناسی فرهنگی
زنان به عنوان نیمی از جامعه بشریت دارای فضیلت و ارزش های بسیاری هستند و همواره بخش قابل توجهی از مسئولیت زندگی انسانی را بر دوش می کشند.
اسلام برخلاف جوامع بدوی و تمدن جاهلی اعم از جاهلیت اولی وجاهلیت مدرن امروزی که زنان را حقیر و پست شمرده و در خدمت ابتذال و فساد گرفتند، به زنان، شخصیتی باکرامت و مقامی والا بخشید. این مقام و منزلت، در پرتو انقلاب اسلامی تجلی دوباره یافت و عطر شکوفایی زنان بزرگوار و بافضیلت، جهانیان را به شگفت آورد، تا آنجا که برخی از خبرگزاریها و تحلیل گران، انقلاب اسلامی را«انقلاب چادرها» نامیدند.
زنان مسلمان با اتکا به عفاف و نجابت، نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی سهم بزرگی برعهده گرفتند، بلکه در تثبیت نظام جمهوری اسلامی و تداوم انقلاب اسلامی نیزحرف نخست را زدند و با حضور در صحنه های انقلاب اسلامی، در مقابله با توطئه های دشمنان در عرصه های گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... نقش مهمی ایفا نمودند.
زنان مربی و تأثیرگذار بر نیم دیگر جامعه نیز هستند و بی تردید نقش آنها در تحولات اجتماعی کاملاً پررنگ است . همانگونه که در فرمایشهای امام خمینی رحمهالله پیرامون نقشآفرینی زنان نیز این جمله را میبینیم که بدون زنان پیروزی انقلاب اسلامی امکانپذیر نبود.
در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ شاهد قتل عام زنان و کودکان در کنار مردان بودیم که عمق تأثیرگذاری آن در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
وقتی زنان پا در میدان مبارزه میگذارند با آمدنشان اعضای خانواده را نیز ترغیب میکنند. این مسئله نقش تأثیرگذاری را به زنان میدهد که غالباً نیازی نیست به صورت یک موج شکل بگیرد. یعنی اینجا کثرت و کمیت مهم نیست، بلکه کیفیت حضور مهم است.
با شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و بازتابهای گستردهی آن، در سالهای اخیر شاهد شکلگیری نسلی از زنان مسلمانی بودهایم که با اعتماد به باورهای خودشان و با احیای هویت دینی، منشأ تحولات عمدهای از جمله بیداری اسلامی شدهاند.
علیرغم تبلیغات گسترده، زنان با شکل و شمایل و تفکر اسلامی در همهی عرصهها توانمندیهای بسیار خوبی را نشان دادهاند و نهتنها عقب نماندهاند، بلکه در کنار خانواده به سطوح بالای اجتماعی-سیاسی-فرهنگی و حتی اقتصادی رسیدهاند.
امروزه کاملاً آشکار است که الگوی زن مسلمان ایرانی به عنوان یک الگوی جدید در جهان مطرح و شناخته شده است.
منطق معتدل اسلام در باره زنان
منطق اسلام در مورد زنان یک منطق معتدل است ، پیغمبر اکرم(ص) زنها را در جنگها شرکت می داد ولی آنها کاری را که بیشتر متناسب با زنها بود انجام می دادندو حتی در مواقع شدت شمشیر هم بر می داشتند چنانکه در جهاد اسلامی اگر موقع دفاع بشود , زن و مرد، همه باید شرکت بکنند و شرکت می کنند مانند نسیبه جراحه در جنگ احد .
جامعه اسلامی و جمهوری اسلامی نیز بدون شرکت زنها قابل دوام نیست . وارد شدن زن در اجتماع به معنی اینکه اجتماع محیط شهوترانی بشود نیست بلکه به این معناست که زن و مرد دو انسانند و در انسانیت متساوی و متشابه یعنی در آنچه که به انسانیت انسان مربوط می شود، برابر و همانند یکدیگرند ولی در عین حال مرد انسان مذکر است و زن انسان مؤنث. در خود طبیعت میان مرد و زن تفاوتهایی هست , زن چیزهایی از احساسات , عواطف , طرز تفکر , طرز برداشتها , توانائیها و استعدادهای بدنی دارد که مرد ندارد و مرد خصوصیاتی دارد که زن ندارد در عین حال که در انسانیت با یکدیگر متشابه و متساوی هستند .
