یادداشت/ بخش نخست

بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) با نگاه به خطبه ایشان در کاخ یزید

در این مقاله سعی شده است که مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب (س) درباره عاشورا با نگاهی به خطبه ایشان در کاخ یزید ، مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) با نگاه به خطبه ایشان در کاخ یزید
1401/05/29 - 12:00
تاریخ و ساعت خبر:
140790
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - تهران بزرگ- اعظم السادات حسینی پژوهشگر : شخصیت والای دخت امامت، حضرت زینب (س)الگوی شایسته ای برای زنان و مردان حقیقت جوی عالم است. رفتار و گفتار این شیرزن عاشورایی چنان تاریخ را تحت تأثیر قرار داده است که بعد از 1400 سال، حقیقت جویان عالم از آن گرامی راه زندگی شرافتمندانه را می آموزند.
بیانات و سخنرانی آموزنده و شیوای آن حضرت (س) در شام، نکات و پیامهای آموزندۀ بسیاری برای شیفتگان و پیروان اهل بیت(ع) در بر دارد که در این نوشتار به برخی از آنها خواهیم پرداخت؛ اما قبلا چند نکته مقدماتی را بیان می کنیم:
الف. روضه خوانی در مجلس یزید
حضرت زینب (س) از بنیانگذاران عزاداری در سوگ سالار شهیدان است. آن احیاگر فرهنگ عاشورا از اولین روضه خوانان و گریه کنانی است که بعد از اقامه عزا بر امام حسین (ع) در کربلا و کوفه، در شام به این امر مهم می پردازد و نهضت عاشورا را با ناله و سوز دل زنده می دارد. هنگامی که آن بانوی داغدیده را بعد از یک سفر طولانی و پرزحمت، به عنوان اسیر در دمشق به مجلس یزید وارد کردند، چشم به سر بریده امام حسین (ع) افتاد که در طشت طلا قرار داشت؛ دست برد، گریبان چاک کرد و با صورت حزین و ناله های جانسوز فریاد زد: «یا حسیناه یا حبیب اللّه! یا ابن مکّة و منی!یا ابن فاطمة الزّهراء سیّدة النّساء!یا ابن بنت المصطفی!»
زینب کبری (س) چنان عواطف و احساسات حاضران در مجلس را تحت تأثیر قرار داد که تمامی حضّار به گریه درآمدند. آن گرامی با این رفتار خود، مجلس عیش و نوش یزید را به عزاخانۀ امام حسین (ع) تبدیل کرد؛ به گونه ای که یزید نیز با خودباختگی تمام سکوت کرد.
آن گاه برای جبران حقارت خود در حالی که دوباره با چوب خیزران به لب و دندان امام حسین (ع) می زد، اشعاری را که در احد برای شادکامی از شکست مسلمانان سروده شده بود، خواند.
ب. اهمیت اقامۀ عزای امام حسین(ع)
چون از منظر فرهنگ اهل بیت(ع) اقامه عزا به امام حسین(ع)، اهمیت والایی دارد و زینب کبری (ُس) قبل از ایراد خطابه تاریخی خود به عزاداری و ذکر مصائب سید الشهدا (ع) پرداخته است و با لطف خداوندی، از روح بلند حضرت ابا عبد اللّه (ع) به این وسیله استمداد جسته است، ما هم با نقل دو روایت کوتاه از روایات انبوهی که در این باره وجود دارد به آن گرامی توسل می جوییم و به مخاطبان گرامی تقدیم می کنیم:
1. هنگامی که پیغمبر اسلام (ص) فاطمه اطهر (س)را از شهادت و مصائب فرزندش حسین (ع) آگاه کرد، آن بانوی بزرگوار شدیدا گریست و گفت: «پدر جان!این مصائب در چه موقعی رخ می دهد؟» فرمود: «در آن زمانی که من و تو و علی در دنیا نباشیم!» گریه حضرت زهرا علیها السّلام شدیدتر شد و گفت: «پدر جان! پس چه کسی برای حسینم گریه خواهد کرد و چه کسی متصدی عزاداری وی خواهد شد!؟» پیامبر اکرم (ص) فرمود: «ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد. همه ساله گروهی پس از دیگری، عزاداری را ادامه خواهند داد. هنگامی که روز قیامت فرا رسد تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. هر یکی از ایشان که در مصیبت امام حسین (ع) گریه کند ما دست او را می گیریم و داخل بهشت می کنیم.

