خبرگزاری زنان ایران

تاثیر عفاف و حجاب در سلامت اخلاقی و رفتاری جامعه

تبریز- حجاب به معنای پوشش مناسب و رعایت حد و مرزهای شرعی در ظاهر و رفتار است.
تاثیر عفاف و حجاب در سلامت اخلاقی و رفتاری جامعه
1403/04/27 - 11:01
تاریخ و ساعت خبر:
195679
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - آذربایجان شرقی،منصوری گفت:عفاف به معنای پاکدامنی، کنترل نفس و پرهیز از هرگونه رفتار نامناسب و غیر اخلاقی است. این دو مفهوم به عنوان دو روی یک سکه، مکمل یکدیگر بوده و به فرد کمک می‌کنند تا در مسیر صحیح اخلاقی و دینی حرکت کند.
فلسفه وجودی تفاوت های زن و مرد ایجاد جذبه زن و مرد برای یکدیگر است و در قبال این جذابیت هم حق و حقوقی نسبت به همدیگر دارن و هم تکلیفی، و این حق و تکلیف به موازات و تناسب هم آمده است.
بسترطبیعی شکل گیری جذابیت و تمایل زن و مرد به یکدیگر در خانواده است، خانواده بستری امن برای عشق ورزی است و هرچه زن و مرد نسبت به هم جذبه و دلربایی و عشق ورزی داشته باشند همانقدر زندگی از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار خواهد شد، ضرورت عفاف و حجاب در جامعه بدین منظور است که در جامعه و محیط بیرون از خانه و خانواده نباید بین زن و مرد جذبه، کشش، کنش و واکنش عاطفی و احساسی و عاشقانه رخ دهد چراکه جامعه محل تعامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی انسانها با یکدیگر است و تمایلات عاطفی و احساسی و جنسیتی باید تحت کنترل و مدیریت درآیند، و از آنجایی که جذابیت های جنسیتی در زنان بیشتر و قوی تر است زنان باید جذابیت های ظاهری و جسمانی و نیز لطافت رفتاری و گفتاری را پوشیده بدارند. حجاب اولین سنگر حفظ کرامیت زن در جامعه و عامل مصونیت او در مقابل طمع ورزی های احتمالی از سوی مردان است. حضور عفیفانه و پوشیده زن در محافل اجتماعی این امکان را برای او فراهم می آورد تا بتواند با وجهه انسانی و نه جنبه جنسیتی در کنار مردان به فعالیت اجتماعی بپردازد. حضو با عفاف و حجاب در جامعه سبب می شود ظرفیت ها و توانمندیهای زنان امکان ظهور و بروز یابد و استعدادهای اجتماعی او شکوفا شود. در کنار حضور عفیفانه زن در جامعه مرد نیز باید از نگرش جنسی به زنان، توجه ومهرورزی به زنان نامحرم اجتناب کند و این رفتار های عاطفی و عشق ورزی را که در واقع پاسخ به جذابیت زنانه است محدود به همسر خود کند. با این توصیف به توضیح چند مورد از تاثیرات عفاف و حجاب در سلامت اخلاقی و رفتاری جامعه می پردازیم:
الف)تعديل جاذبه طبيعي بين زنان و مردان:
بر اساس قانون خلقت بين زن و مرد جاذبه اي طبيعي قرار داده شده که ضامن سعادت و سلامت خانوادگي آن دو خواهد شد اما محور و مدار اين جذب طبيعي زن است. از اين رو در آيات شريفه براي حفظ آرامش زن و مرد، اصالت به زن داده شده است. پوشش زنان موجب تعديل جاذبه هاي طبيعي شده و اين نعمت الهي را در مسير و مجراي طبيعي خود قرار مي دهد به اين معنا که حس خودآراي و زيبا پسندي زن و زيبايي هاي ظاهري او و جاذبه هاي طبيعيش محدود به خانه و خانواده شد و همين امور که در جامعه ي بيرون، فساد آور است در درون خانواده نقش مثبت ايفا مي کند.
ج) بهداشت رواني جامعه:
پاک نمودن جامعه از جاذبه هاي کاذب و محرک هاي جنسي و رواني مانع از غرق شدن جامعه در مسائل شهواني و ضد اخلاقي خواهد شد. پوشش و حجاب در تمام ابعاد ارتباطات تضمين کننده سلامت جامعه خواهد بود.