زن از آن جهت که انسان است مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده است و از حقوق مساوی بهره مند است , ولی زن انسانی است با چگونگی های خاص و مرد، انسانی است با چگونگی های دیگر.
زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند , با دو گونه خصلت و دو گونه روانشناسی و این اختلاف ناشی از عوامل جغرافیائی و یا تاریخی و اجتماعی نیست بلکه طرح آن در متن آفرینش ریخته شده است. عدم توجه به وضع طبیعی و فطری زن بیشتر موجب پایمال شدن حقوق او می گردد . در نظر گرفتن وضع طبیعی و فطری هر یک از زن و مرد , با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و حقوق مشترک انسانها , زن را در وضع بسیار مناسبی قرار می دهد که نه شخصش کوبیده شود و نه شخصیتش .
گوستاولوبون می گوید: اسلام مقام اجتماعی و شخصیت زن را به جای پایین آوردن خیلی بالا برده، و قرآن بهتر از قوانین اروپایی ما، حقوقی ارثی به زنان اختصاص داده، اسلامی که بسیار مقام زن را بالا برده از پایین آوردن شخصیت او مبراست و نه تنها اسلام مقام زن را بالا برده بلکه اسلام دینی است که به زن ارزش و شخصیت داده است.
مروری بر دیدگاه های امام خامنه ای
رهبرمعظم انقلاب اسلامی،امام خامنه ای در سال 91در ديدار شرکتکنندگان اجلاس جهانی بیانات مهمی ایراد نمودند که به مرور بخش هایی از آن می پردازیم:
سعی غرب در بیگانه کردن زن مسلمان از هویت اسلامی
« صد سال است که فرهنگ غربی به پشتوانه ی پول و زور و سلاح و دیپلماسی، سعی ميکند فرهنگ غربی را و اسلوب زندگی غربی را بر جوامع اسلامی در ميان زنان تحميل کند. صد سال تلاش شده است برای اينکه زن مسلمان را از هويت خود بيگانه کنند. تمام عومل اثرگذاری و قدرت به کار رفته است: پول، تبليغات، اسلحه، فريبندههای گوناگون مادی،استفادهی از غرائز طبیعی جنسی انسان؛ همهی اينها را استخدام کردهاند برای اينکه زن مسلمان را از هويت اسلامی خود دور کنند.
نگاه اهانت آمیز غرب به زن به نام آزادی
نگاه فرهنگ غربی به زن يک نگاه اهانتآميز است. اسم آن را آزادی مي گذارند، لکن در حقيقت آزادی نيست. غربیها در طول دو سه قرن اخير، بر روی همهی جنايات خود نامهای زيبا گذاشتند. اگر قتل کردند، اگر غارت کردند، اگر به بردگی کشيدند، اگر ثروتهای ملتها را مصادره کردند، اگر جنگهای تحميلی ميان ملتها به وجود آوردند و ديگر جناياتی که کردند، بر روی همهی اينها نامهای خوشظاهر و فريبنده گذاشتند؛ نام آزادیطلبی، نام حقوق بشر، نام دموکراسی و امثال اينها. نام آزادی بر آنچه که جهتگيری فرهنگ غربی نسبت به زنان است، يک نام دروغين است؛ اين، آزادی نيست.
همچنین معظم له در تاریخ ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ در دیدار جمعی از زنان ضمن بیاناتی درباره نگرش غربی نسبت به زن فرمودند:"آنچه در غرب با عنوان شعار وجود دارد، در درجه اوّل آزادی زن است ... متأسفانه در دنيای غرب، آزادی به معنای نادرست و مضرّ آن است - يعنی آزادی از قيد و بندهای خانوادگی، آزادی از حتّی قيد ازدواج و تشکيل خانواده و پرورش فرزندان در آنجايی که هدف شهوانی زودگذری در مقابل قرار گيرد - نه آزادی به معنای صحيح آن. لذا شما میبينيد جزو حرفهايی که در دنيای غرب زده میشود، مسأله آزادی سقط جنين است، که اين نکته بسيار مهمّی است و با اين که ظاهرساده و کوچکی دارد، اما باطن بسيار خطرناک و سهمگينی در اين سخن مضمر و مندرج است. اين، وسيله و شعار و مطالبهای است که در غرب غالباً مطرح میشود.
