افراط یا تفریط در تربیت/ وقتی عشق بیمرز یا سختگیری بیوقفه کودکان را از رشد سالم دور میکند»
کارشناسان حوزه کودک هشدار میدهند که بسیاری از والدین در مسیر تربیت، میان دو دام خطرناک گرفتار شدهاند؛ گروهی که با افراط در محبت و تفریح، تابآوری و مسئولیتپذیری فرزند را از بین میبرند و گروهی که با سختگیریهای بیوقفه، امنیت روانی و شادمانی او را قربانی نظم میکنند. روانشناسان معتقدند راز تربیت صحیح، نه در محدودیت صرف و نه در آزادی مطلق، بلکه در حفظ تعادل میان پنج نیاز اساسی فرزند است: تفریح، قانونمداری، هیجان، امنیت و استقلال.
1404/10/07 - 09:35
تاریخ و ساعت خبر:
151034
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - یزد -فاطمه عبدلی در گفتگو با روانشناس حوزه کودک با تأکید بر ضرورت حفظ تعادل در پاسخگویی به نیازهای اساسی کودکان و نوجوانان، گفت: افراط و تفریط در شیوههای تربیتی، یکی از مهمترین موانع در مسیر تأدیب و تربیت صحیح فرزندان به شمار میرود و میتواند آثار جبرانناپذیری بر شخصیت آنان بر جای بگذارد.
وی با اشاره به اینکه نظام تربیتی سالم باید بر پایه تعادل شکل بگیرد، افزود: کودکان و نوجوانان دارای نیازهای مشخص و طبیعی هستند که بیتوجهی یا زیادهروی در هر یک از آنها، فرآیند رشد روانی و اجتماعی آنان را مختل میکند.
این روانشناس کودک نیاز به تفریح را نخستین نیاز اساسی معرفی کرد و گفت: برخی خانوادهها دچار افراط در تفریح شدهاند؛ بهگونهای که با کوچکترین احساس ناراحتی کودک، او را به رستوران، گردش، سفر یا سرگرمیهای پیدرپی میبرند. این سبک زندگی باعث میشود کودک تحمل سختی، مسئولیتپذیری و صبر را نیاموزد.
وی در مقابل به خانوادههایی اشاره کرد که دچار تفریط هستند و افزود: در این خانوادهها، تمام تمرکز بر درس، تلاش و آینده است و کودک از سادهترین تفریحات محروم میشود. محرومیت از تفریح سالم نیز به همان اندازه آسیبزاست و میتواند موجب فرسودگی روانی و کاهش انگیزه در فرزند شود.
فلاح نیاز به قانونمداری را دومین نیاز مهم دانست و تصریح کرد: برخی خانوادهها فضای خانه را به محیطی کاملاً نظامی تبدیل میکنند؛ ساعت خواب، نوع غذا، پوشش و حتی جزئیترین رفتارها با سختگیری شدید کنترل میشود. این شیوه، استقلال و اعتمادبهنفس کودک را تضعیف میکند.
وی افزود: در نقطه مقابل، خانوادههایی هستند که هیچ قانون مشخصی ندارند و کودک هر زمان که بخواهد میآید و میرود. نبود قانون نیز به همان اندازه خطرناک است و مانع شکلگیری نظم و مسئولیتپذیری در فرزند میشود.
این روانشناس بالینی، نیاز به ابراز هیجان را سومین نیاز اساسی عنوان کرد و گفت: در برخی خانوادهها، کودک اجازه بیان احساسات خود را ندارد. زمانی که میگوید دلم گرفته، با سرزنش یا مقایسه مواجه میشود و هیچکس در خانه احساساتش را بروز نمیدهد.
وی ادامه داد: در مقابل، خانوادههایی هستند که هیجانات خود را بدون کنترل به کودک منتقل میکنند؛ اضطراب اقتصادی، خشم، افسردگی و نگرانیهای بزرگسالان دائماً در فضای خانه مطرح میشود. نه سرکوب هیجان درست است و نه ابراز افسارگسیخته آن؛ آنچه اهمیت دارد، مدیریت هیجانات است.
فلاح با اشاره به نیاز به امنیت گفت: برخی والدین بهویژه مادران، با هشدارهای مداوم مانند نرو، نیفتی، سلام نکن، در را باز نکن و خطرات پیدرپی، کودک را دائماً در حالت ترس نگه میدارند. این رفتار باعث میشود کودک شجاعت و اعتماد به محیط را یاد نگیرد.
وی افزود: در نقطه مقابل، خانوادههایی وجود دارند که کودک را کاملاً رها میکنند و محبت و مراقبتی که حس امنیت ایجاد کند، در آنها دیده نمیشود. هر دو رویکرد، احساس امنیت روانی کودک را تهدید میکند.
این استاد دانشگاه نیاز به استقلال را پنجمین نیاز مهم معرفی کرد و اظهار داشت: برخی والدین تمام تصمیمات فرزند را خودشان میگیرند؛ اینکه چه بخورد، کجا بخوابد، چه رشتهای انتخاب کند و حتی چگونه فکر کند. این کودکان فرصت تصمیمگیری و رشد شخصی پیدا نمیکنند.
وی در عین حال هشدار داد: از سوی دیگر، رها کردن کامل کودک بدون راهنمایی نیز اشتباه است. استقلال باید همراه با هدایت و حمایت باشد، نه کنترل مطلق و نه بیتفاوتی.
این کارشناس در پایان تأکید کرد: اگر والدین بتوانند در این پنج نیاز اساسی شامل تفریح، قانونمداری، ابراز هیجان، امنیت و استقلال تعادل را حفظ کنند، زمینه تعلیم، تأدیب و تربیت صحیح فرزندان فراهم خواهد شد و جامعه در آینده از ثمرات آن بهرهمند میشود.
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه