خبرگزاری زنان ایران

به گزارش خبرگزاری زنان ایران - امیرحمزه نزاد: یک رفتار مختص سیاستمداران است که به عنوان بیماری دیپلماتیک بویژه برای سفرا از آن یاد می‌شود. سفیرهایی که بعد از مدتی در کشوری که ماموریت دارند جذب ادبیات و فرهنگ و به طور کل فضای کشوری که در آن ماموریت یافته‌اند می‌شوند و درواقع در انجام موارد دیپلماتیک که به دستورات سیاسی و ... همراه است نمی‌توانند که به خوبی کار کنند و از این رو تغییر می کنند و جای خود را به سفیر جدیدی می دهند.
القصه با نگاهی به بسیاری از افرادی که تبار ایرانی دارند و در خارج از کشور به عنوان اپوزیسیون کار می‌کنند رفتارهایی می بینم که بیشتر از اینکه رویه ایران دوستی و مردم دوستی داشته باشد در راستای سیاست های کشورهای غربی است. اگر با دید بسیار خوشبینانه نگاه کنیم این افراد دچار همین بیماری دیپلماتیک شده اند. سال‌هاست که در خارج از کشور زندگی می کنند وخانه و کاشانه شان ایران نیست. کودکان‌شان نیز در غرب بزرگ شده و به مدرسه رفته اند و به فرهنگ غرب تعلق خاطر یافته‌اند. درآمد و عایدی شان را از حکومت‌های غربی می گیرند و اگر سرمایه گذار هم باشند در همین کشورها سرمایه گذاری کرده‌اند.
با این اوصاف وقتی نگاه می کنیم که یک روز زیر پرچم تجزیه طلبی ایران سینه می زنند و روز دیگر بر تحریم آمریکا علیه کشورمان که قطعا در آن مردم بیشترین ضربه را می خورند تاکید می‌کنند اگر آنان را «بی وطن» ننامیم، باید بگوییم که وطن و دیارشان دیگر ایران نیست و دغدغه خاصی برای کشور ایل وتبارشان ندارند. فقط در ایران زاده شدن که به معنی ایرانی بودن نیست! این موضوع هم چیز غیر قابل باور و خیلی عجیبی هم نیست.
البته همین افرادی که روزگاری دور یک منشور جمع شده بودند و حالا علیه یکدیگر حرف می زنند پاس یکدیگر را وا می کنند و یکی دیگر را وطن فروش می نامند که زیر پرچم تجزیه طلبی ایستاده و از آن حمایت کرده و دیگری می گوید دستاورد سفر طرف مقابل به اسرائیل حمایت ۳۲ نماینده رژیم اشغالگر قدس از تجزیه ایران و تشکیل کشور خیالی به نام «آذربایجان جنوبی» بوده است.
حتی سلبریتی که حامی این اپوزیسیون است و با آنها همراه شده حرف های ضد ایرانی که هیچ «ضدخاورمیانه‌ای» می زند و اینگونه اعتقادش را بیان می کند که «وقتی در خاورمیانه به دنیا آمده اید انگار در کثافت متولد شده اید. هر جا بروید ریشه‌های‌تان به آن منطقه شیطانی برمی‌گردد.» و همین افراد هستند که می گویند شما به این کاری نداشته باشید چه کسی برای حکومت کردن می آید و تنها به فکر براندازی باشید!
جنبشی که یکباره فردی ناشناخته به نام «نازنین بنیادی» را به عنوان زن تراز معروف می کند که عقبه و تجربه آن حضور در کنار یک بازیگر مطرح بالیوودی است و اگر امروز به عنوان بازیگر در سریال حلقه بکار گرفته می شود به سبب همان است که قبلا رفیقه انتخاب شده تام کروز بوده است. جالب است که اولین فردی که اپوزیسیون بر سر او بعد از فروپاشی منشور همبستگی می ریزد و آنرا به باد فحش و ناسزا می گیرد، همین خانم است.
یا به اصطلاح شاهزاده‌ای که به هر سوراخی سرک می کشد و به دیوار ندبه هم دخیل می‌بندد تا شاید فرجی شود اما دست آخر وی را در صندلی های عقب یک همایش کذایی می نشانند تا نشان دهند که واقعا جایگاهش کجاست.
همچنین این جماعت شامل افرادی می شود که دیگر به کمپین های ایرانی به عنوان یک پروژه مالی که سرمایه گذاری خاصی جز تهییج چند جوان و نوجوان در فضای مجازی نمی خواهد نگاه می کنند و هر نارضایتی که رخ می دهد را جزو کارهایشان فاکتور می کنند و از کشورهای غربی بودجه کلان می گیرند.
حساب منافقین هم جای خود است که با هیچ آبی تطهیر نمی شوند حتی اگر سرکرده یکی از همین منشور
سرفصل همه این اقدامات یک موضوع مهم و محوری است که مردم به خوبی تشخیص داده اند که هیچ کدام از این افراد با همه نعره‌ز نی‌ها و شعارهای رنگ و بارنگی که خود را به کوروش و داریوش وصل می کنند و گردنبند و نشان فروهر به خویش می آویزند و خود را ایرانی و وطن پرست می نامند، دغدغه ایران و ایرانی را ندارند و در ینگه دنیا زندگی خود را دارند و مانند کارمندها هر روز پای تلویزیون می آیند تا پولی نصیب خود کنند و زندگی مرفهی را در آمریکا و اروپا بگذرانند.
انتهای پیام/*