اساساً نگرش غربی نسبت به زن، يک نگرش مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل است. کسانی که با ادبيّات اروپايی، با شعر اروپايی، با رمان و داستان و نمايشنامههای اروپايی آشنا هستند، میدانند که در چشم فرهنگ اروپايی، از دوران قرون وسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجه دوم بوده است! شما به نمايشنامههای معروف شکسپير انگليسی نگاه کنيد، ببينيد با چه نفسی و با چه زبانی و با چه ديدی در اين نمايشنامهها و ساير ادبيّات غربی به زن نگاه میشود! مرد در ادبيات غربی، سرور و ارباب زن و اختياردار اوست، که بعضی از نمونههای اين فرهنگ و آثار آن، امروز هم باقی است.
امروز هم وقتی زنی با مردی ازدواج میکند و به خانه شوهر میرود، حتّی نام خانوادگی او عوض میشود و نام خانوادگی مرد را بر خود میگذارد. زن تا وقتی نام خانوادگی خود را دارد که شوهر نکرده است . در فرهنگ اروپايی، وقتی زن با همه موجودی و املاک خود ازدواج میکرد و به خانه شوهر میرفت، نه فقط جسم او در اختيار شوهر قرار میگرفت، بلکه تمام اموال و املاک و داراييهای او هم که از پدر و خانوادهاش به او رسيده بود، متعلّق به شوهر میشد! اين حقيقتی است که غربيها نمیتوانند آن را انکار کنند.
نکته مهم اين است که حتّی وقتی در اروپا برای زن حقّ مالکيت معيّن شد - طبق بررسی موشکافانه جامعهشناسان خودِ اروپا - به خاطر اين بود که کارخانهها که تازه بساط فناوری مدرن و صنعت در غرب را گسترده بودند، احتياج به کارگر داشتند؛ اما کارگر کم بود و احتياج به کارگرِ زياد احساس میشد. لذا برای اين که زنان را به کارخانجات بکشانند و از نيروی کارشان استفاده کنند - که البته مزد کمتری هم هميشه به زنان میدادند - اعلان شد که زن دارای حقّ مالکيت است! در اوايل قرن بيستم بود که اروپاييان حقّ مالکيت را به زن دادند. اين، آن نگرش افراطی و غلط و ظالمانه نسبت به زن در غرب و در اروپاست.
با بیبندوباری، با اشاعه فساد و فحشا و با آزادی بیقيد و شرطِ معاشرت زن و مرد، بنيان خانواده متلاشی شد. مردی که میتواند آزادانه در جامعه اطفای شهوت کند و زنی که میتواند بدون هيچ اشکالی در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، هرگز در خانواده، همسران خوب و شايستهای نخواهند بود. لذا بساط خانواده متلاشی شد.
امروز يکی از بزرگترين بلاهايی که گريبان کشورهای غربی را بهشدّت گرفته و آنها را به وضعيت نامطلوب شديدی دچار کرده، مسأله خانواده است. امروز در غرب زن و شوهر هم با يکديگر صميميّت لازم را ندارند. اين بلايی است که با کارهای غلط، با حرکت افراطی از آن طرف که در مقابل افراطهای قبلی انجام گرفت، بر جامعه بشری نازل شد و بيشتر از همه بر سرِ زن غربی آمد.
در اسلام در خانواده، حدود و حقوقی هست. مرد حقوقی دارد، زن هم حقوقی دارد و اين حقوق بهشدّت عادلانه و متوازن ترتيب داده شده است. آنچه به نام اسلام است و غلط است، آنها را نمیگوييم و از آنها دفاع نمیکنيم. آنچه متعلّق به اسلام است، بيّنات اسلام و مسلّمات اسلام است. اينها چيزهايی است که ميان حقوق زن و مرد در داخل خانواده توازن قائل است.
