یادداشت/ بخش پایانی

بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) با نگاه به خطبه ایشان در کاخ یزید

دربخش دوم مقاله بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب (س) با استناد به خطبه آن حضرت در کاخ یزید، نویسنده به توضیح و تفسیر سایر مؤلفه های جهاد تبیین پرداخته است.
بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) با نگاه به خطبه ایشان در کاخ یزید
1401/05/31 - 11:49
تاریخ و ساعت خبر:
140855
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - در بخش اول یادداشت «بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) با نگاه به خطبه ایشان در کاخ یزید » نویسنده -اعظم السادات حسینی پژوهشگر : با استناد به خطبه حضرت زینب(س) در کاخ یزید، به بررسی خطبه ایشان از منظر مؤلفه های تبیینی پرداخته و روضه خوانی در مجلس یزید، اهمیت اقامۀ عزای امام حسین(ع)،برتری معنوی زینب (س) در فضای خفقان را به عنوان تیتر های اصلی مطرح و تفسیر کرده است .
در این بخش نیز به بررسی سایر مؤلفه ها می پردازیم:
علت کینه یزید از اهل بیت(ع)!
خاتون دو سرا در سخنان بلند خود متذکر می شود که هرگز از فرزندان پدر و مادر ستم پیشه، انتظار دلسوزی و ترحم نداشته باشید که یک خیال واهی است.
حضرت به ریشۀ شخصیت فاسد وی می پردازد و دودمان جنایتکارش را به رخش می کشد که بخشی از ستمها و اعمال ننگین یزید، مرهون آبا و اجداد چنایت پیشه اوست. آن بانو در ادامه خطبه می فرماید: «کیف یرتجی مراقبة من لفظ فوه أکباد الأزکیاء و نبت لحمه بدماء الشّهداء؛ به راستی چگونه توقع و امید دلسوزی از[پسر آن ]کسی باشد که دهانش جگر پاکان را جوید و بیرون انداخت و گوشتش از خون شهیدان رویید.»
«و کیف یستبطئ فی بغضنا أهل البیت من نظر إلینا بالشّنف و الشّنان و الإحن و الأضغان؛ و چگونه در بغض و کینه نسبت به ما اهل بیت کوتاه آید [و کندی کند] آن کسی که به ما با نظر دشمنی و کینه توزی می نگرد.»
«ثمّ تقول غیر متأثّم و لا مستعظم و أهلّوا و استهلّوا فرحا ثمّ قالوا یا یزید لاتشل منتحیا علی ثنایا أبی عبد اللّه (ع) سیّد شباب أهل الجنّة تنکتها بمخصرتک؛ ای یزید!تو[با کمال پررویی، ]بدون آنکه خود را گنهکار بدانی و بزرگی این گناه را درک کنی، می گویی: کاش پدرانم بودند و شادی سر می دادند و می گفتند: دست مریزاد ای یزید!درحالی که با چوب خیزران، به دندانهای ابا عبد اللّه سرور جوانان اهل بهشت اشاره می کنی و بر دندانهای او می زنی.»
«و کیف لا تقول ذلک و قد نکأت القرحة و استأصلت الشّافة بإراقتک دماء ذرّیّة محمّد (ص) و نجوم الأرض من آل عبد المطّلب و تهتف بأشیاخک زعمت أنّک تنادیهم؛ چرا چنین نگویی؟!تو که پوست از زخم ما برداشتی و با این خونی که از فرزندان محمد (ص) و ستارگان درخشان روی زمین از خاندان عبد المطلب بر زمین ریختی؟پدرانت را صدا می زنی و می پنداری که صدایت به گوش آنان می رسد.»
«فلتردنّ وشیکا موردهم و لتودّنّ أنّک شللت و بکمت و لم تکن قلت ما قلت و فعلت ما فعلت؛ ولی به همین زودی به آنجا که آنها هستند خواهی رفت و آن وقت آرزو می کنی که ای کاش دستت شل بود و زبانت لال، و آنچه گفتی، نمی گفتی و آنچه کرده ای نمی کردی.»

دعا سلاح برندۀ مظلومان
از دعاهایی که هیچ شکی در مستجاب شدنش نیست، دعای مظلوم است. رسول خدا (ص) می فرماید: «ثلاث دعوات مستجابات لا شکّ فیهنّ دعوة المظلوم و... سه دعا است که بدون شکّ، اجابت می شود: [یکی ]دعای مظلوم است و....»
