«تبعیض مثبت» واژه جدید سیاسی اصلاح طلبان/ واژه سازی سیاسی اصلاح طلبان چه بلایی سر کشور آورد؟
اینکه در فضای مدیریتی کشور اقلیت های مذهبی و خصوصا بانوان بتوانند رشد کرده و در جایگاههای رفیعی بر اساس استعداد و توانایی های خود قرار بگیرند نه تنها هیچ مشکلی وجود ندارد بلکه جامعه نیز این موارد را تشویق می کند. اما اینکه بازهم در فضای سیاسی کشور یک ساختار جدیدی بوجود بیاورند و کشور را محل ابتلا و آزمایش و به نوعی موش آزمایشگاهی کنند، به نظر می رسد با توجه به مشکلات عدیده کشور این موضوع امکان پذیر نیست.
1403/05/02 - 08:56
تاریخ و ساعت خبر:
195940
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - امیرحمزه نژاد: اصلاح طلبان همواره با واژههای مختلف بازی سیاسی کرده اند. این روزها با توجه به چیدمان کابینه به دست افراد خاصی که اسامی آنان توسط «محمد جواد ظریف» مطرح شد، وی درباره نحوه قرار گرفتن افراد در کابینه دولت چهاردهم توضیحاتی ارائه داد. توضیحاتی که سبب ایجاد انتقاداتی در محافل خبری و رسانهای شد.
رئیس شورای راهبری انتخاب وزرای دولت چهاردهم درباره امتیاز پیروان مذاهب غیراکثریت در چینش کابینه توضیحاتی ارائه داد.ظریف در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به توییت یکی از کاربران مبنی بر اینکه «ظریف گفته در چینش دولت چهاردهم شیعهنبودن امتیاز دارد و تبعیت از مذهب قانونی را معتبر نخوانده است»، نوشت:
«آنچه در سیما عرض شد کوشش دولت چهاردهم برای حضور گستردهتر بانوان و اقوام و مذاهب در دولت بود. اشاره بنده هم به دو خانه از جدول سنجههای ارزیابی نامزدها بود.
امیدوارم با حسن ظن با یکدیگر همدلی کنیم و از صحبتهای یکدیگر برداشتهای ناصواب نداشته باشیم.»
ظریف در این توضیحات عنوان کرده بود که بانوان و اقلیت های مذهبی نسبت به افراد شیعه 10 امتیاز برتری دارند. همین موضوع موجب انتقاداتی از سوی افکارعمومی شد که اصلاح طلبان در فضای مجازی برای رفع و رجوع این مسئله از واژه «تبعیض مثبت» استفاده کرده اند. واژهای که خود اجتماع نقیضین است.
در تعریف این موضوع آمده است، تبعیض مثبت، تخصیص سهمیه یا تبعیض جبرانی (به انگلیسی: positive discrimination) - (به انگلیسی آمریکایی: Affirmative Action) به معنی در پیشگرفتن سیاست و روشی برای اصلاح رویههای تبعیضآمیز در برابر اقلیتهای نژادی، زنان، از کارافتادگان و سایر گروههایی است که در طول تاریخ، از برخی یا بسیاری مزیتهای اجتماعی بیبهره ماندهاند.
اما این موضوع خود منتقدان خاصی دارد. بدین جهت که گفته می شود برای رفع مشکلاتی اگر هست باید ترمیم ساختارها و ساختارچینی درست و مثبت مشکلات و نقص ها را رفع کرد وگرنه تقسیم هر سهمیهای خود یک رانت محسوب می شود و در اینجا با تقسیم و گسترش رانتها قطعا بسیاری از المان های مثبت و کاربردی و واقعی در نظر گرفته نمی شود و راه افراد مستعد و توانمند و کارآمد در ادامه بسته خواهد شد.
این موضوع خود تبعیض آشکار دیگری بوجود می آورد. مثلا اینکه حتما باید یک بانو و یا یک اقلیت مذهبی در یک جایگاه قرار گیرد اما توانمندی خاصی نداشته باشد این باعث می شود که مشکلات بیشتر این حوزهها رشد کند. این ساختار رانتیر قطعا نه نمی تواند فضای عادلانهای در جامعه ایجاد کند و نه میتواند مشکلات را حل کند و باید ساختاری بوجود آورد که افراد به طور واقعی در آن رشد کنند.
در کشورهای غربی نیز در خصوص موارد اخلاقی خصوصا در سیاست این انتقاد از سوی مکتبهای فکری این حوزه مطرح شده که اخلاق باید در کلیت به ایجاد یک فضای عادلانه در جامعه منجر شود وگرنه هر نوع چیدمان شبه اخلاقی که تنها به یک فضای تبلیغاتی کمک کند و نتیجه آن ایجاد یک وجه غیر عادلانه و بستن راه عدالت اجتماعی است، بیشتر از هر چیز منجر به ایجاد فساد و در نوع خود ایجاد نقصهای بیشتری می شود.
اینکه در فضای مدیریتی کشور اقلیت های مذهبی و خصوصا بانوان بتوانند رشد کرده و در جایگاههای رفیعی بر اساس استعداد و توانایی های خود قرار بگیرند نه تنها هیچ مشکلی وجود ندارد بلکه جامعه نیز این موارد را تشویق می کند. اما اینکه بازهم در فضای سیاسی کشور یک ساختار جدیدی بوجود بیاورند و کشور را محل ابتلا و آزمایش و به نوعی موش آزمایشگاهی کنند، به نظر می رسد با توجه به مشکلات عدیده کشور این موضوع امکان پذیر نیست. در فضای سیاسی دهه نود که رهبر انقلاب آنرا دهه از دست رفته نامیدند به جهت اینکه بسیاری از ظرفیت ها معطل ماند با همین واژه سازیها شاهد ایجاد مشکلات مختلف برای کشور بودیم. مثلا هر باری که طرف غربی معاهدات برجامی را انجام نمی داد و یا تحریم جدیدی اضافه می کرد، تیم دیپلماسی با ریاست ظریف از واژه «روح برجام» استفاده می کرد اما رفته رفته همین نقضهای پی در پی و آشکار برجام سبب شد که بعد از 8 سال نه تنها چیزی از برجام عاید کشور نشود بلکه آمریکا نیز از آن به راحتی و بدون هیچ مجازاتی بیرون آمد و بیشتربرای کشور این موضوع خسارت زا شد.
اصلاح طلبان همواره برای رسیدن به اهداف سیاسی خود با واژگان مختلف بازی کردند اما در انتها نه تنها در ذهن مردم از این واژگان موارد منفی به جای مانده بلکه باعث بی اعتمادی و سرخوردگی اجتماعی شده است. حالا این جریان سیاسی با وارد کردن واژگان جدید و مصادرهای و انحصاری سعی دارد بازهم کشور را درگیر ساختاری دیگری کند که قطعا این بهم ریختگی و آنارشیست به ضرر مردم و خصوصا جوانان تبدیل می شود.
بازگشت به ابتدای صفحه