بررسی نقش زنان در وحدت آفرینی جامعه

در شرایط فعلی و در حال تغییر جامعه‌ای مانند ایران، توسل به سیاست هم‌بستگی تشابهی و فرهنگی توفیق آمیز نخواهد بود و تنها باید به پیشبرد هم‌بستگی به شیوه کارکردی انداموار و مدنی اندیشید. از طرف دیگر هم‌بستگی ارتباطی بر پایه کشش‌های ارتباطی و کلامی استوار است. از این رو لازمه پیدایش هم‌بستگی ملی و اجتماعی در جامعه ما، پیدایش و استقرار افکار عمومی اندیشیده شده، جا افتاده و مستمر است.
بررسی نقش زنان در وحدت آفرینی جامعه
1401/08/02 - 08:37
تاریخ و ساعت خبر:
142418
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - از آذربایجان شرقی: معصومه وطن دوست دانشجوی دکتری تخصصی جامعه شناسی؛ با توجه به اینکه ایران جامعه ای در حال گذر و در حال توسعه است. نظام ها و ساختارهای سنتی (اجتماعات روستایی و عشایری) در حال فروپاشی و شهرنشینی در حال گسترش می باشد که از پیامدهای آن تحرکات جمعیتی و اجتماعی و تشدید تعاملات بین فرهنگ ها، اقوام درون مرزی و بین ملل متفاوت برون مرزی می باشد. در چنین شرایطی اغلب مردم، به ویژه زنان، در برابر الگوهای محلی، ملی و جهانی متفاوت و متعارض قرار گرفته اند. اغلب مردم با کنده شدن از بنیادهای سنتی خود و در ضعف یا نبود ساختارهای نوین مدنی یا تشخیص ندادن الگوهای مناسب، به تعارض، سردرگمی و بلاتکلیفی دچار می شوند و خود را بین سنت و مدرنیته سرگردان می بینند که آنومی (نابسامانی اجتماعی) زمینه لازم را برای پیدایش فردگرایی، بی تعهدی، هنجارشکنی، فساد اخلاقی و اختلال در نظم اجتماعی، پایمال کردن منافع ملی، خشونت و احساس ناامنی و نارضایتی پدید می آورد؛ در چنین وضعیتی است که زنان می توانند به عنوان نیمی از پیکره جامعه در وحدت و ایجاد همبستگی نقش آفرینی کنند و اثرات مثبت عمده ای در ارزش ها ، نگرش ها، هویت ها و شیوه های زندگی افراد بگذارند. حضور زنان در اجتماع و نقش‌ وحدت آفرینی این قشر در عرصه‌ مسائل جامعه یکی از نقاط مهم و قابل توجه در جوامع و فرهنگ‌های مختلف بوده است.
رهبر معظم انقلاب نیز به اهمیت جایگاه زن در جامعه پرداخته و سخنانی مهم را در این باره ایراد فرموده اند از نظر ایشان: اگر زنان در حرکت اجتماعی یک ملتی حضور نداشته باشند، آن حرکت به جائی نخواهد رسید، موفق نخواهد شد. اگر زنان در یک حرکت حضور پیدا بکنند، یک حضور جدی و آگاهانه و از روی بصیرت، آن حرکت به طور مضاعف پیشرفت خواهد کرد. در این حرکت عظیم بیداری اسلامی، نقش زنان، یک نقش بی بدیل است و باید ادامه پیدا کند... (۲۱ / ۴ / ۱۳۹۱).