در اینجا شیرزن خاندان رسالت نیز در اوج مظلومیت، با توسل به سلاح دعا، از محضر حضرت حق، دادخواهی می کند و می فرماید: «اللهم خذ بحقّنا و انتقم ممّن ظلمنا و أحلل غضبک بمن سفک دماءنا و قتل حماتنا؛ خدایا ما را باز ستان و از آنان که به ما ستم کردند انتقام بگیر و خشم خود را بر کسانی که خونهای ما را ریختند و یاران ما را کشتند، فرود آر.» و خطاب به طاغوت زمان می گوید: «فو اللّه ما فریت إلاّ جلدک و لا جززت إلاّ لحمک؛ سوگند به خدا، جز پوست خود را ندریدی و جز گوشت خود را نبریدی.»
. مهلت خداوند برای ستمگران
سنت تغییرناپذیر خداوند متعال، هشدار برای همه اهل باطل است که حتما از عواقب کار خود بترسند. مهلت دادن خداوند به اهل باطل نه به سود آنان، بلکه برای آزمایش و سنگینی گناه و مجازات بیش ترشان است؛ چنان که می فرماید:
و الّذین کذّبوا بآیتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون * و أملی لهم إنّ کیدی متین؛[12]
و «آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد و به آنها مهلت می دهیم [تا مجازاتشان دردناک تر باشد]؛ زیرا طرح و نقشه من، قوی و حساب شده است [و هیچ کس را قدرت فرار از آن نیست].» عقیله بنی هاشم نیز با استناد به آیه 178 سوره آل عمران که می فرماید:
و لا یحسبن الّذین کفروا أنّما نملی لهم خیر لأنفسهم إنما نملی لهم لیزدادوا إثما و لهم عذاب مهین، مهلت دادن خداوند متعال به رهروان راه باطل را نه به نفع آنان، بلکه برای آزمایش و خواری بیش ترشان قلمداد فرمود و به یزید و پیروانش اعلام کرد که این فرصت و مهلت، از دست آنان خواهد رفت و عذاب خوارکننده ای در انتظارشان خواهد بود.
بانوی حماسه آفرین عاشورا از مجلس یزید به تمامی جنایتکاران در طول تاریخ اخطار کرد که پیروزی موقتی آنان و آزادی عملی که دارند به این معنا نیست که افرادی صالح و درستکارند و خداوند از آنان خشنود است؛ بلکه برعکس، خداوند متعال با مهلتی که به آنان داده است در حقیقت، آنان را به حالشان رها کرده است؛ زیرا لیاقت و شایستگی هدایت ندارند. آنان در این فرصت، طغیان و سرکشی را به اوج خود می رسانند و بارشان سنگین تر و کیفرشان بیش تر خواهد بود.
حضرت زینب(س)به حکمران خودکامه عصر خود فرمود: «آیا تو که امروز جشن گرفته ای و شادی می کنی چنین می پنداری که چون جهان را بر ما تنگ کرده و یک مشت زن و کودک را همچون اسیران از این دیار به آن دیار می کشانی، نشانه قدرت و اقتدار حکومتی و ارزشمندی تو نزد خداوند است؟!اشتباه می کنی این فرصت آزادی عمل، بار گناهت را سنگین تر و عذاب دردناک را به تو نزدیک می کند.
ای یزید!هر کاری از دست تو ساخته است انجام بده به خدا سوگند! هرگز نور ما را نمی توانی خاموش کنی و این چراغ هدایت، همچنان تا روز قیامت نورافشانی می کند و خواهد درخشید.»]
حضرت زینب(س)یزید نهیب می زند: «مهلا مهلا أ نسیت قول اللّه تعالی: "و لا یحسبنّ الّذین کفروا أنما نملی لهم خیر لأنفسهم إنّما نملی لهم لیزدادوا إثما و لهم عذاب مهین"؛
[ای یزید!] آرام باش، آرام باش، آیا سخن خدا را فراموش کرده ای که فرمود: آنها که کافر شدند تصور نکنند که اگر به آنها مهلت می دهیم به سود آنهاست، ما به آنها مهلت می دهیم که بر گناهانشان بیفزایند و عذاب خوارکننده ای برای آنها باشد.»
اعتماد به نفس، ثمرۀ ایمان واقعی
دختر زهرا(س) با دلی مملو از ایمان و سرشار از توکل به خدا و اعتماد به نفس و اعتقاد تام به این آیه شریفه که می فرماید:
إنّی توکّلت علی اللّه ربّی و ربّکم ما من دابّة إلاّ هو آخذ بناصیتها إنّ ربّی علی صراط مستقیم؛
«من بر «اللّه» که پروردگار من و شماست، توکل کرده ام. هیچ جنبنده ای نیست، مگر اینکه او بر آن تسلط دارد؛ [اما سلطه ای با عدالت!چرا که ]پروردگار من بر راه راست است!» به خطبه خود ادامه می دهد و خطابه اش را به اوج می رساند.