حجاب، امنيت اخلاقي و فکري:
براي اينکه اختلاط بين زنان و مردان پيش نيايد و حدود اخلاقي حفظ شود، اسلام براي زنان حجاب را معين کرده است. خود اين حجاب، يکي از وسايل امنيت است. با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنيت پيدا ميکند و هم مرد مسلمان امنيت پيدا ميکند. آنجايي که حجاب را از زنان دور مي کنند، آنجايي که زن را به عرياني و برهنگي نزديک مي کنند در درجه اول ، امنيت از خود زن و در درجه بعد از مردم و جوانان گرفته خواهد شد. براي اينکه محيط سالم و داراي امنيت باشد، زن بتواند کار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسئوليت هاي خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معين کرده که اين حجاب، يکي از آن احکام برجسته اسلام است چنانچه دختري مثلا مايل است پزشک شود و يا در فعاليت هاي ديگر علمي، اقتصادي شرکت کند براي او ميدان ها باز است به شرط رعايت عفت و عفاف و عدم اختلاط و انتزاج زن و مرد، در جامعه اسلامي ميدان براي زن و مرد باز است.
حجاب، امنيت رواني فرد:
اسلام به روان انسانها توجه ويژه دارد همان گونه که سلامت جسمي را در نظر دارد. خداوند متعال در« نظام تکوين» دو سرمايه عفاف و حيا را براي زن و مرد و غيرت را براي مردان قرار داد تا نگهبان روح و روان انسان ها و ضامن سلامت رواني آنهاباشد و در «نظام تشريع» نيز با حکم «حجاب» و «حدود حريم ارتباط با نا محرم» از ايجادزمينه هايي که به جسم و روح آسيب ميرساند پيشگيري نمود.
اضطراب و ترس هاي مرضي ناشي از مزاحمت هاي خياباني و دغدغه ي مداوم نسبت به پذيرفته شدن از سوي مردان و يا عدم پذيرش و استفاده ي بي حد و مرز و افراطي از لذت هاي جنسي و جسمي و مورد بي مهري قرار گرفتن پس از سوء استفاده مردان بيمار «الذي في قلبه مرض» و .. از عوامل مهم در بيماريهاي رواني و افسردگي است که در صورت باور حجاب و پذيرفتن آن، همه ي اين آسيب پذيري ها از بين خواهد رفت. بنابراين يکي از فلسفه هاي تشريع حکم حجاب، ايجاد آرامش رواني فرد و در نتيجه سلامت و امنيت رواني جامعه است.
حجاب عامل مصونيت و امنيت:
حجاب در ذات خود داراي مصونيت است به اين معنا که نيروي محافظ و نگهبان وجودي زن مي باشد. با نگاهي به قطعات و برش هاي تاريخي مي توان به اين بعد و ويژگي حجاب پي برد و آن را مورد تحليل بررسي قرار داد. واژه ي معادل مصونيت، نگاهداشت ، حافظ و امنيت ساز است اما هيچ يک از اين معادل ها به تنهايي نمي تواند معناي کلمه مصونيت را برساند. امنيت و مصونيت در ابعاد گسترده ي خود جسماني، رواني، اقتصادي، اجتماعي و سياسي در حکم حجاب وجود دارد. زنان پوشيده از آن جهت که جسم و پيکر آنها توسط پوشش به هر نوعي محافظت مي شود، کمتر در معرض ناراحتي هاي جسمي قرار خواهند گرفت و از آسيب هاي طبيعي و اجتماعي در امان خواهند بود و پوشيدگي مانع از آسيب پذيري جسم افراد ميشود. از نظر رواني نيز زنان با حجاب کمتر در معرض اضطراب ها و ترس ها قرار مي گيرند مثلا اضطراب از اينکه به هنگام مقايسه با ديگران مورد قبول واقع نشوند و يا اشکالي در لباس باشد که ديده شود و ... از جمله موارد اضطراب افراد بدون حجاب است. افزون بر اينکه جهت برنده شدن در مسابقه دلبري و خود نمايي بيشتر دقت خود را به انتحاب لباسي که شرايط جلب نظر را داشته باشد اختصاص داده و از ديگر امور زندگي مانند تحصيل ، زندگي زناشويي، وظيفه هاي شخصي (فرزندي،مادري،همسري و ...) باز مي مانند و عدم موفقيت در اين امور نيز موجب اضطراب بيشتر مي شود. به طور مسلم اين که يک زن پيوسته در ميدان مسابقه و امتحان بيشتر باشد و احساس کند مورد مقايسه قرار مي گيرد فرسودگي روحي مي آورد . شهيد مطهري(ره) معتقد است گاهي حرکات و سکنات انسان، زباندار است و گاه وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنا دار است و با زبان بي زباني مي گويد: «دلت را به من بده، در آرزوي من باش ، مرا تعقيب کن.» و گاه برعکس ، با زبان بي زباني مي گويد
« دست تعرض از اين حريم کوتاه است». بنابراين، زنان با حجاب از مسابقه و امتحان مستمر در امان هستند و از اين رو آرامش روحي و رواني بيشتري دارند و به جاي اتلاف وقت در پشت ويترين هاي مغازه ها و مشورت هاي ملال آور در مورد رنگ سال، مد سال و مدلهاي جديد براي همه ي امور زندگي اعم از فردي، خانوادگي و اجتماعي برنامه ريزي خاص داشته باشند و اين مسأله آرامش روحي ، رواني و نشاط دروني را به وجود خواهد اورد. افزون بر آرامش رواني فرد با حجاب، در جامعه نيز مي توان مصونيت ناشي از حجاب را موجب بهداشت و سلامت رواني جامعه بر شمرد، ومشاهده نمود زيرا جامعه از مجموعه افراد تشکيل مي شود و سلامت فردي به دنبال خود بهداشت رواني جامعه را خواهد داشت. پوشش زنان از تحريک مستمر مردان جلوگيري کرده و زمينه ي هيجان هاي افراطي جنسي را نابود مي کند. گفته شده است که: هيجان و تحريکات رواني، عامل عوارض جسمي همچون بيماري معده و روده از جمله زخم معده ميباشد. بنابراين آرامش روحي و بهداشت روان، موجب سلامت جسم و ايجاد جامعه اي سالم خواهد بود که افرادي با جسم و روح سالم در آن بزيند.
توماس آکمبس در مورد آسيب هاي روحي مي نويسد: لذتهاي جسماني، در ابتداي کار بر ما لبخند ميزند ولي عاقبت، نيش زهرآلود خود را در روح ما فرو برد. وهلاکمان مي کند. در صورتي که زنان و مردان از نيش زهرآگين اين لذت هاي زود گذر آگاه باشند، هرگز خود را در معرض خطر قرار نداده وبا پوشش صحيح ومناسب،خود و جامعه ي بيرون را واکسينه مي کنند.در واقع اين خصوصيّت که فردي دغدغه ي جلب نگاه و نظر ديگران به ويژه نامحرم را نداشته باشد و انتخاب وسايل شخصي را بر اساس نياز و سليقه خودانجام ميدهد نه آنچه جامعه به او تحميل مي کند،آرامش بخش روح و روان فرد و در نتيجه ساختار جامعه خواهد بود.
مصادیق نا امنی ناشی از بي حجابي و بدحجابي:
طلاق و از هم گسيختگي خانواده:
آگاهي نسبت به آثاربي حجاب بودن مطمئناً يک گام مؤثر به سمت حجاب و امنيت جامعه است.آمارهاي قطعي و مستند نشان مي دهد که با افزايش برهنگي در جهان،طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا مدام رو به افزايش است؛چرا که به قول بابا طاهر «هرآنچه ديده بيند دل کند ياد» و هرآنچه دل از آن ياد کند به هر قيمتي که باشد در پي آن خواهد رفت و بدين ترتيب،هر روز دل به دلبري مي بندد و از ديگري دل مي برد. در محيطي که فرهنگ حجاب و عفاف،مطرح است.دو همسر،متعلق به يکديگرند و احساسات و عواطفشان مخصوص يکديگر است. در چنين محيطي،همسران يک تن واحدند وجدايي شان کمتر اتفاق مي افتد؛ ولي در «بازار آزادبرهنگي»که عملاً زنان به صورت کالاي مشترکي در آمده اند،ديگر قداست پيمان زناشويي،مفهومي ندارد و خانواده ها به سستي تار عنکبوت به سرعت از هم متلاشي مي شوندو کودکاني بي سرپرست بر جاي مي مانند.