ج. برتری معنوی زینب (س) در فضای خفقان

حضرت زینب (س) با ایراد خطابه تاریخی، حماسی، علمی و فنی خود، بخشی از کمالات خویش را به نمایش گذاشت. شجاعت و دلاوری، فصاحت و بلاغت، علم تفسیر، فن خطابه، روان شناسی، تربیت و سیاستمداری برخی از جلوه های این کمالات بود.
آن حضرت در این خطبه با هنرمندی تمام، حضور یک زن مسلمان را به همراه عفت و ایمان در جامعه نمایان ساخت. تلاش برای احیای حق و اصلاح جامعه، تحریک مردم علیه فساد و ستم، تبلیغ در زمان اسارت و داشتن استقامت و اراده قوی، برخی از صفات برجسته و کمالات وجودی عقیله بنی هاشم علیها السّلام در این خطابه است.
قهرمان کربلا با اینکه در حال اسارت بود و در مجلسی سخن می گفت که به او با چشم تردید و حقارت نگاه می کردند و فضای رعب و وحشت از قدرت یزید، مجلس را کاملا فرا گرفته بود، نه تنها قدرت و حاکمیت پوشالی یزید را اصلا به حساب نیاورد، بلکه آنچنان در سخنانش او را تحقیر و توبیخ کرد که گویا شخصیّتی معظم و بزرگ، با کودکی خردسال صحبت می کند. آن بانو با توجه به مسئولیتی که بر عهده داشت، بدون توجه به اوضاع بحرانی شام و مشکلات و مصائب خود، با آمادگی کامل، همانند شیری غرّنده از جا برخاست و با صدایی رسا و آهنگی علی گونه، خطبه کوبنده خود را-که هر شنونده ای را به تحسین وا می داشت -با اعتماد به نفس کامل به پایان برد.
پیام هایی از خطابه زینب (س)
هنگامی که یزید با آن اشعار کفرآمیز، اندیشه های باطل خود را آشکار ساخت و همگان فهمیدند که مبارزه امام حسین (ع) در برابر یزید، مصاف جبهه حق و باطل بوده است، آن بزرگ پرچمدار نهضت عاشورا با کمال شهامت به پا خاست و خطبه معروف خود را در مجلس یزید ایراد فرمود. در اینجا با ذکر فرازهایی از آن خطبۀ مهم و ترجمه آن، به برخی از پیام هایش نیز می پردازیم:
1. شکر الهی در همه حال

امام صادق (ع) می فرماید: «إصبر نفسک عند کلّ بلیّة و رزیة فی ولد أو فی مال فإنّ اللّه إنّما یقبض عاریته و هبته لیبلو شکرک و صبرک؛[ خود را در مقابل هر بلا و گرفتاری در مال و اولاد، صابر و شکیبا بساز که خداوند، امانتها و بخشش خود را باز پس می گیرد تا اینکه صبر و شکر تو را بیازماید[که در این مواقع آیا شاکر و صابر هستی یا نه؟]»
دختر گرامی علی نیز در اوج مصائب و گرفتاری ها، به عنوان یک بندۀ کامل، شاکر و صابر، اول به حمد و ستایش خداوند می پردازد و این گونه سخن خود را آغاز می کند: «الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله اجمعین؛ حمد و سپاس، مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیامبر (ص) و همه اهل بیت او.»

2. توجه به کلام وحی
استناد به آیات قرآن برای هر گوینده ای ضرورت دارد؛ زیرا کلام وحی یکی از منابع متقن و قابل پذیرش جامعه بشری است و ریشه در فطرت انسانها دارد و دلهای حقیقت جو و کمال طلب از آن استقبال می کنند.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: «علیکم بالقرآن فاتّخذوه اماما و قائدا، فانّه کلام رب العالمین؛[4] بر شما باد قرآن که آن را پیشوا و رهبر خود قرار دهید؛ زیرا گفتار پروردگار جهانیان است.»
به این سبب، آن حضرت در این خطابه تاریخی، بارها به آیات وحی استناد کرد و به سخنان شیوای خود استحکام بخشید.
حضرت زینب(س)سخنان خود را با آیه ای از قرآن آغاز می کند و می فرماید: «صدق اللّه کذلک یقول: ثمّ کان عاقبة الّذین أساؤا السّوای أن کذّبوا بآیات اللّه و کانوا بها یستهزؤن؛ «سخن خداوند متعال راست است که این گونه فرمود: سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخره گرفتند.»

