مروری بر زندگی نامه شهیده شهرستان پیشوا

روایت شهیدی که طعمه سنگدلی منافقان کوردل شد

شهیده منصوره تاجیک اهل یکی از روستاهای توابع شهرستان پیشوا، در مسیر سفر به عراق و زیارت امام حسین (ع) با انفجار بمب منافقان، به مقام شهادت نائل آمد. روایتی از زندگی این شهید را با هم مرور می کنیم.
روایت شهیدی که طعمه سنگدلی منافقان کوردل شد
1402/08/13 - 09:02
تاریخ و ساعت خبر:
175808
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - نام پدرش محمدرضا بود. منصوره متولد سال ۱۳۶۹ از روستای طارند...همین حوالی خودمان زندگی می کرد و در هوای شهرمان نفس می کشید.
درس را خیلی دوست داشت... دانشگاه رشته زبان انگلیسی قبول شد. خیلی آرزوها داشت. مهربان بود ... به بابا می‌گفت درسم تمام شد سرکار می روم و یک ماشین مدل بالا برایت می‌خرم.
دوسال بود که دستش درد میکرد دکترها گفتند تومور است.
خانواده به تکاپو افتاد منصوره باید خوب می شد.
دکتر و دارو و بیمارستان... عمو پزشک بود اما علاقه اش به امام حسین و اعتقاد قلبی او به دلش انداخت که نذر کند.
نذر کرد اگر منصوره از این بیماری سالم بیرون آمد یک سفر کربلا پابوسی امام حسین ببرش...
و آقا اباعبدالله نظر کرد... منصوره شفا گرفت و عمو خواست به عهدش وفا کند.
عید نوروز سال ۸۸ بود که مادربزرگ و پدربزرگ و عمو ، منصوره را باخود همراه کردند. پاسپورت گرفتند و راهی شدند.
دل مادر نگران بود اما منصوره مطمئن و آرام...
با اتوبوس از مرز زمینی رفتند. شب بود که به مرز رسیدند. حال و هوای منصوره که برای اولین بار بود این سفر را تجربه می کرد دیدنی بود.
در اتوبوس صدای زیارت عاشورا بلند شد‌. دلش لرزید و اشکش جاری شد...صبح به مادر پیام داد دیشب زیارت عاشورای باحالی خواندم برای همه دعا کردم یاد همه بودم حالا به سمت کربلا میرویم....
اما کور‌دلان منافق نگذاشتند این سفر شیرین به اتمام برسد. ماشین بین راه توقف کرده بود. کاروان های زیادی آنجا برای رفع خستگی متوقف شده بودند.
ناگهان صدای مهیبی دود و سیاهی برپا کرد...چشم جایی را نمی دید. بوی باروت می آمد... همه جا خون بود و آدمهایی که در اطراف افتاده بودند... بسیاری زخمی و تعدادی کشته شدند...
منصوره به شدت زخمی شده بود... عمو هم زخمی بود. پدربزرگ و مادر بزرگ دیگر چشم باز نکردند...
چند روز بعد منصوره و عمو در بیمارستان در ایران بودند که معلوم شد منافقین با عملیات انتحاری بمبی را منفجر کردند.... ۸۰کشته و ۱۳۰ زخمی نتیجه آن انفجار بمب بود...
منصوره نتواست زیاد تحمل کند و امام حسینی که شفایش داده بود این بار شهادتش را امضا کرد و منصوره باهمه آرزوهایی که داشت آسمانی شد.
شهید منصوره تاجیک از دختران بسیجی روستا بود و همیشه در فعالیت های پایگاه همراه مادر شرکت می کرد. وی یکی از هزاران دختر این سرزمین است که طعمه سنگدلی منافقان کوردل شد.
روح همه شهدا به خصوص شهیده منصوره تاجیک شاد.
نویسنده: الهه معصومی
انتهای پیام / *

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
روایت زندگی شهیده وارمینی، شهیده منصوره تاجیک، عملیات انتحاری منافقان،
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
حماسه و مقاومت
V
آرشیو