مسأله شغل هم مسأله ديگری است؛ البته مسأله درجه اوّلی نيست. اگرچه اسلام مانع مشاغل و مسؤوليتهای زنان نيست - مگر در موارد استثنايی، که بعضی مورد اتّفاق بين فقهاست، بعضی هم مختلفٌفيه است، و در اين زمينهها هم البته بايد کار شود - ليکن مسأله اصلی زن اين نيست که آيا شغلی دارد يا ندارد. مسأله اصلی زن، آن مسأله اساسی است که امروز در غرب متأسفانه از بين رفته است، و آن همان احساس آرامش و احساس امنيت و احساس امکان بروز استعداد و مورد ستم قرار نگرفتن در جامعه و در خانواده و در خانه شوهر و در خانه پدر و امثال اينهاست. کسانی که در خصوص مسأله زن تلاش میکنند، بايد در اين زمينهها تلاش کنند. "
کالا قرار دادن زن جهت تمتع مرد در جامعه غربی
اساس فرهنگ غرب اين است که زن را به عنوان يک کالا، به عنوان يک وسيلهی تمتع برای مرد در جامعه عرضه بکند. تشويق و تحريص بر عريانگرايی به اين جهت است.
افزایش زنآزاری در جوامع غربی
در غرب، زنآزاری در طول صد سال و دويست سال گذشته افزايش پيدا کرده است، کاهش پيدا نکرده است. آزادی جنسی و بی بند و باری جنسی در غرب موجب نشده است که ديگ شهوتِ بشری که غريزی و طبيعی است، از جوشش بيفتد. قبلا اين جور تبليغ ميکردند، ميگفتند بگذاريد زن و مرد در جامعه روابط آزاد داشته باشند تا حرص شهوت جنسی کم بشود؛ عملاً معلوم شد که قضيه بعکس است.هر چه آزادی روابط زن و مرد در جامعه بيشتر بشود، با وضعی که به وجود آوردند، حرص شهوانی بشر بيشتر ميشود.
نگاه اسلام به زن
نگاه اسلام به زن، نگاهی است عزتبخش، کرامتبخش، رشدآفرين، استقلالدهندهی به هويت و شخصيت زن؛ اين ادعای ماست. ما اين ادعا را با محکمترين ادله ميتوانيم اثبات کنيم.
اين نگاه، درست نقطهی مقابل نگاهی است که فرهنگ غربی به جنس زن دارد. زن در محيط اسلامی رشد علمی ميکند، رشد شخصيتی ميکند، رشد اخلاقی ميکند، رشد سياسی ميکند، در اساسیترين مسائل اجتماعی در صفوف مقدم قرار ميگيرد، در عين حال زن باقی ميماند. زن بودن، برای زن يک نقطهی امتياز است، يک نقطهی افتخار است. اين افتخاری نيست برای زن که او را از محيط زنانه، از خصوصيات زنانه، از اخلاق زنانه دور کنيم. خانهداری را، فرزندداری را، شوهرداری را ننگ او به حساب بياوريم. فرهنگ غربی خانواده را متلاشی کرد. امروز يکی از مشکلات بزرگ دنيای غرب، متلاشی شدن خانوادههاست، افزايش فرزندان بی هويت است. اينها گريبان غرب را خواهد گرفت. حوادث اجتماعی بمرور پيش میآيد. غرب از همين نقطه سختترين ضربهها را خواهد خورد و اين تمدن مادی پر زرق و برق از همين نقطه فرو خواهد ريخت.
اسلام با نظر کرامت به زن نگاه ميکند. همهی خصوصيات انسانی ميان زن و مرد مشترک است. يک انسان قبل از آنی که اتصاف پيدا کند به زن بودن، يا مرد بودن، متصف است به انسان بودن. در انسانيت، زن و مردی وجود ندارد، همه يکسانند. نگاه اسلام اين است. خصوصيات جسمیای خدای متعال در دو جنس قرار داده است که هرکدام نقشی در ادامهی آفرينش، در رشد و تعالی انسان، در حرکت تاريخ بر عهده دارند؛ و نقش زن مهمتر است.