. موقتی بودن پیروزی ستمگران

بدون تردید، ستم و ستمگران، محکوم به فنا و نابودی هستند و آنان در این جهان، طبق سنت تغییرناپذیر الهی، کیفر اعمال زشت خود را به زودی خواهند دید. رسول خدا (ص) فرموده است: «ثلاث من الذّنوب تعجّل عقوبتها و لا تؤخّر إلی الآخرة عقوق الوالدین و البغی علی النّاس و کفر الإحسان؛ سه دسته از گناهان است که در کیفر آن، عجله و شتاب می شود و کیفر آن به آخرت نمی ماند: ناراضی ساختن پدر و مادر، ستم بر مردم و ناسپاسی در برابر احسان [دیگران].»
حضرت زینب(س)با توجه به این حقیقت، این سنت الهی را به رخ یزید کشید و با استیضاح یزید، پیروزی خیالی وی را به سخره گرفت و به تمام ستمگران و مستکبران عالم فهمانید که لذت حیوانی غلبه اهل باطل بر لشکریان حق، موقتی است و خیلی زود به پایان خواهد رسید و آثار زشت جنایات آنان در پرونده ننگینشان برای همیشه باقی خواهد ماند و در این باره فرمود: «أ ظننت یا یزید حیث أخذت علینا أقطار الأرض و آفاق السّماء فأصبحنا نساق کما تساق الأساری؛ ای یزید!تو[به خیال باطل خود]چنین می پنداری که چون اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما بستی [و راه چاره را بر ما مسدود کردی ]تا آنجا که ما را همانند[بردگان و]اسیران [کفار، دیار به دیار، ]به هر سو کشاندی.»

.زوال پندارهای اهل باطل

خداوند متعال در قرآن پیروزی ظاهری و موقتی اهل باطل را به کف روی آب تشبیه می کند و اهل حق و حقیقت را به آب زلال و روان مثال می زند.
قرآن در این مثال پرمعنا، منظره حق و باطل را به عالی ترین صورتی ترسیم کرده، حقایق فراوانی را بیان می کند تا شناخت حق و باطل که همان شناخت واقعیتها از پندارهاست برای مردم آسان شود. از این مثال می فهمیم که باطل همواره مستکبر، بالانشین، پر سر و صدا؛ ولی توخالی و بی محتواست؛ اما حق، متواضع، کم سر و صدا، اهل عمل و پرمحتواست.
حق، همیشه مفید و سودمند است؛ همچون آب زلال، که مایه حیات و زندگی است؛ اما باطل، بی فایده و بیهوده است، نه کفهای روی آب، هرگز کسی را سیراب می کنند و درختی را می رویانند و نه کفهایی که در کوره های ذوب فلزات ظاهر می شود و نمی توان از آنها زینتی و یا مصرفی داشته باشند، مصارف بسیار پست و بی ارزش اند که به حساب نمی آیند؛ همانند صرف کردن خاشاک برای سوزاندن.
حق، همیشه متکی به نفس است؛ اما باطل از آبروی حق مدد می گیرد و سعی می کند خود را به لباس او در آورد و از حیثیت او استفاده کند؛ همان گونه که «هر دروغی از راست فروغ می گیرد» که اگر سخن راستی در جهان نبود، کسی هرگز دروغی را باور نمی کرد و اگر جنس خالصی در جهان نبود، کسی فریب جنس قلابی را نمی خورد؛ بنابراین حتی فروغ زودگذر باطل و آبرو و حیثیت موقت او به برکت حق است؛ اما حق، همه جا متکی به خویشتن و آبرو و اثر خویش است.
با توجه به این فرق روشن، بین حق و باطل، فراز بعدی خطبه زینب (س)کاملا روشن می شود که حضرت، پیروزی موقتی یزید را همانند کف روی آب می داند که به زودی از بین می رود و اما جریان زلال حماسه عاشورا و هدف والای سالار شهیدان، همانند آب صاف و زلال، روز به روز شفاف تر به راه خود ادامه داده و انسانهای تشنه معرفت و حقیقت را سیراب خواهد کرد به این سبب، دختر شجاع علی(ع)، پیروزی ظاهری یزید را به تمسخر می گیرد و سخنان کوبنده اش را همانند پتکی بر اندیشه های باطل یزید فرود می آورد و او را تحقیر می کند و دنیا را در نظرش تیره و تار می سازد.
حضرت با اشاره به اندیشه های باطل وی فرمود: «أنّ بنا علی اللّه هوانا و بک علیه کرامة؟ و أنّ ذلک لعظم خطرک عنده؟ فشمخت بأنفک و نظرت فی عطفک جذلان مسرورا؛ [ای یزید!] آیا چنین می پنداری که ما نزد خدا خوار هستیم و تو نزد خدا گرامی هستی؟و می پنداری این چیره شدن تو بر ما، بیانگر شکوه و ارزشمندی تو در پیشگاه خداست؟ از اینرو بینی بالا کشیدی و تکبر کردی و به خود بالیدی، و خرم و شادان شدی.»
«حین رأیت الدّنیا لک مستوسعة و الأمور متّسقة و حین صفا لک ملکنا و سلطاننا؛ آن زمانی که دیدی چند روزی روزگار به وفق مراد تو می چرخد و کارهای تو منظم شده است و آن زمان که ملک و مقام رهبری ما، برای تو صاف و هموار شده اند. [زهی خیال باطل!!]»
زیرا این چیرگی موقت و زودگذر، همانند کف روی آب تمام می شود و چهره حقیقتگران عاشورا، همانند آب زلال در پهنای تاریخ روشن و درخشان خواهد شد.