تعریف همبستگی
همواره می‌توان گفت که یکی از دلایل بزرگ پیشرفت مادی و معنوی هر ملت وحدت، انسجام و پیوستگی (همدلی و هم‌زبانی) آن است... و هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده کل نظام یک جامعه را «هم‌بستگی» می‌گویند (بشریه، ۱۳۸۳: ۷۸۹). هم‌بستگی وجوه گوناگونی دارد که درسطوح فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مطرح می‌شود. به علاوه، گرچه هم‌بستگی نسبی است اما هیچ‌گاه این مفهوم در جامعه از بین نمی‌رود؛ بلکه کم و زیاد می‌شود. برخی از نویسندگان از چهار نوع هم‌بستگی سخن گفته‌اند:
هم‌بستگی فرهنگی: یعنی اشتراک کلی در ارزش‌ها
هم‌بستگی هنجاری: یعنی هماهنگی‌های میان ارزش‌های فرهنگی و شیوه‌های رفتار
هم‌بستگی ارتباطی: یعنی گسترش ارتباطات در کل سیستم اجتماعی
هم‌بستگی کارکردی: یعنی وابستگی متقابل اجزای نظام یا نبود تغایر میان آن‌ها
دورکیم از دو نوع هم‌بستگی در فرایند تحول جوامع نام می‌برد: یکی «هم‌بستگی ابزار‌گونه» یا هم‌بستگی ارزشی، فرهنگی و هنجاری که از ویژگی‌های جوامع سنتی است و دوم «هم‌بستگی انداموار» که هم‌بستگی کارکردی میان اجزای نظام اجتماعی است‌. دورکیم مدعی بود، هیچ جامعه‌ای بر شباهت کامل یا تفاوت مطلق استوار نیست و هر چه تمدن پیش‌تر می‌رود، ضرورت ایجاد هم‌بستگی کارکردی زیادتر می‌شود (پیشین).
ـ مراحل پیدایش و تکامل همبستگی
مسئله مرکزی دورکیم، چگونگی رابطه فرد و جامعه بود؛ یعنی تغییراتی که در هم‌بستگی اجتماعی جوامع به‌وجود می‌آید، رابطه فرد و جامعه تمام جوانب کار دورکیم را از نظر شناختی، اخلاقی و سیاسی شکل می‌دهد. در جامعه شناسی او به اثبات تقدم جامعه نسبت به فرد، و در مسائل اخلاقی، به رابطه بین فرد و نظم اجتماعی، و درحوزه سیاسی به چگونگی شکل گیری سازمان‌های اجتماعی، و نقش آن‌ها در انسجام جامعه، و بیشینه ساختن آزادی فردی می‌پردازد. دورکیم سرشت آدمی را متضمن نوعی دو‌گانگی می‌داند که طبق آن، از یک طرف «خود‌خواه» و از طرف دیگر «نوع‌دوست» است. او وجود جامعه را به حفظ حد معینی از نوع‌دوستی وابسته می‌داند و عقیده دارد، هنگام مقایسه جوامع بدوی و پیشرفته در می‌یابیم که اندازه و محتوای این تمایلات با درآمیختن با فرهنگ تغییر یافته است، پس علاقه اصلی دورکیم فرهنگ بود؛ مخصوصا آن جنبه‌هایی از فرهنگ که خصیصه ‌الزام‌آور دارند و سرپیچی از آن مجازات‌هایی به همراه دارد (تامپسن، ۱۳۸۸: ۱۱۳-۱۰۹). از نظر دورکیم، یکی از عناصر عمده تشکیل دهنده هم‌بستگی عمل متقابل اعضای گروه با یکدیگر است، (کوزر، ۱۳۷۳: ۱۸۹). او اظهار می‌کرد، آنچه از نظر تطور تاریخ می‌توان فهمید، نخست این است که جامعه بشری ازیک نوع ساده به سوی فردگرایی، تخصص و نوع خاصی از هم‌بستگی (اندامی) در حرکت است. دیگر اینکه در توضیح مناسبات فرد و جامعه، جامعه بر فرد تقدم دارد. او برای شناخت هم‌بستگی مدعی بود که قوانین جامعه را باید شناخت و قوانین نیز تابع میزان تقسیم کار و گستره وجدان جمعی است (جمشیدیها، ۱۳۸۳: ۱۳۶).