بانوی باشهامت خاندان وحی در فرازهای آخر به بازی شگفت انگیز روزگار اشاره می کند و با مثالهایی شایسته و مناسب اندیشه های غلط طاغوت صفتان را توضیح می دهد و با توکل به خدای متعال به جاودانگی یاد و خاطره و پیام حماسه سازان عاشورا می پردازد و عجز و ناتوانی ستمگران را در مقابله با این فرهنگ آسمانی خاطرنشان می شود.
او در مقابل طاغوت ستمگری که تمام ممالک اسلامی را زیر سیطره قدرت خود دارد، چنان با شهامت سخن می گوید که ارکان قدرت او و تمام وجودش را به لرزه در می آورد و می فرماید: «ای یزید!گرچه در ظاهر پیشامدهای ناگوار، مرا با تو روبه رو کرده و به گفتگو کشانده است، من برای تو ذرّه ای ارزش قائل نیستم، تو را تحقیر می کنم و سرزنش و ملامت و توبیخ می کنم؛ اما چه کنم که چشمها پر از اشک است و سینه ها سوزان.»
«و سیعلم من سوّل لک و مکّنک من رقاب المسلمین بئس للظّالمین بدلا و أیّکم شرّ مکانا و أضعف جندا؛ به زودی آن کس که تو را فریب داد و بر گردن مردم سوار کرد(یعنی معاویه)خواهد فهمید که برای ستمکاران، عوض بدی در انتظار است و خواهد فهمید که کدام یک از شما جایگاهش بدتر و سپاهش ناتوان تر است.»
«و لئن جرّت علیّ الدّواهی مخاطبتک إنّی لأستصغر قدرک و أستعظم تقریعک و أستکبر توبیخک لکنّ العیون عبری و الصّدور حرّی؛ اگرچه پیشامدهای ناگوار روزگار، مرا به سخن گفتن با تو کشانده است؛ ولی در عین حال، ارزش تو در نظر من، ناچیز و اندک و سرزنش تو بزرگ و ملامت و توبیخ تو بسیار است؛ ولی چه کنم که چشم ها پراشک است و سینه ها سوزان.»
گریزی به شهادت عزیزان
«ألا فالعجب کلّ العجب لقتل حزب اللّه النّجباء بحزب الشیطان الطلقاء؛ آگاه باش که بسی شگفت آور است که افراد نجیب حزب خدا در جنگ با احزاب شیطان که بردگان آزاده شده بودند، به شهادت می رسند.»
«فهذه الأیدی تنطف من دمائنا و الأفواه تتحلّب من لحومنا و تلک الجثث الطّواهر الزّواکی تنتابها العواسل و تعفوها أمّهات الفراعل؛ خون ما از سرپنجه های شما می ریزد و گوشتهای ما از دهانهای شما بیرون می افتد. این پیکرهای پاکیزه عزیزان است که خوراک گرگهای درنده شما شده و زیر چنگال کفتارها به خاک آلوده شده است.»
«و لئن اتّخذنا مغنما لتجدنا وشیکا مغرما حین لا تجد إلاّ ما قدّمت و ما ربک بظلاّم للعبید؛ اگر[امروز]ما را برای خود غنیمتی می پنداری به همین زودی خواهی دید که ما به زیانت بوده ایم و آن هنگامی است که هرچه از پیش فرستاده ای خواهی دید و پروردگار تو بر بندگان ستم روا نمی دارد.»
«فإلی اللّه المشتکی و علیه المعوّل؛ من به خدا شکایت می برم و به او توکل می کنم.»
. خبر غیبی حضرت زینب(س)از آینده

آن گرامی در ادامه خطبه، از آینده دردناک یزیدیان خبر داده است و فردای درخشان حماسه آفرینان عاشورا و پیروزی همیشگی مرام حسینی را نوید می دهد و به دشمن نهیب می زند که: «فکد کیدک و اسع سعیک و ناصب جهدک فو اللّه لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا و لا تدرک أمدنا و لا تدحض عنک عارها؛ ای یزید؛ هر نیرنگی که خواهی بزن و هر اقدامی که توانی، بکن و هر کوشش که داری، دریغ مدار، سوگند به خدا که نمی توانی نام ما را محو کنی و نمی توانی نور وحی ما را خاموش سازی. تو نمی توانی عظمت امر ما را درک کنی و ننگ این ستم را هرگز از خود نتوانی زدود؟!»