تفاوت عدالت الهی با عدالت یزیدی؟!
استفاده ابزاری از مذهب، از حربه های رایج اهل باطل در فریب دادن افکار عمومی است. آنان از واژه های مقدس برای تحمیل حکومت خود و سلطه بیش تر بهره می برند؛ همچنان که امروزه هم، این رسم پا برجاست. کلمات مقدس عدالت، آزادی، حقوق بشر، اصلاحات، از جمله واژه های مردم فریبی است که مورد سوءاستفاده مستکبران عالم قرار گرفته است. آن بانوی بزرگوار با کمال هشیاری به این حربه یزید می تازد و وی را در میان افکار عمومی به محاکمه می کشد که: تو که در جایگاه پیامبری نشسته ای که مظهر عدالت بود، آیا چنین عدالت را اجرا می کنی؟!
آن حضرت آنگاه به مفهوم عدالت یزیدی پرداخت و آن را به صورت شایسته ای برای آیندگان ترسیم فرمود و با ندای رسا اعلام کرد که آیا معنای عدالت در قاموس اهل باطل، این است که فرزند آزادشدگان، زنان و کنیزان خود را در پس پرده و حجاب نگه داشته؛ اما دختران رسول خدا (ص) را هتک حرمت کنند و آنان را در کوچه و بازار به عنوان اسیر جنگی بگردانند؟!آری این توقع بی جایی است که زینب کبری علیها السلام از فرزند هند جگرخوار داشته باشد.
حضرت زینب (س) در ادامه به علت جسارت گنهکاران و اهانت به فرزندان پیامبر (ص) و پشیمانی زودرس آنان پرداخته و دست به دعا و نفرین بر می دارد و متذکر می شود که تمام عواقب این جنایات در نهایت به خود آنان بر می گردد و مطمئنا خداوند متعال، انتقام مظلومان را از ظالمان خواهد گرفت. حضرت می فرماید: «أمن العدل یا ابن الطّلقاء؟! تحدیرک حرائرک و إمائک؟؛ قد هتکت ستورهنّ و أبدیت وجوهنّ؛ تحدو بهنّ الأعداء من بلد إلی بلد؛ و یستشرفهنّ أهل المناهل و المناقل؛ و یتصفّح وجوههنّ القریب و البعید و الدّنیّ و الشّریف؛ لیس معهنّ من رجالهنا ولیّ و لا حماتهنّ حمیّ؛ ای پسر کسانی که آزاد شده اند(کسانی که جدمان پیامبر (ص) در فتح مکه اسیرشان کرد و سپس آنان را آزاد ساخت!) آیا این عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانی و دختران رسول خدا (ص) را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟پوشش آنان را دریدی و روی آنان را گشودی؛ تا دشمنان، آنان را از شهری به شهر دیگر ببرند و بومی و غریب، به آنها چشم بدوزند و نزدیک و دور، شریف و غیر شریف، چهره آنان را بنگرند. از مردان آنها سرپرستی نمانده و از حمایت کنندگان ایشان، کمک کننده ای باقی نمانده است.»
ادامه دارد..

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
مؤلفه های جهاد تبیین حضرت زینب(س) از واقعه عاشورا با نگاهی به خطبه کاخ یزید
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
دین و اندیشه
V
آرشیو