نتیجه گیری
بحث درباره مفهوم وحدت و همبستگی در ایران از انقلاب مشروطه آغاز شد که نقش زنان در هر دوره تاریخی به طور چشمگیری بارز است. پیش از مشروطه اصل برتنوع قومی، فرهنگی، قبیله‌ای و زبانی بود. نفس عدم اعتنای دولت قاجار به مسئله هم‌بستگی و هویت ملی، یکی از نشانه‌های ماهیت سنتی آن دولت است. جنبش مشروطه و دولت برخاسته از آن، با طرح مسئله ترقی و پیشرفت اجتماعی، اندیشه قدرت مرکزی و تمرکز سیاسی، و نیز تمدید قدرت مطلقه دربار، به‌عنوان سه مسئله اساسی مشروطیت، راه را برای طرح مسئله هم‌بستگی ملی هموار کرد. جنبش تنباکو برای نیروهای مختلف اجتماعی که در یک هم‌ارزی و اتحاد درخشان قرار گرفته بودند و نقش مهم زنان (شکستن قلیانها) در این وحدت آفرینی شکست پذیری شاه را علنی و منجر به همه گیر شدن جنبش مشروطه شد.
در دوران پهلوی مسئله هم‌بستگی ملی با ایدئولوژی مدرنیسم گره خورد. در پروژه مدرنیسم، سنت و مذهب و گروه‌های قومی و سنتی به‌عنوان اغیار حذف ‌شدند. پروژه مدرنیسم با تشویق سکولاریسم، ناسیونالیسم، صنعتی کردن و تمرکز سیاسی در دولت ملی، موجب بیگانه‌سازی بخش‌های عمده‌ای از جامعه سنتی، از جمله گروه‌های مذهبی، اصناف خرده بورژوازی، اقلیت‌های قومی و شئون اجتماعی ‌شد. از اواسط سال 1317 کاربرد اقدامات انتظامی در کشف حجاب زنان ایرانی و تلاش‌های تبلیغی در کنار برخوردهای خشن رضاخان بی‌نتیجه ماند و با سقوط حکومت رضاشاه، جامعه آن روی خود را نشان داد؛ مقاومت فرهنگی بانوان به ثمر نشست. مقاومت بانوان در مقابل مدرنیسم پهلوی و راه‌حل‌های آن بـرای مسئله هم‌بستگی ملی، زمینه ظهور گفتمان دینی، انقلابی و ایدئولوژیک را فراهم آورد.
در شرایط فعلی و در حال تغییر جامعه‌ای مانند ایران، توسل به سیاست هم‌بستگی تشابهی و فرهنگی توفیق آمیز نخواهد بود و تنها باید به پیشبرد هم‌بستگی به شیوه کارکردی انداموار و مدنی اندیشید. از طرف دیگر هم‌بستگی ارتباطی بر پایه کشش‌های ارتباطی و کلامی استوار است. از این رو لازمه پیدایش هم‌بستگی ملی و اجتماعی در جامعه ما، پیدایش و استقرار افکار عمومی اندیشیده شده، جا افتاده و مستمر است. و این نوع افکار عمومی هم تنها در پرتو هم‌بستگی قوام پیدا می‌کند. حفظ و گسترش تنوعات فکری و آموزش زنان جامعه به عنوان قشر تاثیرگذار لازمه هم‌بستگی کارکردی و انداموار به شمار می‌آید. بنابراین همبستگی در جهت پیشرفت و توسعه هر جامعه در گرو توانمندی و مشارکت همه اعضای آن جامعه است و رویکرد توانمندسازی بانوان و مشارکت اجتماعی زنان کشورمان در عرصه‌های مختلف جامعه اسلامی نه‌ تنها رهیافت مهم برای رسیدن به توسعه پایدار است بلکه خود به‌ عنوان هدف انسجام اجتماعی محسوب می‌شود.
منابع
ـ تامپسن، کنت (۱۳۸۸) نظریه دورکیم درباره همبستگی اجتماعی، ترجمه مهناز مسمی پرست، انتشارات نشر نی، تهران، چاپ اول
ـ جمشیدی‌ها، غلام رضا (۱۳۸۳) پیدایش نظریه‌های جامعه‌شناسی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول
ـ کوزر، لوئیس (۱۳۷۳) زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی، تهران، چاپ پنجم.
ـ بشیریه، حسین(۱۳۸۳)، عقل در سیاست، انتشارات نشر نگاه معاصر، تهران. چاپ اول.

به قلم : معصومه وطن دوست، دانشجوی دکتری تخصصی جامعه شناسی و مشاور مدیرکل در امور بانوان اداره کل بهزیستی

انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
بررسی نقش زنان در وحدت آفرینی جامعه
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
سیاسی
V
آرشیو