اسمش انسیه است، به معنای انس و همدم اما سال هاست که بدون همدم در حال زندگی کردن است چرا که هیچگاه آن بمباران روز تلخ را از خاطرش نخواهد نبرد، چه روز تلخی بود، روز عروسی یکی از اقدام که به عزای فرزند و همسرش نشست و سالهاست که تک و تنها بار زندگی را به دوش می کشد.
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - از کُردستان، اسمش انسیه است، به معنای انس و همدم اما سال هاست که بدون همدم در حال زندگی کردن است چرا که هیچگاه آن بمباران روز تلخ را از خاطرش نخواهد نبرد، چه روز تلخی بود، روز عروسی یکی از اقدام که به عزای فرزند و همسرش نشست و سالهاست که تک و تنها بار زندگی را به دوش می کشد.
انیسه خیر آبادی مادر شهیده پروین فاتحی و همسر شهید عباس فاتحی 37 سال را با حسرت پشت سر گذاشته است.
بانو انیسه از داغداری اش در روزهای جنگ و تنهاییش در سال های بعد از انقلاب گفت و ابتدای ماجرای زندگیش را اینطور برایمان شرح داد که؛ روز 28 دی سال 1365 همسرم چند ساعتی بود که از سرکار برگشته بود او در اداره کار مشغول به فعالیت بود، وسایل عروسی برادر شوهرم در منزل ما بود قرار بود که فردای آن روز در عروسی باشیم یک دفعه صدای هواپیماهای رژیم بعث آمد همه ی ما به پایین ساختمان آمدیم آن موقع ما در خیابان ادب شهر سنندج ساکن بودیم من تازه 13 روز بود که برای پسر کوچکم زایمان کرده بودم، همسرم دختر 3 ساله ام پروین را در آغوش گرفت وقتی به پایین ساختمان رسیدیم همسرم و دخترم بر اثر ترکش بمب رژیم بعث عراق به شهادت رسیدند همسر برادرم و برادر شوهرم نیز در کنار ما زخمی و زمانی که به بیمارستان رسیدیم آنها هم نیز به شهادت رسیدند.
زندگینامه شهید:
عباس فاتحی در سوم شهریور 1134 در روستای احمد آباد کامیاران چشم به جهان گشود، پدر و مادرش به عشق علمدار کربلا نام او را عباس نامیدند، در سال 53 به خدمت سربازی و در سال 57 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ازدواج و در اداره کار مشغول به فعالیت شد، ثمره ی زندگیمان 2 دختر و یک پسر بود که دخترم پروین زمانی که تنها 3 سال بیشتر نداشت در آغوش پدرش به سعادت ابدی پیوست.
هیچگاه خاطرات آن دوران در ذهنم پاک نمی شود و هر شب همانند فیلمی در جلوی چشمانم مرور می شود انگار دیروز بود که همه جا بوی خاک و خون می داد، همه جا در خاک آغشته شده بود و صدای داد و بیداد مردم از شهید شدن خانواده شان می آمد اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گویا دیگر همه جا رنگ و بوی شادی و امنیت گرفت .
هفته ای دو بار به سر زیارت همسر و دخترم می روم جایشان را در زندگی بسیار احساس می کنم همسرم به آرزویش رسیده بود ، احساس می کنم در آن مکان در حال تماشا کردن من هستند.
بعد از بمباران سال ۶۵ به روستای کروندان از توابع شهرستان دهگلان رفتیم بعد از مدتی برادرم به مدت ۷ سال سرپرستی فرزندانم را بر عهده گرفت اما متاسفانه بر اثر یک تصادف همراه همسرش فوت کردند و من سرپرسی فرزندانش را بر عهده گرفتم و امروز بعد از چندین سال همیشه می گویم که من ۴ فرزند دارم .
کار خیر با یاد شهید:
همه ما همواره نام گروههای جهادی مختلف را شنیدهایم. گروههایی که در هیاهوی زندگی امروزه بدون چشمداشت مادی در بین مردم حضور یافته و هر آنچه از دستشان برمیآید برای آنان انجام میدهند.
این گروهها به دلیل آنکه در بطن مردم و به خصوص اقشار محروم و ضعیف جامعه حضور مییابند سرشار از خاطرات تلخ و شیرین هستند. از چشیدن طعم واقعی و تلخ محرومیت در مناطق محروم گرفته تا شیرینی خدمت رسانی به مردم و رفع مشکلات آنان دایره خاطرات گروههای جهادی را تشکیل میدهند و در این میان نیز خانم انسیه خیرآبادی با همکاری خیرین به عنوان یک بانوی موفق بسیجی همواره دست رسانی برای فقیران و مستمندان شده است و هدف از کارش را ابتدا برای رضای خداوند و سپس آرامش روح فرزند و همسرش عنوان کرده است و می گوید: وقتی به عنوان بانویی کُرد در میان گروه های جهادی به یاری مستمندان می شتابم انگار خداوند در کنارم است و دلی سخاوتمند را به من عطا کرده است نمی توانم هیچگاه محبت هایی را که به من ارزانی داشته است فراموش کنم هر چند در کنار آن نیز سختی ها فراوان بوده است.
گرچه عنوان شهید بر تارک تمامی ارزشها میدرخشد اما اهمیت این موضوع نه صرفاً بهعنوان جایگاه و مقام، بلکه بهدلیل اوج نیاز جامعه دینی به چنین نورآفرینانی است که همواره با تولید نورانیت، هم خود شهید و هم جامعهای را که شهید به آن تعلق دارد به اوج تعالی میرساند.
حقا که شجاعت شهید از مادران پاکدامنی است که تربیت چنین فرزندی را به بهترین نحو و با معیارهای اسلامی و به نکویی انجام داده و به عهده داشته است و همچنین، صبوری و تلاشهای همسران شهدای گرانقدر را که با ایثارگریهایشان و همچنین با قبول مسئولیت، سرپرستی و تربیت یادگاران آن عزیزان، دفاع از کشورمان را بهشایستگی انجام دادند ارج مینهیم.
آری، مادران و همسران شهدا، الگوی صبر، مقاومت و ایستادگی بوده و یادگاران گهرباری هستند که همواره شایسته تقدیر و سپاسگزاری جامعه بوده و خواهند بود.
انتهای پیام/*