«و هل رأیک إلاّ فند و أیّامک إلاّ عدد و جمعک إلاّ بدد یوم یناد المناد ألا لعنة اللّه علیه الظّالمین؛ آیا غیر از این است که رأی [،طرح و نقشه های] تو سست و مدت حکومت تو اندک و جمعیت تو پراکنده است؟ آن روزی که منادی فریاد می زند: آگاه باشید، لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد.»
این سخنان که همه خبرهای غیبی است و از زبان یادگار رسول خدا (ص) تراوش می کند، بخش دیگری از شخصیت زینب کبری علیها السّلام را آشکار می کند. آن سلاله روشن بین علوی و فاطمی، در آن موقعیت حساس و تاریخی-که هیچ سخنور ماهری، حتی قادر به تعادل در گفتار نیست-چنان با اعتماد به نفس عمیقی خبر از آینده داده و طوری پیش بینی دقیقی می کند که مابعد از صدها سال نتایج آن را به وضوح مشاهده می کنیم. آری امروزه پیش بینی حضرت زینب(س)به وقوع پیوسته و دشمنان امام حسین (ع) خوار و رسوا شده و عظمت نام و یاد و حماسه حسینی (ع) همه عالم را فراگرفته است. آری:
در زیارت اربعین شهادت می دهیم که: «و أشهد أنّ اللّه منجز ما وعدک و مهلک من خذلک و معذّب من قتلک؛و من گواهی می دهم که یا ابا عبد اللّه، خداوند متعال به آنچه وعده فرموده بود عمل کند و کسانی را که تو را تنها گذاشته بودند ذلیل کند و قاتلانت را به عذاب و کیفر[اعمال ننگینشان] برساند.»
دفاع از فرهنگ شهادت
از منظر قرآن و اهل بیت(ع) مقام شهادت، رفیع ترین مقامی است که یک بنده شایسته به آن نایل می شود. رسول گرامی اسلامی (ص) در این باره می فرماید: «فوق کلّ ذی برّ حتّی یقتل الرّجل فی سبیل اللّه فإذا قتل فی سبیل اللّه فلیس فوقه برّ؛ بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری است تا اینکه شخص در راه خدا به شهادت برسد. هنگامی که در راه خدا به شهادت رسید، دیگر بالاتر از آن نیکی وجود ندارد.» علی (ع) هم همواره آرزوی رسیدن به چنین مقامی را داشت و می فرمود: «إن أکرم الموت القتل و الّذی نفس ابن أبی طالب بیده لألف ضربة بالسّیف أهون علیّ من میتة علی الفراش فی غیر طاعة اللّه؛همانا، گرامی ترین مرگها کشته شدن [در راه خدا] است. قسم به آنکه جان پسر ابو طالب در دست اوست، هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن، بر من آسان تر است، تا در بستر مردن در غیر طاعت خدا.»
پیام آور خون شهیدان دشت نینوا، در سخنرانی خود به نحو شایسته ای، مقام شهیدان را از منظر وحی بیان می کند و با عبارات خود، به تفسیر آیه شهادت می پردازد و پیروزی حقیقی شهیدان در دادگاه عدل الهی را اعلام می دارد: «و لتردنّ علی رسول اللّه بما تحمّلت من سفک دماء ذرّیّته و انتهکت من حرمته فی عترته و لحمته حیث یجمع اللّه شملهم و یلمّ شعثهم و یأخذ بحقّهم «و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللّه أمواتا بل أحیاء عند ربّهم یرزقون»؛ ای یزید!هر آینه بر رسول خدا (ص) وارد می شوی با همین باری که از ریختن خون فرزندان رسول خدا (ص) و هتک حرمت او درباره خاندان و خویشاوندانش بر دوش داری. هنگامی که خداوند همه را جمع می کند و حق آنان را باز می گیرد. [قرآن فرموده است: ]هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند بلکه آنها زنده اند و در پیشگاه خدا[از نعمتها و مواهب]روزی داده می شوند.»
«حسبک باللّه حاکما؛ و بمحمّد خصیما و بجبرئیل ظهیرا؛ ای یزید! همین [بیچارگی] تو را بس که [در روز قیامت،] داوری چون خداوند، و [خونخواه و] خصمی چون محمد (ص) داری، که جبرئیل پشتیبان اوست.»
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) با نگاه به خطبه ایشان در کاخ یزید
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
فرهنگی
V
آرشیو