سقوط شخصيت زن:
ودرآخرسقوط شخصيت زن،طبيعي است هنگامي که جامعه،زن را فقط براي زيباييها و اندام برهنه اش بخواهد اين
موجود،تمايلش براي آرايش و خودنمايي روز به روز افزايش مي گردد و بدبن ترتيب به خاطر جاذبه اي که دارد به صورت يک کالا و وسيله ي تبليغات مورد سوء استفاده ي ديگران قرار مي گيرد.در چنين جامعه اي شخصيت زن تا مرز يک عروسک يا يک کالاي بي ارزش سقوط مي کند وارزشهاي والاي انساني در وي بکلِّي به دست فراموشي سپرده مي شودو همين کالاي عروسکي نيز تا زماني که از زيبايي بهرهاي دارد،در دست سودجويان مبادله مي شود و با از بين رفتن اين زيبايي ظاهري،آن ارزش ظاهري هم از بين خواهد رفت و ازآن پس به وي به چشم يک شي ء زايد و دور افتادني نگاه مي کنندودر چنيين جوامعي چگونه يک زن مي تواندازطريق ويژگيهاي اخلاقي، علم وآگاهي و دانايي اش جلوه کند و حائز مقام والايي گردد؟هرگز!1
براي اينکه جامعه اي باحجاب اسلامي وبه تبع آن امنيت داشت بايد زمينه هاي فردي،خانوادگي،اجتماعي و حکومتي رادر افراد جامعه تقويت نمود و همچنين الگوهاي حجاب و عفاف را هرچه بيشتر در قالب فيلمها،داستانها،نمايشها و برنامه هاي عملي به مردم شناساند.
نتيجه:
انسان موجودی با تمایلات فردی و دسته جمعی و گرایشات غریزی، عاطفی، احساسی و نیز ظرفیت های اجتماعی و تعامل با سایر انسانهاست. هر کدام از این گرایشات و تمایلات بستری برای شکوفایی و فعلیت دارند؛ بستر تمایلات غریزی و احساسی و عاطفی خانواده است و زمینه تمایلات اجتماعی جامعه می باشد. در جامعه محل تضارب افکار و سلایق است، علاوه بر تضارب افکار در جامعه ممکن است میان تمایلات فردی و اجتماعی نیز تقابل ایجاد شود، عقل حکم مي کند که در تعارض بين حقوق فردي و اجتماعي و آزادي فرد و جامعه،حقوق جامعه مقدم شود.يعني خواسته هاي جمع بر فرد مقدم باشد. دستورات حجاب برای زنان در قرآن کریم در همین راستا قرار دارد و برای سالم ماندن جامعه زنان مؤمن بايد در جمع مردان خود را پوشیده نگه دارند تا از بر کات حجاب،خود و جامعه بهره مند شوند و امنیت اخلاقی، رفتاری، روانی، اقتصادی، سیاسی حفظ شود و از پیامدهای سوء همانند از هم گسیختگی خانوادگی، طلاق و سقوط شخصیت زن محفوظ بماند.

منابع و مآخذ
1.اکبري،محمد،مرواريدعفاف،قم،مؤسسّه انتشاراني ظفر چاپ سوم،1383
2 زن ريحانه آفرينش مجموعه سخنرانيهاي مقام معظم رهبريدرباره ي زن دفتر نشر آثار مقام معظم رهبري 1387
3.طيبي،ناهيد،عطرعفاف،با همکاري واحد پاسخ به سؤالاتجامعةالزهرا(س)،قم،انتشارات جامعة الزهرا،گلبرگچاپ اول،1386
4.وحيدي،محمد،احکام خانواده،قم،نشرهاجر،چاپ سومجلد دو،1388
انتهای پیام/*
.

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
حجاب،عفاف
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
حجاب و عفاف
V
آرشیو