مهمترين کار انسان، تداوم بخشيدن به نسل بشری است؛ يعنی توليد مثل؛ نقش زن در اين کار قابل مقايسه با نقش مرد نيست. خانه از اين جهت مهم است، خانواده از اين جهت مهم است، محدوديتهای اعمال غرائز جنسی از اين جهت مهم است؛ با اين ديد بايد به مسائل اسلام و به احکام شريعت اسلامی نگاه کرد. غربِ گمراه، اسم اينها را ميگذارد محدوديت. اسم آن اسارت گمراهکننده را مي گذارد آزادی! اين جزو فريبهای غربی است.
تأثیر مضاعفِ بیداری زنان و احساس هویت آنها بر بیداری اسلامی
بيداری زنان، احساس شخصيت و هويت در ميان بانوان، آگاهی و بصيرت در ميان جامعهی زن، تأثيرش بر روی بيداری اسلامی و عزت اسلامی يک تأثير مضاعف است.
من به شما عرض کنم، اگر زنان در حرکت اجتماعی يک ملتی حضور نداشته باشند، آن حرکت به جائی نخواهد رسيد، موفق نخواهد شد. اگر زنان در يک حرکت حضور پيدا بکنند، يک حضور جدی و آگاهانه و از روی بصيرت، آن حرکت به طور مضاعف پيشرفت خواهد کرد. در اين حرکت عظيمِ بيداری اسلامی، نقش زنان، يک نقش بی بديل است و بايد ادامه پيدا کند. زنان هستند که همسران خود را و فرزندان خود را برای حضور در خطرناکترين ميدانها و جبههها آماده ميکنند و تشجيع ميکنند. ما در دوران مبارزه با طاغوت در ايران و همچنين بعد از پيروزی انقلاب تا امروز، برجستگی نقش زنان را به طور واضح و ملموس مشاهده کرديم و ديديم.
اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحميل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در ميدان جنگ، در عرصهی عظيم ملی حضور نميداشتند، ما در اين آزمايش دشوار و پر محنت پيروز نميشديم. زنها، ما را پيروز کردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اينها با صبر خود يک فضايی را در يک منطقهی محدودی به وجود آوردند، که آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشويق ميکرد؛ و اين در سراسر کشور گسترده شد و گسترده بود. نتيجه اين شد که فضای کشور ما يکسره فضای مجاهدت شد، فضای فداکاری و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پيروز شديم. امروز در دنيای اسلام هم همين است؛ در تونس، در مصر، در ليبی، در بحرين، در يمن، در هر نقطهی ديگر. اگر زنها در صفوف مقدم حضور خودشان را تقويت کنند و ادامه بدهند، پيروزیها يکی پس از ديگری نصيب آنها خواهد شد. در اين هيچ ترديدی نيست.
سرافرازی زن مسلمان امروز در ايران با تعبیر الگوی سوم
امروز زن مسلمان در کشور ايران، يک موجود سرافراز و عزتمند است. هزاران وسيلهی تبليغی، بمباران خبری ميکنند برای اينکه اين واقعيت را واژگون جلوه بدهند؛ اما حقيقت اين است. امروز مؤمنترين و انقلابیترين زنان ما، زنان تحصيلکردهی ما هستند. امروز زنان ما، زنان تحصيلکردهی ما، زنان جوان ما در پيچيدهترين آزمايشگاهها و مراکز علمی تجربی و انسانی حضور دارند و فعالند. فعالترين زنان ما در زمينهی سياسی، در زمينهی علمی، در زمينهی مديريتهای اجتماعی، زنان مؤمن و انقلابی ما هستند؛ دارای تحصيلات خوب، دارای انديشهی عميق.
«زن به یک جایگاه مصنوعی و تصنعی و تشریفاتی احتیاج ندارد؛ جایگاهی که دون شأن متانت و سکینه و آرامش روحی اوست. در طبیعت الهی زن، آنچنان لطافت و زیبایی و گرمای محبتی وجود دارد که میتواند هم خود را و هم محیط پیرامون خود را- چه در داخل خانه، چه در هر محیطی که باشد- به طرف معنویت، پیشرفت و علوّ مقامات علمی و عملی سوق دهد و پیش ببرد.»
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از مسائلی که به شکلی جدی مورد بحث و توجه افکار عمومی ایران و جهان قرار گرفت موضوعِ «زن» بود. انقلاب اسلامی در فضایی به پیروزی رسید که مکاتب گوناگون و ایدئولوژیهایِ سکولار مدرن هر یک به فراخور مبانی و جهتگیریهای خود نگاهی خاص به مقولهی زن را ترویج و فرهنگ عمومی جوامع مختلف تحت تأثیرِ این نگاهها ساخته میشد. اما انقلاب اسلامی حرف و نگاهی نو و تحولآفرین را در این موضوع پیشرویِ بشریت گذاشت. این نگاهِ جدید در قالب کُنشگری و فعالیت «زنِ مسلمان ایرانی» عینیت یافت و به تعبیر حضرت آیت الله خامنهای «الگوی سوم زن» را تحقق بخشید. الگویی که «نه شرقی است و نه غربی»:
«زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابهی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصهی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.»
نقاط قوّت زنانه همراه با ایمان و عفت
نگاه انقلاب اسلامی به زن برگرفته از مبانی اسلامی است. در نگاه اسلامی هم زن و هم مرد فارغ از «جنسیت»شان میتوانند در مسیر رشد و کمال حرکت کنند:
«نگاه اسلام به جنسیت، یک نگاه درجهی دو است؛ نگاه اول و درجهی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلاً نقشی ندارد... در زمینهی مسائل اصلی انسان - که مربوط به انسان است - زن و مرد هیچ فرقی ندارند. خب، شما ببینید در تقرب الیالله، یک زنی مثل حضرت زهرا، مثل حضرت زینب، مثل حضرت مریم هستند؛ رتبهشان، رتبههای فوق تصور امثال ماهاست... جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد.»
از سوی دیگر تفاوتهای دو جنس در نقشها و قالبها نیز مورد توجه است:
«من متأسّفم که گاهی خود خانمها، خود بانوان، روی این مسئله حسّاسیّت نشان میدهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟ خب بله، در خیلی از مسائل هیچ تفاوتی نیست. نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است؛ در مسئلهی انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، امّا قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است؛ البتّه کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا] این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقهی اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقهی اختصاصی آن قالب دیگر؟ این کاری است که غربیها دارند میکنند.»
زن در این الگو در عین اینکه عنصری «در حاشیه و دست دوم» نیست، «ابزار تمتع و سوءاستفاده»ی دیگران و بهرهبرداریهای غیرانسانی نیز نیست. زنی که ذیل این انقلابِ الهی ظهور کرد تعریفی جدید از زن ارائه داده است. تعریفی که جهانی و بنبستشکنِ معضلات زنان در عصر مدرن است:
«در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که میتوانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانهی سالم و خانوادهی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر بمعروف و نهی از منکر و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بنبستهای بزرگ را درهم بشکنند. اقتدار و جذبهی تازهای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید، ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام، تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان، دست خواهد برد.»
در «الگویِ زن مسلمان» که براساس معرفتشناسی الهی شکل گرفته، زن «نقاط قوّت زنانه»ی خود را با «ایمان و عفت» همراه میکند و با چنین ترکیبی قادر به نقشآفرینیِ منحصربهفردی میشود و اینگونه «ارزش و تشخص زن» معنا مییابد:
«زن با نقاط قوّت زنانهی خود- که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است- همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکاء به خداوند، و همراه با عفت و پاکدامنی- که فضای پیرامون او را نورانیت میبخشد- میتواند در جامعه یک نقش استثنائیِ اینگونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست. مثل کوه استواری از ایمان، درعینحال مثل چشمهی جوشانی از عاطفه و محبت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمهی صبر و حوصله و عاطفهی خود سیراب میکند. انسانها در چنین آغوش پُربرکتی میتوانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیات در عالمِ وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمیکرد. این، معنای ارزش زن و تشخص زن است؛ چیزی که مغز متحجرِ مادی غربیها نمیتواند آن را بفهمد.»
نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد بر مبنای نظر مقام معظم رهبری
«زن ایرانی در ایران اسلامی، باید کوششش این باشد که هویّت والای زن اسلامی را آنچنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند. این امروز وظیفهیی است بر دوش زنان مسلمان... الگوی زن را نشان بدهند؛ بگویند زن مسلمان زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگی خود را، ظرافتها و رقّتها و لطافتهای خود را حفظ میکند؛ هم از حق خود دفاع میکند؛ هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرّب به خدا پیشروی میکند و شخصیتهای برجستهای را نشان میدهد و هم در میدان سیاسی حضور دارد. این میشود الگویی برای زنان. شما بدانید زنان مسلمان در بسیاری از نقاط دنیا امروز به شما نگاه میکنند و از شما یاد میگیرند.»
در این فضا «پرکردن خلأهای نظری» و «نظریهپردازی» با استفاده از «تعالیم اسلام» ضروری است:
«ما باید در این زمینه، خلأهای نظری را پر کنیم.... باید در این بررسیها، از دارائیهای علمی خودمان - که کم هم نیست - استفاده کنیم. دهها نظریه و الگوی مترقی در همین زمینهی زن و خانواده میشود استخراج کرد. اینها نظریهپردازی بشود، تئوریزه بشود، با جوانبش، با اجزایش، تدوین بشود و ارائه بشود. اینها کارهای میانمدت و بلندمدتی است که حتماً بایستی انجام بگیرد. تعالیم ناب و مترقی اسلام در قرآن و حدیث باید مورد استفاده قرار بگیرد.»
«اگر ما میخواهیم دربارهی مسئلهی زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهای کلیشهای فراوردهی غربیها بکلّی خالی کنیم... اگر میخواهید دربارهی مسئلهی زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیّات و الزامات اساسی آن همراه کنید و در بلندمدّت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهنتان را از تفکّرات غربی در مورد زن تخلیه کنید. نمیگویم بیاطّلاع بمانیم، نه؛ ما طرفدار بیاطّلاعی نیستیم، بنده طرفدار آگاهی و آشنایی هستم، امّا مرجعیّت آن افکار را بکلّی رد کنیم. افکار غربیها، نظرات غربیها، در زمینهی مسئلهی زن مطلقا نمیتواند مایهی سعادت و هدایت جامعهی بشری باشد... پایه و ریشه و اساس تفکّرات غربیها چون مادّی است، غلط است.»
«عمدهی کار را خود بانوان باید انجام بدهند. شما هستید که میتوانید فکر کنید، اندیشهورزی کنید، مطالعه کنید، معضلات را در مقام نظر و اندیشه حل کنید و در مقام عمل راهکار اجرائی ارائه بدهید. این، کار را بسیار آسان و نزدیک خواهد کرد.»
منابع
• پایگاه اینترنتی مقام معظم رهبری - بيانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از زنان۱۳۷۰و تاریخ ۱۳۹۱ديدار شرکتکنندگان اجلاس جهانی» زنان و بيداری اسلامی
• پایگاه اینترنتی مقام معظم رهبری - گفتوگو با دکتر سوسن صفاوردی، دبیر علمی همایش زنان وبیداری اسلامی
• گروه اندیشه تبیان همدان
• گروه جامعه و سیاست تبیان زنجان
• نظام حقوق زن در اسلام، استاد شهید مطهری
• http://daneshnameh.roshd.ir
• بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و پیام به کنگرهی «هفت هزار زن شهید کشور» ۱۳۹۱/۱۲/۱۶
• وبیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۰
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳
• پیام به کنگرهی «هفت هزار زن شهید کشور» ۱۳۹۱
• بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۸۴
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان 1379
• بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۰
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳
• ببیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰
• بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰
بازگشت به ابتدای صفحه